خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: در یادداشت وقایعنگارانه حامد حجتی، شاعری که اینروزها در کربلای معلی به سر میبرد، اتفاقات مربوط به جمعکردن ضریح قدیمی امام حسین (ع) روایت شد و حالا در بخش دیگری از این یادداشتها، حجتی از نصب سازه جدید چوبی سخن میگوید.
هر كدام از اجزاء این ضریح برای خودش داستانی دارد؛ داستانی كه هر كدام از آنها میتواند دستمایه ساعتها و ثانیهها باشد. حالا كه دارم این سطورها را مینویسم به یقین رسیدهام كه این چوبهای قهوهای سوخته هم بیدلیل به اینجا نرسیدهاند. پیكره چوبی ضریح یعنی همان استوانههایی كه بار تحمل سنگینی نقرهها را به دوش میكشند. یعنی همان پایههایی كه بار هزاران زائر را با تمام آرزوها و حاجتهایشان به دوش میكشند. پیكره چوبی هم برای خودش عالمی دارد. اینكه این چوبها از كجا آمدهاند چگونه تراش خوردهاند، چگونه همدیگر را در آغوش كشیدهاند و هزاران سئوال دیگر. میتوان حرف تازهای از شیدایی این لحظات را برایمان بازگو كنند.
چوب ساج چوب برگزیده
باورتان شاید نشود، اما استاد مهدی میگوید، چوب ساج در طول تاریخ برگزیده بوده است. او میگوید این چوب اولین بار توسط حضرت نوح (ع) برای ساخت كشتی این پیامبر الهی استفاده شده. حتی میگوید بذر این درخت را از بهشت برای حضرت نوح آوردهاند. او میگوید شاید تمام ضریحها را با چوب ساج ساختهاند. آنقدر این چوب محكم و مستحكم است كه در صنایع كشتیسازی همچنان استفاده میشود.
در حال حاضر این چوب بیشتر در جنوب شرق آسیا یافت میشود و در كشور ما هم برای یافتن چوب ساج باید به بنادر جنوبی سفر كنی تا آن را در كارخانههای كشتیسازی بیابی. چوب ساج آنقدر برای نجارها قداست دارد كه میگویند حتی پایههای خانه خدا را نیز با این چوب ساختهاند. اینكه چوب ساج چه كرده است كه تا این حد در مركز توجهات معنوی عالم قرار گرفته، بیهیچ نیست. حالا این پیكره هم از چوب ساج است. ساجی كه خودش برای ما حكایت دیگری است.
ساج ضریح
حاج محمود میگوید، وقتی با مشورت اساتید فن به این نتیجه رسیدیم كه باید چوب ساج برای ضریح تهیه كنیم پرس و جو كردیم دیدیم در بوشهر جایی هست كه چوب ساج دارد. قسمت این بود كه در یك كارگاه یك چوب ساج دیدیم كه شاید نزدیك یك دهه صاحب كارگاه آن را به كسی نفروخته بود. آنقدر این چوب زیبا و خوب بود كه صاحبش نمیخواست آن را به كسی بفروشد. تا فهمید كه ما برای حرم امام حسین (ع) میخواهیم با اشك چوب را به ما داد.
حاج محمود میگفت، همه چیز برای ضریح باید برگزیده باشد و این چوب هم بعد از سالها كه در كارگاه مانده بود قسمت ضریح شد. حالا كه به قد و بالای چوب پیكره نگاه میكنم، میبینم خیلی برازنده، خیلی یكدست و خیلی استوار است؛ انگار اصلاً برای همین ضریح خلق شده است. استاد مهدی هم خوب چوبها را تراش داده است. وقتی چوبی آن چنان باشد و استاد مهدی هم با اشك چشم متر به مترش را برش بزند و سوار كند، همین میشود. حال همین چوبها هم برایت روضه میخوانند.
وزن پیكره چوبی ضریح چیزی حدود 4000 كیلوگرم است كه شاید با چوبهای ترئینی داخل و سایر ملزومات تا حدود 5000 كیلوگرم برسد.
نجارهای كشتی نجات
پای صحبت استاد مهدی كه بنشینی، میفهمی كه او اگر چه خیلی كم حرف است، اما همان جملات كوتاهی كه با لهجه شیرازی میگوید، خودش عالمی است. خیلی هنر میخواهد بتوانی كاری بكنی كه استاد مهدی بیشتر از 5 جمله پشت سر هم حرف بزند.
او میگوید: من همیشه دوست داشتم كار و اعتقاداتم باهم عجین باشد. برای همین است كه تمام كارهای مختلف صنعت چوب را رها كردم و آمدم به ساخت ضریح و ساخت قطعات چوبی متبرك روی آوردم.
كارم را از 17 ـ 18 سال قبل در حرم حضرت معصومه (س) آغاز كردم. قبلش داشتم در شاهچراغ كار میكردم كه آمدم قم یك ماه كارهای حرم حضرت معصومه (س) را انجام بدهم كه الان این همه سال است قم هستم. بعد از ضریح امام حسین (ع) كه توفیق ساختش را داشتم، الان دارم روی ضریح امامین عسگریین علیهما سلام كار میكنم.
من هنوز به هوش نیامدهام ... خدا لطف خیلی بزرگی در حقم كرده است. چشم باز كردم دیدم دارم پیكره چوبی ضریح امام حسین علیه السلام را میسازم و امام حسین هم كه كشتی نجات است و خدا كند ما هم كه كارگری این كشتی نجات را كردهایم روزی شود كه مسافر آن هم باشیم. ما مثل یك سلول هستیم در كل این عالم. اگر كارمان را درست انجام دهیم، میتوانیم امیدوار باشیم كه رستگار شویم.
غیر از استاد مهدی و استاد اكبر تیم نجاری پیكره ضریح شامل 3 نفر دیگر هم میشود كه هر كدامشان برای خودشان داستانهای عجیبی دارند.
چوبهایی كه زندهاند
روزی كه میخواستیم پیكره قبلی را از روی قبر مطهر برداریم به چشمهایم میدیدم كه گروه نجاری با چه زحمتی پایههای پیكره چوبی را از زمین جدا كردند. وقتی داشتیم پیكره چوبی را میگذاشتیم هم میدیدیم كه این چوبهای قهوهای وقتی كنار قبر میایستند، سوختهتر از همیشه به نظر میآیند. آدمها برای آمدن به كربلا باید ظرفیت داشته باشند. حالا میفهمم كه حتی چوبها و آهنها و نقرهها هم باید ظرفیت حضور داشته باشند.