به گزارش خبرنگار مهر، در دومین شب از برگزاری بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر، شب گذشته مورخ بیستوششم بهمن ماه "رضا یزدانی" در سالن همایشهای برج میلاد که مرکز اجرای گروههای پاپ جشنواره است، به اجرای برنامه پرداخت.
رأس ساعت 18:30 دقیقه که زمان شروع برنامه بود، با وجود اینکه هنوز بسیاری از تماشاگران به دلیل ازدحام ورودی نتوانسته بودند در صندلیهای خود مستقر شوند، صدای دست ممتد تماشاگرانی که زودتر وارد سالن شده بودند، نشانه اعتراض به تأخیر در شروع برنامه بود.
این اعتراض تا دقایقی مانده به ساعت 19 ادامه داشت تا اینکه گروه پنج نفره رضا یزدانی به روی صحنه آمدند. این گروه متشکل از میلاد عدل (گیتار الکتریک)، مازیار احمدپور (گیتار الکتریک)، آرش زمانیان (گیتار بیس)، محمد خرمینژاد (درامز) و بهروز پایگان (کیبورد و پیانو) بود که ترانه "آوازه خون" را با صدای یزدانی اجرا کرد.
در پسزمینه این قطعه، ویدیویی با تکنیک انیمیشن پخش میشد همچنین در دو طرف صحنه دو لته با طرحی از لاله زار قدیم(سمت راست) و کافهای قدیمی (سمت چپ) دیده میشد که با کل صحنه و بکپروجکشنها تناسب نداشت.
یزدانی بعد از اتمام این قطعه در گفتگو با تماشاگران گفت که ما شب گذشته در شیراز کنسرت داشتیم و با وجود خستگی امروز صبح به عشق شما به سمت تهران راه افتادیم.
وی توضیح داد که علاوه بر اجرای قطعاتی از آلبومهای 25 شب، ساعت فراموشی و شهر دل سه ترانه از آلبوم جدیدش را خواهد خواند.
قطعه دوم "اتاق یخزده" نام داشت. این ترانه نیز همراه با ویدیویی انیمیشینی و با حضور کارتونی یزدانی اجرا شد که در بخشهایی از آن نمای برج میلاد نیز دیده میشد.
رضا یزدانی به تماشاگرانش پیشنهاد یک فنجان چای داد!
ترانه بعدی "لالهزار" بود که یزدانی به فراخور موضوع این ترانه در مقابل لته سمت راست قرار گرفت و به اجرای برنامه پرداخت. سپس مردم درخواست ترانه طهران، تهران را مطرح کردند یزدانی هم با گرفتن میکروفون رو به جمعیت، میزان علاقه مخاطبانش را به این ترانه سنجید اما ادامه نداد و از آنها پرسید موافقید یک فنجان چای باهم بخوریم؟
این مقدمه اجرای ترانه "تایم" بود که در متن آن شاعر از مخاطبش میخواهد برایش یک فنجان چای بریزد. یزدانی در ادامه کنسرت به همین شیوه تماشاگران را دعوت به شنیدن قطعه بعدی کرد. پسزمینه ترانه تایم تصاویری زیبا و المانهایی خیرهکننده از ساعتهای مختلف بود که بسیاری از این عکسها و نقاشیها، سوررئال و تخیلی بودند و با مضمون شعر ارتباطی مستقیم داشتند.
یزدانی در ادامه یکی از قطعات جدیدش به نام فیلم کوتاه را اجرا کرد. او از شاعر جوان این قطعه؛ احسان گودرزی که در سالن حضور داشت تشکر کرد و او را در ترانهسرایی و برخورد با واژهها بینظیر دانست. اما در ابتدای اجرای این ترانه، بهکارگیری ساز کیبورد به جای آکاردئون تا اندازهای ناشیانه و بدون حس بود. بهتر است گروهها اگر توانایی دعوت از نوازنده سازهای خاصی چون آکاردئون را ندارند با تولید اصوات ناقص و نارسایی از ساز کیبورد، زیبایی ترانه خود را مخدوش نکنند.
ترانه بعدی "حس تاریخ" از یغما گلرویی بود که بیشترین همراهی مردم را در پی داشت. در واقع بخش زیادی از این قطعه توسط مخاطبان خوانده شد و یزدانی همواره میکروفون را به سمت آنها گرفته بود. در این قطعه ایمان جعفری با نواختن ساکسیفون گروه را همراهی کرد و اجرای او مورد تشویق پرشور مخاطبان قرار گرفت.
یزدانی با پرسیدن سوال "بریم شمال؟" به طرفدارانش نام ترانه بعدی را گفت. او خودش در این قطعه گیتار آکوستیک زد و ایمان جعفری کلارینت نواخت. البته نواختن کلارینت با سوردین(صداگیر) بود.
یزدانی در توضیح ترانه بعدی گفت: من این قطعه را به تمامی کسانی تقدیم می کنم که جانشان را دادند تا حتی یک وجب از این خاک حفظ شود و آسیب نبیند. آنهایی که رفتند تا ما الان اینجا باشیم. ترانه "داغ".
وی همچنین نوازنده مهمان دف "یاور مراد" را به روی صحنه دعوت کرد. حین اجرای این ترانه تصاویر ناب و تکان دهندهای از رزمندگان در پشت و جلوی جبهه پخش شد. یزدانی پس از خواندن آخرین بیت این ترانه متأثر شد و تا دقایقی پشت به مردم به تکنوازی دف گوش داد. مراد در اجرای چند دقیقهای خود با تغییر ریتم از چهارچهارم به دو چهارم یادآور ریتم جنگ و سلحشوری بود او همچنین با تغییر تمپو تشویقهای ممتد تماشاگران را برانگیخت.
ترانههای بعدی "آدم یه جاهایی مجبوره" و "کافه" نام داشت. یزدانی ترانه دوم را مقابل لته با طرح کافه و روی صندلیای قدیمی که در کافههای چهل سال پیش میتوان سراغ گرفت، اجرا کرد.
یزدانی در ترانه بعدی که "سینما" نام داشت، دایره زنگی زد اما صدای او و سازش به دلیل تشویقهای ممتد مخاطبان شنیده نمیشد. این هیجان تماشاگران، از دیدن تصاویر فیلمها و بازیگران مطرح بیست و پنج سال گذشته ایران بود؛ فیلمهایی که از هامون شروع شد و به هامون نیز ختم شد.
دو ترانه بعدی، از آلبوم جدید یزدانی بود که اجرای آن با اشکالاتی در آواز همراه بود. میتوان این نقص را به حساب تازگی این قطعات و یا خستگی یزدانی گذاشت.
ترانه آخر نیز "طهران، تهران" بود که یزدانی در این قطعه گیتار الکتریک نیز نواخت.
در ادامه یزدانی به معرفی گروه پرداخت و از حسن اردستانی و سینا سینایی برای صدابرداری و نورپردازی کنسرت همچنین امیر اردهالی و هانی پاکسیما برای ساخت دکور تشکر کرد.
به نظر میرسید کنسرت به پایان رسیده و همگی آماده خداحافظی هستند اما یزدانی مطابق همیشه ترانه خلیج همیشگی فارس را با حسی سرشار و با تمام وجود اجرا کرد که همراهی مخاطبان را به همراه داشت.
در تنظیم این قطعه، از شعر معروف "ای ایران" از استاد حسین گلگلاب نیز بهره گرفته شده بود. مخاطبان در این جا همگی ایستاده و تا پایان یزدانی و گروهش را ایستاده همراهی کردند.
رضا یزدانی با وجود خستگی که در چهره و فیزیکش مشخص بود، تا پایان کنسرت با انرژی و هیجان با مخاطبان صحبت کرد و به اجرای برنامه پرداخت. طراحی نور متنوع و جذاب همچنین تصاویر خیرهکننده که ارتباط معنایی روشنی با ترانههای اجرایی داشت، در جذابیت این پانزده ترانه تأثیر مستقیم داشت.
حاشیه:
- هیچ یک از مسئولان جشنواره یا وزارت ارشاد در این کنسرت حضور نداشتند.
- روزبه نعمتالهی خواننده پاپ در بین تماشاگران حضور داشت. یزدانی با اعلام اینکه آلبوم این خواننده بعد از آلبوم خودش به بازار خواهد آمد، از مردم خواست این اثر را به صورت ارجینال تهیه کنند.
- حضور نوجوانان در این کنسرت جلب توجه می کرد.
- یکی از طرفداران نوازندگان از ابتدای کنسرت او را با نام کوچک صدا و برایش آرزوی موفقیت میکرد و این ارتباط تا پایان کنسرت و در خلال هر قطعه ادامه داشت.