یک استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه قدرت طلبی مانع از رشد و کمال و هدایت انسان می شود، گفت: اعمال قدرت باید براساس قانون باشد، یعنی معارف اسلامی باید به شکل قانون در بیاید. دوم اینکه کار قانونی هم باید براساس و اصول و ضوابط اخلاقی انجام شود.

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از گرایشهای قوی در انسان، میل به قدرت یا قدرت طلبی است كه از نخستین سالهای زندگی انسان ظهور می‌كند و به اندازه ای كه زمینه قدرت نمایی برای ما فراهم باشد، این گرایش فعال می‌شود و اعمال و رفتار را جهت می‌دهد. یكی از گرایشات فرعی و منشعب از گرایش اصیل قدرت طلبی، مقام خواهی یا جاه طلبی است. كسانی كه مقام می‌خواهند به خاطر این است كه دیگران زیر سلطه و تحت فرمان آنها باشند تا از كار و رفتار آنان در جهت منافع و مقاصد خودشان بهره ببرند یا دلهای دیگران مسخر آنها باشد. البته، غالب روانشناسان، حب جاه و تمایل به محبوبیت و احترام را از مقولات دیگری حساب می‌كنند. در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا برنجکار استاد دانشگاه تهران ابعادی از این موضوع بررسی شد که اکنون از نظر شما می گذرد.

*قدرت طلبی، چه در سطح فردی و چه در سطح گروهی و حزبی چه آثاری می تواند برای جامعه داشته باشد؟

قدرت طلبی باعث می شود انسان به جای آنکه منافع سازمان یا نهادی که مسئولیت آنرا برعهده دارد برایش مهم باشد، منافع شخصی برایش مهم نیست. چنین شخصی به جای اینکه ذهن خود را معطوف به مسئولیتهای نهاد یا سازمان تحت امر خودش کند، بیشتر به این فکر است که چگونه قدرت خود را حفظ کند یا افزایش دهد و این امر با اصل پذیرش مسئولیت منافات دارد، چون کسی که مسئولیت را می پذیرد به این معناست که فقط و فقط مصالح مسئولیت حقوقی خود فکر کند و در راستای مصالح سازمان یا نهادی که مسئولیت آنرا به عهده گرفته است فعالیت و فکر کند.

در واقع قدرت طلبی باعث می شود شخص بیشتر به فکر افزایش قدرت خودش باشد و به خصوص در تعارض بین حفظ و افزایش قدرت و مصالح سازمان یا نهاد بیشتر منافع قدرتی خود را ترجیح بدهد. مهمترین اشکالی که قدرت طلبی ایجاد می کند همین موضوع است. حالا آثار فردی بر انسان دارد و انسان را تباه می کند و مانع به کمال رسیدن فرد می شود و آرامش روحی فرد را به هم می زند. خداوند در آیات متعددی فرموده کسانی که رذایل اخلاقی که یکی از آنها قدرت طلبی است را اصل قرار دهند، خداوند آنها را هدایت نمی کند. کار این انسانها به جایی می رسد که حتی خدا را انکار می کنند. «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ» بنابراین قدرت طلبی مانع از رشد و کمال و هدایت انسان می شود.

*براساس اصول دینی کسب قدرت توسط افراد و تلاش برای ماندن در قدرت در چه صورت ارزشمند است؟

اگر انسان، قدرتی را به خاطر خدمت به مردم می خواهد و دوم اینکه فکر می داند کس دیگری نمی تواند این کار را انجام دهد. با وجود این دو شرط، قدرت اشکال ندارد. اگر می بینیم که کسی به خاطر قدرت طلبی و منافع شخصی خودش قدرت طلبی می کند یا اینکه به خاطر خدا نمی خواهد قدرت را کسب کند، یا کس دیگری هست که بهتر از او می تواند کار مورد نظر را انجام دهد یا اصلا کس دیگری هست که می تواند همان کار را مثل او انجام دهد. در این شرایط شخص نباید خود را به جلو بیاندازد، یعنی اصل این است که وقتی می توانیم به سمت قدرت برویم که اولا هدف این باشد که خدمت کنیم. ثانیا کس دیگری نباشد که این کار را انجام دهد و الا اگر کس دیگری باشد، چرا ما باید دنبال آن برویم؛ واقعا وقتی کسی بهتر از ما می تواند این کار را انجام دهد.

گاهی ممکن است شخصی، خود را فریب می دهد مدعی باشد که من بهترین شخص برای این گزینه هستیم و کس دیگری بهتر از من نمی تواند این کار را انجام دهد، منتها دیگرانی که قضاوت می کنند می گویند این گونه نیست. در این موقع فرد باید سخن دیگران را قبول کند، چون هوای نفس انسان را فریب می دهد. سوم اینکه در چارچوب قانون باید این کار انجام شود.

اگر فکر می کنید برای خدمت دارید این کار را انجام می دهید. دوم اینکه کس دیگری هم بهتر از شما نیست، اما شرط سوم وجود ندارد و قانون به شما اجازه نمی دهد. مثلا فرض کنید سن فرد برای انجام کاری چهل سال است، اما سن شما 30 سال است. در این زمان حتی اگر شرایط اول و دوم وجود دارد نمی توانید، وارد شوید چون قانون به شما اجازه نمی دهد. بنابراین اگر این سه شرط وجود داشته باشد خیلی خوب است و در این شرایط اصلا واجب می شود.

*به نظر شما رویکرد و شیوه درست کسب و انتقال قدرت در یک نظام اسلامی باید چگونه باشد؟

به نظرم باید قانونی باشد. باید اصول و معارف اسلامی خود را به شکل قانون در بیاوریم، وقتی انقلاب شد امام(ره) بلافاصله دستور قانون را دادند در حالی که در آن زمان خیلی ها می گفتند که همه شما را قبول دارند، شما دستور دهید و ما اجرا می کنیم، اما امام(ره) فرمودند: ما باید اول رفراندوم بگذاریم تا ببینیم مردم حکومت جمهوری اسلامی را قبول دارند یا نه؟ بعد بلافاصله قانون اساسی را براساس این نظر مردم انجام دهیم. اعمال قدرت باید براساس قانون باشد، یعنی معارف اسلامی باید به شکل قانون در بیاید. دوم اینکه کار قانونی هم باید براساس و اصول و ضوابط اخلاقی انجام شود.

فرض کنید دوره مدیریتی کسی تمام شده است، این شخص قانونا باید کنار برود، اما مافوق او می تواند با بی احترامی او را کنار بگذارد و یا می تواند با احترام طی مراسم تجلیل او را کنار بگذارد. اگر با بی احترامی باشد آثار سوء دارد، بدون اینکه متوجه این بی اخلاقی ها شویم آثار سوء دارد. خداوند می فرماید: «لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» وقتی قدر و ارزش چیزی را ندانیم خداوند با ما برخورد می کند. بنابراین انتقال قدرت باید براساس قانون و اخلاق باشد.

*به نظر شما آسیبهای کسب انتقال قدرت در کشور ما چیست؟

یکی از واقعیتها این است که گاهی اصول اخلاقی را در انتقال قدرت رعایت نمی کنیم. گاهی ضوابط قانونی را رعایت نمی کنیم. به هر حال فکر می کنم اگر قانون و اخلاق باید رعایت شود و اگر آسیبی وجود داشته باشد به خاطر عدم رعایت قانون و اخلاق است. باید سعی کنیم به همه اجازه دهیم تا وارد عرصه شوند. این گونه نباشد که هر کسی مسئولیتی را به عهده گرفت طوری رفتار می کند که انگار برای همیشه این مسئولیت برای اوست. همیشه باید بدانیم افرادی هستند که می توانند کارها را بهتر از ما انجام دهند. هر کسی باید هنر خودش را نشان دهد. به هر حال افراد مختلف، توانمندیهای مختلفی را دارند و باید فضایی باز شود تا توانایی خود را نشان دهند. نباید انحصارطلبی کرد.