الکساندر کایماناکوف قصه‌گوی روسی شرکت کننده در جشنواره بین‌المللی قصه گویی تبریز گفت: قصه‌گویی روسی و ایرانی شباهت‌های زیادی از جمله در موضوعات مورد نظر و نوع روایت دارند.

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: الکساندر کایماناکوف، قصه‌گو و پژوهشگر هنرهای فولکلوریک در سال 1971 در لنینوگورسک متولد شده است. او در سال 1994 از دانشگاه تربیت معلم نووسیبیرسک روسیه فارغ التحصیل شد و در حال حاضر ساکن این شهر است. کایماناکوف عضو اتحادیه فولکلور روسیه و اتحادیه هنرمندان این کشور است. او تا به حال در جشنواره‌های بین‌المللی زیادی در زمینه قصه‌گویی و هنرهای عامه مردم شرکت داشته است و امسال برای اولین بار در جشنواره قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شرکت کرده است.

در حاشیه دومین روز از برگزاری رقابت‌های پایانی شانزدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی در تبریز، فرصتی پیش آمد تا با کایماناکوف به گفتگو بنشینیم. متن این گفتگو در ادامه می‌آید:

* به نظر شما چه عاملی از قصه شما می‌تواند برای بچه‌های ایرانی که در این جشنواره مخاطب شما هستند، جالب باشد؟

قصه‌ای که من از روسیه با خودم آورده‌ام و آن را در جشنواره اجرا کردم، از این جهت می‌تواند برای بچه‌های ایرانی جذابیت داشته باشد که مفهوم کلی‌اش این است که اگر به کسی کمک کنی، چند برابرش نفع و منفعت عایدت می‌شود و در واقع به خودت برمی‌گردد. یعنی مفهومی که قصه من دارد، شبیه به مفاهیمی است که بچه‌های ایرانی با آن آشنا هستند.

* در اجرا چه طور؟

در اجرای قصه هم سعی کردم از موسیقی و لباس استفاده کنم. آواز هم از دیگر ابزار مختص قصه‌گویی روسی است؛ منتهی من از آن در یک چارچوب مشخص بهره بردم و در کل نکته مد نظرم این بود که در یک زمان کوتاه قصه‌ای از قصه‌های مربوط به فرهنگ روسیه را تعریف کنم.

* شما قصه را با وجود مترجم در سالن جشنواره اجرا کردید. به نظرتان ترجمه در این میان مشکلی ایجاد نمی‌کند؟

قبول دارم و به نظرم ممکن است وجود ترجمه موجب فاصله افتادن بین اجرای قصه‌گو و ارتباط برقرار کردن مخاطب شود. چون مساله فقط در تعریف و گفتن قصه نیست. گوش دادن و گیرندگی شخص مخاطب هم شرط است. ترجمه در این میان، کمی کار را سخت می‌کند.

* با توجه به اینکه قصه‌گویی ایرانی از هنرهای نمایشی بی‌بهره بوده و کاملا ساده انجام می‌شود، تشابهی میان قصه‌گویی ایرانی و روسی وجود دارد؟

در واقع باید بگویم که قصه‌گویی در کشور ما، مانند کشور شماست و در روسیه هم قصه‌گو بدون این که ژست خاصی بگیرد یا بخواهد حرکت ویژه‌ای انجام دهد، قصه می‌گوید. کاری که ما در جشنواره می‌کنیم و در آن از ابزار و وسیله‌های مختلف استفاده می‌کنیم، از قوانین تئاتر و هنرهای نمایشی تاثیر گرفته است و ما مجبوریم روی سن یا صحنه، مسائلی را در نظر داشته باشیم. کاری که من در جشنواره انجام می‌دهم در واقع یک نوع تئاتر سنتی و قدیمی روسی است.

*  در ابتدای صحبت، اشاره‌ای به تشابه موضوعی قصه‌های ایرانی و روسی کردید. آیا شباهت این قصه‌ها فقط به موضوعشان ختم می‌شود؟

موضوعات قصه‌های ایرانی و روسی شباهت زیادی به هم دارند. در نحوه تعریف قصه هم وجوه تشابه زیادی بین فرهنگ کهن دو سرزمین وجود دارد.

---------------------------
گفتگو از صادق وفایی