شهلا لاهيجي - مدير نشر روشنگران و مطالعات زنان ، گفت : ما اشتباه مي كنيم كه در زنجيره اطراف خودمان دنبال معضل و مشكل توزيع كتاب مي گرديم ، وقتي كتاب خواننده ندارد و مردم وقت خواندن ندارند ، اصلا كسي به اين فكر نمي كند كه يك كتاب را به همه كشور ارسال كند، درصورتي كه تقاضا باشد عرضه هم افزايش پيدا مي كند ؛ اصلا اگر كتاب خريداري شود موسسه پخش مكلف به توزيع و عرضه آن است .


اين ناشر در گفت وگو با خبرنگار كتاب مهر با اعلام اين مطلب افزود : در عرصه كتاب بايد به مساله عرضه وتقاضا توجه كنيم ، ، سالهاي اول انقلاب كه كتابها با تيراژپنج برابر امروز منتشر مي شد ناشران مشكل توزيع نداشتند وتوزيع هم به همين گونه بود ،  شايد بسيارمحدودتر از امروز ومنحصر به چند موسسه پخش ؛ ولي كتابها طبق يك روال وقانون مشخص توزيع مي شد .

شهلا لاهيجي تصريح كرد : قانون بازار را مراودات عرضه و تقاضا تعيين مي كند، پس مشكل توزيع كتاب درعرضه و تقاضا است . طرف معامله ناشرغير از موسسات پخش ،  كتابفروشي ها هستند ، كتابفروش برطبق سياستي كه براي محل كسبش مشخص مي كند ،  كتاب درخواست مي گيرد؛ تعداد كتابفروشي ها خيلي نازل است علتش هم اين است كه با توجه به سرمايه اي كه دركاركتابفروشي مي گذارند - شايد - نمي تواند بيش ازمبلغ مشخصي براي خريد كتاب بودجه اختصاص دهند و به اين دليل خواننده شان افت مي كند .

وي گفت : مساله مهم در اين ميان خواننده است ، يعني اوست كه براي كتاب تعيين تكليف مي كند كه كتابي را مي خواهد يا نمي خواهد ؟ به محض اين كه خواننده اي كتابي را تقاضا كند اگر كتابفروش آن كتاب را نداشته باشد بعد ازدوبار مراجعه متوجه مي شود كه اين كتاب متقاضي دارد و اوهم به دنبال تهيه كتاب مي رود .

مدير نشر روشنگران تصريح كرد : موضوع اين است كه بايد گسترش فرهنگ كتاب خواني دربرنامه هاي كلان كشورجايي داشته باشد؛ اما تاكنون چه سياست هايي براي آن مشخص واعلام شده است ؟ موضوع اين است كه فرهنگ براي گسترش كتابخواني در سراسر ايران چه برنامه اي گذاشته است واصولا چقدر كتاب دربرنامه هاي مختلف مردم جاي دارد؟ چه قدر كتاب از هرنوع در مدارس جا دارد ؟ چه  قدر كتاب در دانشگاه ها جا دارد ؟ چقدر لزوم مطالعه خارج از منابع درسي دربرنامه ها گنجانده شده است ؟

وي با تاكيد بر اين كه بايد يارانه هاي دولتي به سمت شبكه هاي توزيع كتاب هدايت شود ، گفت  : اينها همه طرح ها وبرنامه هايي است كه مي تواند مطرح شود. منتها بايد هميشه يك طرف اين بحث ناشر يا اتحاديه ناشران باشد كه درسياست گذاري هاي دولت نقش داشته باشد ، وقتي چنين نقشي مفقود است ، ناشر و اتحاديه از سياستگذاري ها كنارگذاشته مي شوند ونقشي در اين زمينه ندارد ، بنابرنمي تواند پيشنهاد بدهد كه به جاي خريد از ناشر سراغ موسسه هاي پخش بروند وشرايطي به وجود مي آيد كه مي بينيم .

اين ناشربا اشاره به مشكلات كتابفروشي ها در شهرستان ها گفت : كتاب در سراسر كشوربه وسيله موسسات پخش توزيع نمي شود ، علت اين مساله معلوم است ؛ اگر يك مشتري بد حساب ، يك كتاب فروشي بد حساب در يك نقطه دور افتاده كشور وجود داشته باشد هزينه اي كه شركت پخش يا ناشر بايد براي وصول مطالباتش بپردازد گاهي بيش از ميزان طلب است ، به همين جهت ناشر ياشركت پخش ترجيح مي دهد چنين ريسكي نكند وبه شهرستان كتاب ندهند. حالابايد ديد چرا كتابفروشي شهرستاني نمي تواند به موقع بدهي هاي خود را بپردازد ، به اين خاطر كه فروش ندارد با همكاري لوازم التحرير ،ترشي ، گاهي شيريني وزماني هم وسايل ديگري مي خواهد يك كتابفروشي را هم اداره كند ، خوب اين كار جواب نمي دهد .

وي برلزوم استفاده از تجربيات ديگر كشورها در اين زمينه تاكيد كرد وگفت : بايد نگاه كنيم دردنيا چه مي كنند كه كتاب توسط مردم خوانده مي شود ؟  بخشي از اين كارها به صورت تكليف است ؛ بايد مردم ابتدا تكليف داشته باشند كه مطالعه كنند و بعدا هم عادت به مطالعه پيدا كنند .