رئيس فرهنگستان علوم در مراسم بزرگداشت دكتر مددپور گفت : براي مددپور مسئله معنا، اخلاق و دين مهم بود ، وي و بسياري از صاحبنظران، جهان كنوني را جهاني نيازمند اخلاق و معنويت مي دانند.

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" به مناسبت چهلمين روز درگذشت  دكتر محمد مددپور،  روز شنبه هفدهم ارديبهشت ماه مراسم بزرگداشتي در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي با حضور دكتر رضا داوري اردكاني، رئيس فرهنگستان علوم ، اعضاء پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و خانواده آن مرحوم برگزار شد.

دكتر داوري اردكاني در اين مراسم ضمن عرض تسليت به مناسبت درگذشت دكتر مددپور گفت : متأسفانه من حشر و نشري با آن فقيد نداشتم. اما برخي از آثار و مقالات ايشان را خوانده ام. ايشان نابهنگام از دنيا رفت و كارهاي بسياري را مي توانست انجام دهد. اما مهم اين است كه وي در زندگي مظلوم بود.

رئيس فرهنگستان علوم در ادامه ، يكي از بلاياي زمان ما را نگاه كردن به تفكر ، از منظر سياست دانست و گفت : ما عادت كرديم كه همه مطالب و همه نظرها و گفتارها را به سياست تأويل كنيم و درباره آن حكم كنيم . گاهي اوقات اين كار هم آسان مي شود. يعني برخي از نظرها را به آساني مي توان به موضع سياسي نزديك كرد. بنابراين به آساني در مقابل نظرهاي سياسي و ايدئولوژي ها قرار مي گيرد.

رئيس فرهنگستان علوم در ادامه سخنان خود از كساني ياد كرد كه در عالم خودشان غريبند و با عالم اطرافشان نمي سازند اما ممكن است ناسازگاري در بيانشان ظاهر شود.وي در اين مورد گفت :  اگر ما اين را حمل بر سياست و ايدئولوژي كنيم شايد كه از مجراي حق دور افتاده باشيم.  انتصاب اين افراد به يك سياست و آنها را جزو يك مقصد سياسي دانستن، حتي اگر آن مقصد كار شريفي باشد كار اهل علم نيست. حرف من اين است كه اگر كسي كه نظر فلسفي دارد را نقد كنيم ، اين كار فلسفه است و فلسفه مجال ميدان چون و چراست اما كسي كه به صاحب نظر فلسفي برچسب مي زند او كاري به فلسفه ندارد و اينكه چرا اين كار را كرده به هر جهت من اين عمل را شريف نمي دانم.

استاد فلسفه دانشگاه تهران تصريح كرد: مددپور كار مي كرد و مي نوشت و اگر در همه آثارش تورق و تأمل كنيد بيشتر فلسفه و كمتر سياست مي بينيد. فيلسوف اگر بگويد كه من به اهل ولايت مولاي موحدان پيوسته ام گناهي نكرده است. من آثار مددپور را كم و بيش خوانده ام و شايد وي هم برخي از آثار مرا خوانده باشد. آشنايي ما كمتر بود و مراوده سياسي هم نداشتيم . دكتر مددپور اهل سياست نبود ولي در برخي از آثارش مطالبي را درباره انقلاب اسلامي گفت و انقلاب را تأييد كرد. وي انديشه ديني هم داشت آنچه كه در نبوغ و فكر مرحوم مددپور بود صبغه ديني داشت. آثاري كه نوشت همه اين را بيان مي كند و اين ممكن است براي برخي از خوانندگان مضمر باشد اما چيز غير قابل دركي نبود.

دكتر داوري با تأكيد بر اين مطلب كه براي مددپور مسئله معنا، اخلاق و دين مهم بود گفت : مددپور و بسياري از صاحبنظران، جهان كنوني را نيازمند اخلاق و معنويت مي دانند. كساني كه اهل عالم اند با آن عالم كم و بيش مي سازند. كساني كه احساس غربت مي كنند برخي از مواقع زبانشان تند مي شود ، اگر تندي در زبان نيچه مي بينيد به روانشناسي نيچه مربوط نيست نيچه عالم جديد را عالم غربت خودش مي داند. اگر گاهي در قلم و زبان كسي تندي ببينيد ممكن است از بدخلقي و بي اخلاقي باشد اما هميشه بدين گونه نيست.

رئيس فرهنگستان علوم در پايان تأكيد كرد : مددپور چندين جلد كتاب درباره فلسفه غرب نوشت. كتابهاي وي را بايد بخوانيم و نقد كنيم و اگر چيزي در آن هست كه مطمئنم هست فرا بگيريم و اگر چيزي را نمي پسنديم آن را نقد كنيم و نقد، به فلسفه كمك مي كند.

شايان ذكر است مرحوم مددپور، استاد فلسفه هنر، عصر سوم فروردين در شمال كشور هنگامي كه در كنار جاده ايستاده بود بر اثر تصادف با اتومبيل درگذشت. وي را پس از تشييع در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاك سپردند.