به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه سوئیسی "تاگس انسایگر" در مطلبی، جامعه آمریکا را همواره در ترس و وحشت از خطرات گوناگون ارزیابی کرده و با اشاره به حملات هکرهای مختلف به شرکتهای آمریکایی و دسترسی هکرهای ناشناخته به حساب و ایمیل رئیس جمهوری سابق آمریکا،"جرج بوش" نوشت: هفته اخیر فرستنده "سی ان ان" این تیتر را درباره وقایع اخیر در آمریکا مورد استفاده قرار داد که"آمریکا بیدار شو ،تو مورد حمله قرار گرفته ای".
در ادامه این مطلب آمده است: البته آمریکا ماههاست که بیدار شده و کاملا وحشت زده و نگران است. ترس از القاعده، ترس از نوجوانان ولگرد و جاده های یخ زده بر این کشو حاکم است.
به اعتقاد جامعه شناس آمریکایی "بری گلاسنر" فرهنگ ترس از حدود 15 سال پیش بر آمریکا حاکم است. این ترس را شما می توانید در اتوبوس حس کنید زمانی که در بلندگو هشدار داده می شود اگر مورد مشکوکی دیدید یا شنیدید سریعا پلیس را در جریان قرار دهید. می توانیم این ترس را در تراکم جلوی مدارس ببینیم که به ما هشدار می دهد که فرزندان خود را تنها به مدرسه نفرستید.
نویسنده در ادامه با اشاره به مشکلات فراوانی که با هر بارش برف در آمریکا به وجود می آید خاطر نشان کرد که ترس و نگرانی حاکم بر جامعه آمریکا همچنین در گزارشهای هواشناسی مشهود است.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: خطرات پیچیده و حساس مانند سریالهای تلویزیونی پشت سر هم خود را به آمریکایی ها نشان می دهند. خطراتی مانند دیوار بودجه ای که به مفهوم کاهش خودکار بودجه و افزایش مالیاتهاست، هیولای وحشتناکی بود که قرار بود با تغییر سال خود را نشان دهد، اما به شروع ماه مارس موکول شد.
از طرفی ما از سخنگوی ارتش آمریکا می شنویم که هشدار می دهد که امنیت ملی ما در خطر است و به زودی باید سیاستهای ریاضتی اعمال شده و سربازان به کشور برگردند.
مطمئنا برخی از تهدیدات در جامعه آمریکا واقعی هستند. طوفانهایی مانند سندی و کاترینا هزاران نفر از مردم این کشور را گرفتار درد و رنج کرد. سیاستهای صرفه جویانه می تواند به قیمت از دست رفتن بسیاری از شغلها تمام شود. خطر حملات سایبری نیز چالش جدی برای شرکتهای آمریکایی است.
"بنیامین باربر" از کارشناسان مسائل سیاسی، ترس را میراث دولت جرج بوش ارزیابی کرده و توضیح می دهد که چگونه ترس و وحشت بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر در خانه آمریکایی وارد شد. گسترش ترس (در جامعه آمریکا) یک پیروزی و دستاورد واقعی از طرف تروریستها بود. به این ترتیب آمریکا به دلیل ترس، به ارزشهای خود خیانت کرده،حقوق شهروندی را محدود و شکنجه را توجیه می کند.
حال، پس از گذشت حدود ده سال، نیروهای جدید در آمریکا بر سر کار آمده اند، اما ترس و وحشت همچنان ادامه دارد. لازمه به اصطلاح مبارزه با تروریسم در این کشور استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین و اعدام و کشتن انسانهای مظنون به ترور بدون تشکیل دادگاهی برای آنان است.