زاهدان - خبرگزاری مهر: موسیقی بومی سیستان و بلوچستان یکی از کهنترین نواهای بشری است که رواج دارد و مردمان این سرزمین به موسیقی درمانی نیز اعتقاد راسخ دارند این درحالی است که نوای برخی از این سازها در حال خاموش شدن است.

به گزارش خبرنگار مهر، سال ها پیش در کتابی از یک نویسنده گمنام خواندم که وقتی خداوند امر کرد تا روح وارد جسم انسان شود، روح اشتیاق و رغبتی نشان نداد پس به دستور باریتعالی فرشتگان به نواختن موسیقی مشغول شدند و روح آرام آرام وارد جسم انسان شد.

نمی دانم این مطلب تا چه حد نزدیک به یقین است اما موسیقی بخصوص از نوع سنتی و بومی آن تاثیر فراوانی بر روح و روان انسان می گذارد بگونه ای که در برخی مناطق از جمله بلوچستان "موسیقی درمانی" رواج دارد.

نوای دونلی اسپندار پیر هر شنونده را مسحور می کند، گویی در جان و روان انسان جاری شده است، همانگونه که می گویند هر سخنی از دل بر آید بر دل نشیند، دونلی اسپندار واقعا بر دل و جان می نشیند و آرامش خاصی به انسان دست می دهد.

موسیقی سنتی سیستان و بلوچستان در حال فراموشی

افسوس که این ساز کم نظیر و نوازنده آن در حال فراموشی هستند زیرا فراگیری آن بس دشوار است و علاقه خاص و وقت زیادی را برای یادگیری آن باید صرف کرد.

گویا اسپندار اولین و آخرین نوازنده دونلی در ایران است که او هم اکنون به سبب کهولت سن خانه نشین شده و در گوشه ای دور افتاده از میهن اسلامی روزگار سپری می کند.

روزگار آخرین نوازنده

استاد شیرمحمد اسپندار تنها نوازنده دو نلی در کشور در سال 1310 در شهر بمپور از توابع شهرستان ایرانشهر در جنوب سیستان و بلوچستان دیده به جهان گشود.

شیر محمد اسپندار

وی از نوجوانی به نواختن نی علاقه زیادی داشت و از 10 سالگی فراگیری ساز "نل" (نوعی نی) را آغاز کرد.

اسپندار درسفری که به "کراچی و سند" رفته بود، "دونلی" یا "جفت نی" را نزد استاد خود "جمالشاه" که از دونلی نوازان مشهور زمان خود بود، فراگرفت.

با استعدادی که داشت در نخستین مسابقه دونلی نوازی که شرکت کرد، توانست مقام اول را کسب کند.

اکنون استاد "شیرمحمد اسپندار" مشهورترین "دو نلی" نواز ایران و جهان است که اجراهای مختلف در جشنواره ها و فستیوال های بزرگ توانست وی را به عنوان یکی از نوازندگانی که سازی غیرمعمول را با توانایی غیرقابل وصف اجرا می کند، به جهانیان بشناساند.

شیرمحمد در سنین کودکی به دلایل مختلف راهی پاکستان شد.

ظاهرا برای کار و امرار معاش به آنجا رفته بود اما دست تقدیر او را با نوازنده نی آشنا کرد.

اسپندار نوجوان با شنیدن نوای نی استاد دلباخته آن می شود و عشق نی او را به فراگیری این ساز کم نظیر مجذوب می کند.

استعداد سرشار شیر محمد اسپندار به یاری او می آید و در مدت زمانی کوتاه رفته رفته دونلی را فرا می گیرد و او را به یکی از ستاره های درخشان هر جشنواره داخلی و خارجی تبدیل می کند.

هیچ رادیوی خارجی را نمی توان نام برد که سعادت پخش یکی دو ساعت از هنراین نوازنده شهیر ایرانی را نداشته باشد.

اسپندار هنگام نواختن دونلی عادت زیبایی دارد و نشستن بر روی زمین را ترجیح می دهد، "شال یا چفیه" ای را که همیشه همراهش است گره می زند و با آن کمر و زانوهایش را به هم می بندد (عادت بیشتر مردان بلوچ ساکن در جنوب سیستان و بلوچستان)، کلاه کوچکش را جابه جا می کند و آماده نواختن آن هم چه نواختنی که روح را به پرواز در می آورد، می شود.

دونلی یعنی شیرمحمد

نوای دونلی اسپندار شنونده را به سیروسلوکی در ماوراء زمان فرو می برد، همچنانکه تمام وجودت را در اختیار صدای دونلی قرار می دهی، چشم ها را فرو بسته و تمام تصاویر ریز و درشت قافله شترها و ساربانان چون پرده سینما از مقابل دیدگانت عبور می کنند و برای دقایقی به عمق تاریخ سراسر زیبا و با نشاط سرزمین مادری خود ایران عزیز سفر می کنی.

اسپندار از همان دوران جوانی عاشق دونلی می شود و آن را همچون معشوقی دوست می دارد و او را هیچگاه از خود دور نمی کند و تمام هم و غم و عشق و علاقه اش را به پای این دوست و معشوق ریخته است و خودش در جایی گفته است: "دونلی یعنی شیرمحمد".

این جمله اسپندار دو معنی دارد، اول اینکه دونلی او را وابسته خود کرده است و دوم آن که مشکل بودن یادگیری این ساز پذیرش هیچ شاگردی را ممکن نمی سازد.

دونلی سازی است که فقط شیرمحمد می تواند بنوازدش و بس، ای کاش این گونه نبود، ای کاش دونلی با شیرمحمد تمام نمی شد و اصلا ای کاش شیرمحمد هیچ وقت تمام نمی شد.

به نظر می رسد آدمی با این وسعت جهانی و آن کهولت سن دیگر نباید بیل بزند.

شیرمحمد پیر است گرچه همواره روایت های تازه و بکری از سازش می شنویم اما طبیعت خشن منطقه و یک عمر کار طاقت فرسا به هرحال کار خودش را می کند و ای کاش تدبیری اندیشیده می شد که او فقط و فقط بنوازد.

حضور استاد کهنسال در جشنواره های بین المللی

استاد برای شرکت در جشنواره ها و اجرای برنامه به کشورهای مختلفی از جمله "کلمبیا، اکوادور، پاناما، ایتالیا و فرانسه سفر کرده و یگانه زمانه خویش در نواختن "دو نلی" است.

گفته می شود استاد اسپندار مفتخر به دریافت مدرک دکترای افتخاری موسیقی سنتی از دست ژاک شیراک رئیس جمهور اسبق فرانسه است و درجه دکتری افتخاری خود را از دست وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران دریافت کرد و صدها مدارک، لوح های تقدیر وجوایز ارزنده دیگر به دست آورده و همچنین تندیس وی در موزه تهران به یادگار گذاشته شده است.

استاد اسپندار اکنون با 88 سال سن در شهر بمپور مرکز بخش بمپور از توابع شهرستان ایرانشهر (325 کیلومتری جنوب زاهدان) ساکن است.