به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «نظریه اخلاقی زکریای رازی» نوشته احد فرامرز قراملکی استاد اخلاق دانشگاه تهران امروز دوشنبه 7 اسفند در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد.
قراملکی در این مراسم ابتدا توضیحات مختصری را درباره کتاب ارایه کرد و گفت: رازی در نظریه اخلاقیاش قصد دارد آنرا هر چه سادهتر طرح کند و از افزودن مبانی بیشتر به آن پرهیز کند. زیرا معتقد است مخاطبان یک نظریه اخلاقی عموم مردم هستند.
وی با اشاره به اینکه نوعی عقلگرایی خودبنیاد در نظریه رازی مشاهده میشود، گفت: زیرا او بر این باور است که اخلاق تنها مخصوص دینداران نیست و یک نظریه اخلاقی باید به گونهای باشد که غیردینداران نیز از آن بهره ببرند. مقصود وی این نیست که اخلاق ارتباطی با دین ندارد و دینی نیست، بلکه معتقد است نباید دین و اخلاق را در نظریه اخلاقی به هم وصل کرد.
وی با طرح موضوع دیگری با عنوان «نقش فلسفه در حرفهگرایی» گفت: فلسفه مضاف در کشورهای صنعتی نقش پررنگ دارد در حالیکه این فلسفهها در ایران اصلا قوی نیستند. من برای پاسخ به چرایی ضعف فلسفههای مضاف در ایران این فرضیه را مطرح کردم که میان فلسفه و حرفهگرایی ارتباط وجود دارد.
قراملکی درباره چیستی حرفهگرایی گفت: حرفهگرایی عبارت است از عزم ملی در ارتقای مشاغل به حرفهها و رشد متوازن هر حرفه. حرفهگرایی در مقیاس جامعه بستر توسعه است، همانطور که تمام کشورهای صنعتی برای ارتقای شغل به حرفه، برنامهریزی کردند. برای مثال رانندگی در کشور ما یک شغل است نه حرفه و همین مساله سبب آزار شهروندان میشود در حالیکه رانندگی در آلمان و ژاپن یک حرفه است و دورههای یک سال و نیمه برای آموزش رانندگان برگزار میشود.
وی تأکید کرد: حرفهگرایی و حرفهای بودن در هر شغل در مقیاس فرد سبب ماندگاری میشود همانگونه که نام دکتر قریب در حرفه پزشکی کودکان ماندگار شده است.
وی با بیان اینکه حرفه وضعیت برتر هر شغل است گفت: به طور کلی شش مولفه برای تبدیل شغل به حرفه نام برده شدهاند که نخستین آن دانش است چراکه حرفه نیاز به دانش و تخصص دارد. تجربه مفید و تحلیلی دیگر مولفهای است که شغل را به حرفه بدل میکند.
وی افزود: در هر شغلی سنوات یعنی گذر عمر و آنچه از دست رفته است و تجربه چیزی است که در این سنوات به دست میآید. فرد موفق نیز کسی است که نسبت قابل قبولی میان سنوات و تجربه او وجود داشته باشد.
استاد دانشگاه تهران مهارت، توانایی، مرام اخلاقی و همچنین نگاه متمایز که منجر به ژرفنگری، دورنگری و نگرش سیستمی میشود را دیگر مولفههای تبدیل شغل به حرفه معرفی کرد.
قراملکی به فقدان حرفهای گری در ایران اشاره کرد و گفت: عدم حرفهای بودن در بسیاری از مشاغل کشورمان دیده میشود. برای مثال پلیسهای راه در کشور ما برای جریمه کردن کمین میکنند در حالیکه کمین کردن کار اخلاقیای نیست. این نشان میدهد که آن پلیس راهی که کمین میکند در شغل خود حرفهای نیست. ناشران ما نیز حرفهای نیستند و به عنوان یک نویسنده از عدم حرفهگرایی ناشران آسیب میبینم. همچنین ما بازرگانی کتاب را به طور حرفهای نداریم و این حوزه در دست دلالان و مافیای توزیع است.
وی سپس درباره رشد متوازن حرفهها گفت: برای روشن شدن این موضوع باید هرمی را در نظر بگیریم که در بالاترین رده آن، فلاسفه، سپس دانشمندان، سپس تکنولوژیستها و سپس تکنسینها قرار دارند. هر یک از این گروهها اگر به تناسب یکدیگر رشد نداشته باشند و رشدهای سرطانی یکی یا چندتای آنها را شاهد باشیم رشد متوازن حرفهها به هم میخورد و قطعا جامعه در مسیر توسعهاش با مشکل مواجه خواهد شد.
این مدرس و پژوهشگر اخلاق حرفهای با بیان اینکه رازی هر چهار بخش این هرم را دارا بود گفت: فلسفه یک رشته راهبردی است که جایگاه مهم و کلیدی در رشد متوازن حرفهها دارد.