به گزارش خبرنگار مهر، در اين هفته مرد اعدامی که در جریان سرقت کوله پشتی خود پسر جوانی را به قتل رسانده بود، پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد.
در این پرونده محمد معروف به محمد لره 35 ساله متهم است در تاریخ 5 شهریور سال گذشته در جریان تیراندازی در حوالی رسالت پسر جوانی به نام حمید را به قتل رسانده است ماموران پس از وقوع این جنایت تحقیقات خود را در این رابطه آغاز کرده و متوجه شدند متهم به اتهام حمل مواد مخدر دستگیر و با هویتی جعلی در زندان می باشد.
متهم در جلسه محاكمه اش در دفاع از خود گفت: من توزیع کننده مواد مخدر می باشم که در حال حاضر به این اتهام به اعدام محکوم شده ام. شب حادثه مقتول و دوستانش از من مواد مخدر خواستند که در یک لحظه کوله پشتی من را سرقت کردند من هم برای اینکه کوله پشتی خود را پس بگیرم یک گلوله به طرفشان شلیک کردم. قصد کشتن کسی را نداشتم و فقط می خواستم آنها را بترسانم.
پس از آخرین دفاعیات متهم قضات شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شده و محمد را به اتهام قتل عمدی به قصاص محکوم کردند.
كودك 4 ساله قرباني توهم مرد شيشه اي
در حادثه اي ديگر مرد شيشه اي بر اثر توهم ماده مخدر شيشه پسر چهار ساله دوستش را به قتل رساند.
پيكر بي جان آتيلا چهار ساله 28 بهمن به بيمارستاني در تهران منتقل شد. با توجه به وجود آثار ضرب و شتم بر روي بدن اين كودك ماموران به موضوع مشكوك شده و از زوج ميانسالي كه او را به بيمارستان رسانده بودند تحقيق كردند. آنها در بازجويي ها مدعي شدند آتيلا پسر دوست پسرشان به نام كامران بود. پدر و مادر آتيلا با هم اختلاف داشتند و كامران پسر بچه را نزد خود آورده بود. با توجه به اظهارات پدر و مادر کامران ، مأموران کلانتری با مراجعه به محل سکونت کامران در منطقه خلیج ، وی را دستگیر شد.
کامران در اعترافات خود به کارآگاهان گفت : روز حادثه ، پسرعمویم با من تماس گرفت و از من درخواست کرد تا برای کمک به اثاث کشی ، به شهرک اندیشه بروم. پس از انجام اثاث کشی و در حالیکه مقداری شیشه مصرف کرده بودم ، به همراه آتیلا سوار ماشین شده و به سمت تهران حرکت کردیم. ناگهان در انتهای اتوبان آزادگان و در نزدیکی شهرک دریا متوجه شدم که آتیلا به علت مشکلی که از همان زمان تولدش در سیستم گوارشی خود داشت ، صندلی ماشین را کثیف کرده است. در حالیکه همچنان در توهم مصرف شیشه بودم ، ابتدا چند ضربه به سر و صورتش زده و سپس برای آنکه صدای گریه کردنش را قطع کنم ، گردنش را گرفته و آنقدر فشار دادم تا صدایش قطع شد . در آن زمان متوجه شدم که آتیلا دیگر نفس نمی کشد. بلافاصله خودم را به خانه رسانده و از پدر و مادرم درخواست کردم تا آتیلا را به بیمارستان برسانند و خودم نیز در خانه منتظر بازگشت آنها ماندم تا اینکه مأموران به همراه عمویم به خانه آمده و مرا با خود به کلانتری بردند.
متهم در پایان اظهارات خود به کارآگاهان گفت : نیت من تنها کمک کردن بود اما در یک لحظه ، توهم شیشه باعث شد تا سیاهی تمام وجودم را بگیرد و کاری را کردم که هیچ وقت فکرش را نیز نمی کردم.
قتل زن جوان در روز تولد
خبر بعدي هم مربوط به قاتلي شيشه اي است كه در اثر توهم شيشه همسرش را خفه كرده بود.
او پس از اين جنايت به كلانتري جامي رفت و گفت : من اعتیاد به مواد مخدر شیشه دارم . مدتی بود تصور می کردم که هایده به من خیانت می کند و این موضوع بدجور مرا آزار می داد. روز حادثه تولد هایده بود برای او جشن تولد گرفتم و شام را با هم بیرون خوردیم وقتی به خانه برگشتم با مصرف شیشه دوباره آن توهم به سراغم آمد . برای پایان دادن به این وضع نیمه های شب همسرم را با دست خفه کردم. بعد هم با فرزندانم که در خارج از کشور زندگی می کنند تماس گرفته و موضوع را به آنها گفتم. صبح همراه برادرم به کلانتری آمده و خود را تسلیم کردم.
مرد جنايتكار هفته آينده به اتهام قتل عمد در دادگاه كيفري محاكمه مي شود.
قتل و سوءظن از اثرات شيشه
دکتر مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی گوید: یکی از عوارض مصرف ماده مخدر شیشه ایجاد توهم در فرد مصرف کننده است به طوری که شاهد هستیم اغلب معتادین شیشه اقدام به قتل بستگان درجه یک خود کرده و پس از دستگیری مدعی می شوند که به آنها سوء ظن داشته اند. اثرات مواد مخدر صنعتی بر روی مغز چندین برابر مواد مخدر سنتی است و خانواده ها باید نظارت بیشتری بر روی رفتار و ارتباط های فرزندان خود داشته باشند.
7 سال در انتظار اجراي حكم
خبر ديگر مربوط به يكي از قربانيان اسيدپاشي است كه مرد اسيدژاش مدعي است به اشتباه اين كار را انجام داده است.با گذشته هفت سال از حادثه شاكي هنوز نتوانسته حكم را اجرا كند.
این پرونده از دوم آبان ماه سال 84 همزمان به اسیدپاشی به روز پسر جوانی در مجیدیه تهران تشکیل شد. با گذشت هشت سال از این ماجرا هنوز حکم مرد اسیدپاش اجرا نشده است .
چندی قبل قربانی اسیدپاشی نامه به رئیس قوه قضائیه نوشت و خواستار اجرای حکم شد که پرونده در ادامه برای بررسی ادعاهای قربانی اسید پاشی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قاضی شعبه 71 دادگاه کیفری نیز با توجه به وجود نقص در پرونده آن را دوباره به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاد تا با رفع نقص به این پرونده رسیدگی شود.
قربانی اسیدپاشی هم اکنون منتظر اجرای حکم خود است تا با دریافت دیه بتواند بخشی از هرینه های درمان خود را پرداخت کند. او درباره روز حادثه می گوید: حدود سه هفته از زمانی که به دلیل لاغری از سربازی معاف شده بودم میگذشت و در جستجوی کاری بودم . ساعت 11 و 30 دقیقه در حوالی محله مجیدیه مشغول رفتن به پارکی بودم که جوانی ناشناس که مرا میشناخت تعقیبم میکرد، مقابلم ظاهر شد و ظرف حاوی اسید را رویم پاشید. پس از آن که اسید به صورتم ریخته شد، دیگر متوجه چیزی نشدم اما پس از آن شهروندان با اورژانس تماس گرفته و مرد اسیدپاش به نام «حمید – ص» را نیز در محل دستگیر کردند. وی هر بار بهانههای مختلفی را برای انگیزهاش اعلام میکرد از جمله اینکه توسط من مورد آزار قرار گرفته و ... که آخرین بار نیز مدعی شد که من را با فرد دیگری اشتباه گرفته است.