اصفهان – خبرگزاری مهر: نفس فرش اصفهان به شماره افتاده و این را باید از زبان فعالان بازار فرش شنید، کسانی که خاک بازار را خورده اند و در این عرصه فاتحه خوان این صنعت تاریخی شده اند که از عرش به فرش رسیده است.

به گزارش خبرنگار مهر، مقصر اصلی این قصه کپی کاری هایی است که قالی دستباف را به دار کشیده و این هنر بی بدیل که روزگاری شهرتش به چین و ماچین می رفت را دچار مرگ تدریجی کرده است.

تقلب و عدم نظارت در تولید فرش دستباف

عدم نظارت صحیح بر کار بافت فرش و بسیاری عوامل دیگر از جمله قیمت ها وچگونگی صادرات طی نیم قرن گذشته، رقبای فرش ایران را به میدان رقابت کشانده و از سوی دیگر سودجویان را به سوء استفاده از غفلت دست اندرکاران و انجام تقلب هایی در مراحل مختلف تهیه مواد اولیه و تولید فرش واداشته و در نتیجه موجب سقوط کیفیت و کمیت و گرمی بازار فرش ایران شده است، وقتی اکبر مکتبی صادرکننده بزرگ فرش این را می گوید تازه می فهمی که سایه سنگین عدم ثبت جهانی فرش دستباف بر صادارت این صنعت تا چه حد بر فرش اصفهان هم فشار می آورد .

اینجاست که جای پای یک افسوس بزرگ روی دل های اصفهانی های فرش دوست باقی ماند .اینکه فرش اصفهان با طرح هایی که نه تنوع دارد و نه کیفیت به زوال خود نزدیک شده است، گرچه اکبرمکتبی که سالیان سال موهایش را در آسیاب صادرات این صنعت بزرگ سفید کرده اعتقاد دارد: هنوز هم فرش هنری اصفهان جایگاه دارد اما باید بیش از اینها به این صنعت اهمیت دهیم.

صادرکننده ها راضی نیستند

مکتبی در حالی این حرف ها را می زند که فرش دستبافت از دیرباز به عنوان یکی از هنرهای سنتی منحصر به فرد ایران، اشتغال بسیاری را در مناطق شهری و روستایی به خود اختصاص داده بود و تمامی جهان ایران را شهره فرش می دانستند از صدها سال پیش تا کنون از اعراب گرفته تا اروپا و آمریکا قاره به قاره فرش ایران جابه جا می شد تا بر سریر هنرهای جهانی بنشیند ولی هم‌ اکنون به دلیل تنگناهای مختلفی دچار رکود شده است.

صادرکننده ها از وضعیت فعلی فرش راضی نیستند .آنها می گویند:وقتی که یک فرش دو سال بافته می شود و بعد با قیمت ناچیز فروخته می شود نمی شود نامش را هنر گذاشت.

اکبر مکتبی درباره وضعيت فرش اصفهان می گوید:هر شهری فرش خودش را باید ببافد اما اکنون این مساله قاطی شده همه شهرها فرش اصفهان را می بافند یا فرش بختیاری را در اصفهان می بینی این درست نیست چرا که هویت فرش دستباف اصفهان را از بین می برد. این در حالی است که کشورهای همسایه گوی سبقت را از ما ربوده اند افغانستان و پاکستان، ترکیه و چین حالا رقبای اصلی ما هستند. رقبایی که تا چند دهه پیش به فرش ایران غبطه می خوردند ولی با رفتن بافندگان ما به سمت طرح‌ها و نقش‌های جديد و غير بومی و پایین آمدن کیفیت فرش ایران آنها هم توانستند در صادرات فرش شهرتی به هم بزنند.

به گفته این صادرکننده بزرگ عدم ثبت معنوی نقشه ها حرفی برای گفتن در مقابل کپی برداری ندارد و این به صنعت فرش اصفهان لطمه وارد می کند .تا زمانی که فرش اصفهان به سمت علمی شدن نرفته است باید فاتحه این صنعت را خواند چرا که به گفته اکبر مهدی ای نقاش و طراحی که چهار دهه از عمرش را صرف فرش کرده است وقتی ما دارای 37 نوع اسلیمی هستیم اما حتی به تعداد انگشتان دست هم نتوانسته ایم از آنها استفاده کنیم چطور می توانیم دربازارها از قافله جدا نمانیم .به نظر او گرچه ما حق نداریم تحت اختیار سلایق قرار بگیریم اما به این خاطر که بانک اطلاعاتی از رنگ هایی که وجود دارد نداریم متاسفانه از علم روز عقب مانده ایم  و این جای تاسف دارد چرا که آنچه که در آن سوی مرزها و اروپاییها با چندین سال کار مطالعاتی به آن می رسند متاعی است که خود ما داریم اما نمی شناسیمش.

بالا بودن قیمت مواد اولیه و وجود برخی مواد اولیه نامرغوب به عنوان بخشی از مشکلات صنعت فرش است که افزایش هزینه تمام شده و به تبع آن، از رونق افتادن بازار فرش را در پی دارد؛ فقدان تنوع در نقشه‌ های تولید فرش نیز باعث روی آوردن بیشتر مردم به سمت فرشهای ماشینی شده که از تنوع بسیاری در طرح و رنگ برخوردارند. ایجاد تنوع در نقشه ‌های تولید، کمتر بهره بردن از نقشه‌ های سنتی منسوخ شده وبدون خریدار، راه اندازی و توسعه مجتمع‌ های متمرکز تولیدی به ویژه درمناطق روستایی و استفاده از مواد اولیه مرغوب و حمایت همه جانبه مسئولان از عوامل بهبود وضعیت فرش دستبافت خواهد بود موضوعی که حلقه مفقوده صنعت فرش بوده و مهدی ای روی آن تاکید دارد .

صادراتی که حرفی برای گفتن ندارند

از طرف دیگر مسائلی که باعث تاسف بسیار است: صادرات بی رویه فرشهای دستباف نامرغوب، موجب شده تا کشورهایی که در گذشته در این صنعت حرفی برای گفتن نداشتند امروز در بازارهای جهانی بالاتر از ایران بایستند که فعالیت افراد کم تجربه و واسطه ها در این صنعت به خصوص در امر صادرات که نیاز به شناخت کارشناسانه بازار دارد یکی دیگر از دلایل نزول جایگاه فرش دستباف ایرانی است.

 بر اساس اعلام مرکزملی فرش ایران صادرات فرش دستباف کشورمان به عنوان یکی از اقلام سنتی صادراتی، از سال 82 سیری منفی به خود گرفته، به گونه ای که درآمد 517 میلیون دلاری سال 81 به 406 میلیون دلار در سال 85 کاهش یافت و در سال گذشته به 389 میلیون دلار رسید.

 کاهش تقاضای جهانی برای فرش دستباف

یکی از دلایل عمده کاهش صادرات فرش را که تولیدکننده ای چون ایران نمی تواند در آن تاثیرگذار باشد، کاهش تقاضای جهانی برای فرش دستباف و روی کار آمدن کالاهای جانشینی چون پارکت و موکت است که ناخواسته مردم جهان به استفاده از این نوع کالاها گرایش یافته وباکاهش تقاضای جهانی فرش دستباف صادرات آن نیز کاهش یافت.

 درایران نه تنها گرانی مواد اولیه بلکه هزینه های بالای کارگر و نیروی کار موجب شده است تا رقبای ما فرشهای هرچند با کیفیت پائین تر اما با قیمت مناسبتر روانه بازار مصرف کنند. در حال حاضر آنچه کمی نگران کننده است و جامعه فرش ازآن به عنوان نگرانی یاد می کند تطبیق نداشتن تولیدات با نیازهای روز جهان و مردم استفاده کننده است و در این میان، اصفهان  به عنوان یکی ازقطب‌های فرش دستباف در ایران به خاطر تمامی این دلایل از قافله صادرات خیلی وقت است جدا مانده است.

نبض بازار با ضربان رکود می زند

حالا نبض بازار با سایه رکودی مواجه شده که این صنعت را نشانه گرفته است و به نوعی بحران را رقم زده است .

استاد اکبر مولایی، که از با سابقه های بازار فرش به شمار می رود در رابطه با این وضعیت می گوید : متاسفانه علم روز با هنر ما درنیامیخته و همین باعث شده که ما از بازارهای جهانی عقب بمانیم .

این کارشناس فرش ادامه می دهد: ارتباط بین بازار و دانشجویان فرش قطع است و اطلاعات درستی به دانشجویان این رشته داده نمی‌شود و به ندرت می‌توان یافت که تولید کننده‌ای از طرح دانشجوی فرش، استفاده و یا از فن و هنر یک دانشجوی رنگرزی بهره‌ای برده باشد.

به گفته وی دانشجویان فرش می‌توانند به صورت علمی هم به تولید کنندگان و هم به صادر کنندگان، کمک و بازار آشفته فعلی فرش را کمی آرام کنند

.

هنری که کاربردی نیست

مولایی خاطرنشان می کند: هنر باید کاربردی باشد و رونق دوباره فرش ایران زمانی صورت می‌گیرد که نوآوری را در کنار حفظ اصالت و هنر ایرانی به توان به کار برد.

این در حالی است که به گفته بسیاری از کارشناسان ،صنعت فرش یک تولید با مزیت را در اختیار ایران می‌گذارد و کیفیت و برند فرش دستبافت ایرانی دارای چنان مزیتی است که حتی با افزایش قیمت مواد اولیه، هم خریدار را به سمت خود می‌کشد،اما متاسفانه در کشور ما برای صنعت فرش دیدگاه اقتصادی وجود ندارد چرا که اگر کمی دیدگاه اقتصادی وجود داشت حالا زنانی که مشغول به بافندگی بودند باید دارای دستمزدی بالا و امکانات رفاهی و زندگی مناسبی می‌شدند.

در این میان وقتی فرش به فروش نرسد مسلما تولید کننده هم دیگر تمایلی به بافتن اینگونه فرشها ندارد، در پی آن هم قالیباف بیکار می شود و کل این چرخه دست به دست هم می دهند تا فرش دستباف اصفهان دیگر نفس نکشد و جای آن را فرش های کپی شده وارداتی و بی ارزش بگیرد.

فرش دستباف اصفهان طی یک دهه گذشته متاسفانه روند رو به رشدی نداشته و هر سال بیشتر از قبل به شرایط بحرانی می رسد و اگر این وضعیت بخواهد ادامه یابد طولی نخواهد کشید که تا چند سال آینده اصفهان باید دل نگران بیکاری 480 هزار بافنده ای باشد که اکثریت آنها را زنانی شامل می شوند که اینک به مرز 60 سال رسیده اند و برخی از آنها حتی از حق بیمه و بازنشستگی و سرمایه ای برای دوران کهنسالیشان بی بهره اند.

بحرانی که به نابودی فرش دستباف کمک می کند

باقر صیرفیان رئیس اتحادیه صنف تولید کنندگان فرش دستباف اصفهان که به شدت نگران نابودی فرش دستباف اصفهان است و می گوید: فرش دستباف اصفهان سالهاست که دوران بحران خود را سپری میکند و اگر برای آن چاره ای اندیشیده نشود طولی نمی کشد که این صنعت نابود شده و با خود چرخه تولید را به نابودی می کشد و بافنده و تولید کننده و رنگرز و و طراح و نقاش و ...را خانه نشین می کند.

سعید عصاچی عضو هیئت رئیسه اتحادیه صنف تولید کنندگان فرش دستباف اصفهان نیز نبود مواد اولیه در بازار را در کنار رنگهای بی کیفیت را عامل نابودی فرش دستباف اصفهان می داند و می گوید: متاسفانه کیفیت پایین مواد اولیه، قیمت بالای آن و نبود این مواد در بازار باعث شده است که صنعت فرش متضرر شده و آینده روشنی نداشته باشد.

................

گزارش: دریا قدرتی پور