خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : غلامرضا آقاسي - فرزند ارشد مرحوم محمد رضا آقاسي ، گفت : چند ركن اساسي بود كه پدرم را به اين جايگاه رساند، اول مردمي بودن آقاسي بود و اين كه هيچگاه اسير ماديات نشد ، يعني به دنبال اين نبود كه ماديات جمع كند . هميشه با وضعيتي معمولي و بدون كت و شلوار ، با يك پيراهن و يك كيف كه ادكلن ، شانه ، سيگار ، شكلات و دفترش را در آن مي گذاشت ، به سفر مي رفت .

 


غلامرضا آقاسي با اعلام اين مطلب در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ وادب مهر ، افزود : آقاسي به اين خاطر بين مردم محبوب شد كه متواضع بود ، اگر از دورترين نقاط سيستان وبلوچستان هم دعوتش مي كردند ، به راحتي دعوتشان را مي پذيرفت و به آنجا مي رفت .

وي درباره ساده زيستي پدرش گفت : من نمي خواهم از آقاياني اسم ببرم كه پيشنهادات آنچناني به او دادند و او خودش را نباخت و به ماديات نفروخت ، اين روش براي پدرم دشمناني را به وجود آورده بود ،  دشمناني كه با او دشمن نبودند بلكه با تفكر وشيوه انديشيدن او مشكل داشتند .

فرزند ارشد مرحوم آقاسي در ادامه ياد آور شد : اين اقشار كه مي ترسيدند كه با اشعار آقاسي جاه  و مقامشان به خطر بيافتد، با فكر وي مخالف بودند ، چرا كه او مي گفت : اين تجمل ها كه بر خوان شماست / زنگ مرگ و قاتل جان شماست ، يا در جاي ديگري گفته بود : جان مولا حرف حق را گوش كن ! /  شمع بيت المال را خاموش كن !


فرزند دلسوخته يك شاعر : " مثنوي شيعه "  را اولين بار او سرود و اصولا او بود كه نخستين بار اين موضوع را درشعر امروز مطرح كرد ، اما خيلي زود ، ديگران از آن تقليد كردند ... 

وي با ذكر گوشه هايي از زندگي پدر و دوران آغازين سرودن شعر، گفت : پدرم سرودن شعررا از سال 1351 آغاز كرده بود ، اما از اين كه آيا اين اشعار در مطبوعات آن دوره  منتشر شده است يا نه ،  اطلاع دقيقي نداريم . درباره سبك كاري و شيوه سرودن او هم درآن سالها اطلاع چنداني در دسترس نيست ، اما به نظرمي رسد كه اشعارمذهبي وديگرقالب ها را تجربه كرده است ، خودش هميشه به ما مي گفت كه من شعر گفتن واقعي را از سال 1368آغاز كردم واين سال آغاز دوران كاري جديد او در عرصه شعر بود كه تا سال 184 ادامه يافت و مردم او را بيشتر با اشعار اجتماعي اش شناختند .


غلامرضا آقاسي درباره ميزان اشعار باقي مانده از پدرش توضيح داد : من از ميزان دقيق اين اشعار اطلاع ندارم و فعلا ما سرگرم جمع آوري اين آثارهستيم . ما اين كار را از زمان حيات وي آغاز كرده بوديم واشعار او را دفتر هاي خاصي مي نوشتيم وفكر مي كنم كه شعرهاي زيادي باقي نمانده باشد كه ما از آن اطلاع نداشته باشيم . البته پدرم خودش به دنبال اين كارها نبود واشعارش را گردآوري نمي كرد .

وي در ادامه افزود : مثلا " مثنوي شيعه "  را اولين بار او سرود و اصولا او بود كه نخستين بار اين موضوع را درشعر امروز مطرح كرد ، اما خيلي زود ، ديگران از آن تقليد كردند ... ، اين مثنوي بيش از 800 بيت است واو هميشه مي گفت : پرانتز اين شعر را من باز نكرده ام كه خودم ببندم .

آقاسي اضافه كرد :  پدرم  درخانه شعرهايش را بر روي كاغذ هايي به صورت پراكنده مي نوشت ، ولي هنگام خواندن اين شعر ها ، هميشه آنها را از حفظ مي خواند .  او عادت نداشت شعرهايش را روي كاست بخواند و ضبط كند .

وي درباره آثار صوتي بر جاي مانده از مرحوم محمد رضا آقاسي تصريح كرد : آثار صوتي پدرم در زمان حياتش بدون اجازه و رعايت كپي رايت ضبط و توزيع  شده است . 

وي در ادامه افزود :  پدرم در تمام دوران زندگي هنري اش تنها يك كاست به بازار ارائه داد باعنوان "عشق ازلي (1) " كه توسط شركت ايران مولانا منتشر شد واين كار با نظارت خود پدر تهيه شده بود. اين اثر يك كاست 60 دقيقه اي و شامل هفت قطعه شعر است كه درسال 1383 توزيع شد . اما دراواخر زمستان 1383 محمد جليل عندليبي ، آهنگساز- كاستي با عنوان  "عشق ازلي ( 2) " ازاشعار پدرم وبدون اجازه و رضايت او منتشر كرد . كار آهنگسازي وتنظيم اين كاست توسط خودش ( عندليبي ) انجام شده بود. البته تاسف ما از اين بابت است كه ابن كاست با مجوز وزارت ارشاد منتشر شده ، ولي ارشاد بدون رعايت اين مطلب كه آيا شاعر براي انتشار كاست اشعارش اجازه اي به اين فرد داده است يا نه ؟ به اين كاست مجوز داده است .

وي تصريح كرد : ما از محمد جليل عندليبي كه يك هنرمند است انتظار نداريم كه اين كار را انجام دهد . پدرم بعد از مطلع شدن از اين كار توسط وي با اين كه به شدت بيمار بود به او زنگ زد و از كار او بسيار گله كرد و گفت : حداقل از من اجازه اين كار را مي گرفتيد ... !  پدرم انتظار داشت وقتي مي خواهند از اشعار او استفاده كنند حداقل از او اجازه مي گرفتند .

آقاسي خاطر نشان كرد : مرحوم پدرم اصلا به دنبال حقوق مادي اش نبود و تنها انتظارش اين بود كه براي چنين كاري حداقل او را در جريان مي گذاشتند .


صحنه اي از تشييع محمد رضا آقاسي
-------------------------------

وي درباره موضوع شكايت از آقاي عندليبي ياد آور شد : شكايت در اين جا فايده اي ندارد ، ارشاد نهايتا كاري كه مي تواند انجام بدهد اين است كه حقوق مادي ما را از انتشار اين كاست بپردازند ، در حالي كه حقوق معنوي مرحوم آقاسي زيرپا گذاشته شده است . محمد رضا آقاسي در زمان حياتش مي خواست به نحوه انتشار كاست نظارت داشته باشد چون همانطور كه مي دانيد انتشاركاست هاي شعر خواني با حساسيت هاي زيادي همراه است واگر بيتي از شعر جابجا شود معنا هم ممكن است تغيير كند كه ناشر اين اثر بدون رعايت اين حساسيت ها وبدون اجازه مرحوم آقاسي دست به انتشار اين كاست شعر زد .

آقاسي با اشاره به مراكز متعددي كه اعلام كرده اند كه قصد انتشار اشعار محمد رضا آقاسي را دارند گفت : اولين هدفي كه اين مراكز دنبال مي كنند پر كردن جيب خودشان است ، كه اين را ما هم مي دانيم امروز كسي دلش براي كسي نسوخته كه بدون هيچ چشم داشت مادي و كسب سود تنها اين كار را براي حفظ راه آقاسي انجام دهد البته برخي ها هم مي خواهند تحت نام آقاسي  خودشان را مطرح كنند .

فرزند محمد رضا آقاسي اظهار داشت : من صلاحيت صحبت در مورد جنبه هاي ادبي شعرهاي پدرم را ندارم و اين يك كار كارشناسي است ، به نظر من در پيام تسليت رهبرمعظم انقلاب  ، به شايسته ترين نحو ازشعرهاي پدرم ياد شده است .  

غلامرضا آقاسي به خبرنگار مهر گفت : در روز تدفين پدرم و در كنار مزار او بالغ از پانزده نفر از مركز مختلف مانند : لشگر 27 محمد رسول الله ، فرهنگسراي پايداري ، حوزه هنري ، صدا وسيما و مراكز ديگر به من مراجعه كردند و پيشنهاد دادند كه ما مي خواهيم شعرها وكتاب هاي حاجي را چاپ كنيم .

وي تصريح كرد : ما نمي خواهيم كسي با اسم آقاسي پولي به جيبش بزند ، من اين را نمي خواهم وتنها راه زنده نگه داشتن ياد وراه آقاسي هم كتاب چاپ كردن نيست .

فرزند زنده ياد آقاسي گفت : مهم نيست كه اسم آقاسي زنده بماند و كتاب او چاپ شود بلكه مهم اين است كه راه او ادامه پيدا كند . اگر از رهبرمان هم سوال كنيم كه چرا اين پيام را داد نمي گويد كه بخاطر كتاب آقاسي پيام دادم بلكه شعرهاي او را از حفظ مي خواند هدف ما كتاب چاپ كردن وCD منتشر كردن؛ نيست ماهدفي كلي داريم ومي خواهيم راه او را زنده نگه داريم .

آقاسي مي گفت : من در اين مملكت شاعر هستم و شعر ولايي هم مي گويم ، اما هنوز بيمه نيستم ... !  آقاسي حتي  يك كارت شناسايي هم نداشت  !

وي سپس در ادامه افزود : محمد رضا آقاسي هركجا كه پيش مسولان بلند پايه مملكت مي رفت،  اول از همه دندانش را نشان مي داد - چون او در تصادفي كه كرده بود يك طرف صورتش آسيب ديده بود وبسياري از دندان هايش شكسته بود و آثار اين تصادف روي صورت و پيشاني او نمايان بود - ومي گفت : من در اين مملكت شاعر هستم و شعر ولايتي هم مي گويم اما هنوز بيمه نيستم .او حتي او يك كارت شناسايي هم نداشت .

وي در پايان خبر از ايجاد ستادي براي حفظ ونگهداري ياد وخاطره آقاسي وزنده نگه داشتن راه او خبر داد . اين ستاد قصد دارد با انجام فعاليت هاي ادبي وفرهنگي راو ورش اين شاعر فقيد را در ميان جوانان زنده نگه دارد.

***

گفتني است ، يكي از دوستداران محمد رضا آقاسي با محاسبه حروف ابجد ، مصراع اول بيت : عاقبت اين عشق هلاكم كند / در گذر كوي تو خاكم كند ، عدد 1274 را به دست آورده كه به گفته وي اين عدد باعدد110 كه ابجد نام امام علي است ، عدد 1384 يعني سالمرگ محمد رضا آقاسي را به دست مي دهد .