به گزارش خبرنگار مهر، گرچه موسیقی موغامی ریشه ای کهن در تاریخ ایران زمین داشته و حتی آثار آن در قرن پنجم هم دیده می شود اما تنها منبع اكثر فعالان موسيقي موغامي در اين زمينه كتابي است كه در باكو نگاشته شده و ترجمه آن توسط انتشارات سروش منتشر شد که اغلب موارد را نویسنده کتاب به شهر و کشور خود نسبت داده است.
به عقیده کارشناسان، این ژانر موسیقائی در ایران به جایگاه شایسته خود نرسیده و مستلزم سرمایهگذاری، تحقیق و شناساندن بیشتری است تا سرنوشتی همچون تار، موسیقی عاشقی و دیگر فرهنگ و هنر فولکلور نداشته باشد.
ریشه موسيقي مقامي؛ در ادب و فرهنگ ایران
كارشناس و پژوهشگر موسيقي و فعال فرهنگي و مترجم كتاب مكتب قوپوز در بررسی موسیقی مقامی و جایگاه کنونی آن، پیش از هر چیز به تشریح ریشه این موسیقی پرداخته و در این خصوص می گوید: واژه مقام در منطقه آذربايجان به دليل فونوتيك آوایي و گويش محاوره اي با ضم اول به شكل موقام تلفظ مي شود وبه عبارتي "موقام" تلفظ محلي واژه مقام بوده که البته در تلفظ و املاي تركي آذربايجاني «موغام» درست تر است.
جواد کریم نژاد با بیان اینکه در موسيقي قديم ايران با مفاهيم دستگاه، پرده، شعبه، آهنگ در متون و منابع موسيقائي و ادبي بكار رفته است، یادآور می شود: در سير تاريخي موسيقي، مقام در زبان ها و زمان هاي مختلف، توسط علماي فن موسيقي و نظريه پردازان اين علم به صوت واژگان مخصوص تعبير شده است.
کریم نژاد با اشاره به نشانه های وجود ریشه مقام در تاریخ، اضافه می کند: مثلا ابن سينا و فارابي از اجناس و جماعه( گروه اصوات متوالي در اكتاو)، صفي الدين ارموي(موسيقي شناس و موسيقي دان بزرگ ايران زمين در قرن هفتم) از ادوار و شد با جمع شدود و بالاخره عبدالقادر مراغي(موسيقي پژوه متخصص در علوم نظري و علمي موسيقي در قرن هشتم) از مقامات دوازده گانه سخن رانده است.
وی با بیان اینکه در موسيقي ايران عهد ساساني، خسرواني يا خسروانيات به مفهوم دستگاه بوده و بعد از اسلام بر مبناي بروج دوازده گانه(اثني عشره) دوازده مقام تعبيه شده، می گوید: اسامي اين 12 مقام شامل راست، عشاق، عراق، اصفهان، حسيني، حجاز، نوا، بوسليك، زيرافكند يا كوچك، بزرگ، زنگوله، رهاوي است.
کریم نژاد همچنین در كتاب قابوس نامه، تاليف عنصالمعالي كيكاوس بن قابوس پادشاه طبرستان را از دیگر شواهد مقام عنوان کرده و یادآور می شود: حتي در آثار نظامي گنجوي، شاعر شيرين سخن ادبيات پارسي نيز به نام اين مقام ها بخصوص در منظومه«خسرو شيرين» نيز اشاره شده است.
موسیقی موغامی نقل سینه به سینه از مادران و شاعران
موسیقی موغامی هم همچون دیگر فولکور ایران زمین به صورت نامکتوب و شفاهی سینه به سینه منتقل شده و بهترین شاهدان آنها مادران و شاعران این مرز و بوم برای رساندن این موسیقی به نسل پس از خود بوده اند.
كارشناس و پژوهشگر موسيقي و فعال فرهنگي یادآور می شود: موسیقی موغامی در طول قرنها صیقل یافته و محصول آفرینش نوازندگان و خوانندگان در اعصار مختلف بوده و اینآثار هنری در سایه خلاقیت نسلهای متعدد با انتقال شفاهی از نسلی به نسل دیگر متکاملتر شده که به عنوان میراث موسیقی به نسل فعلی رسیده و به عبارتی این نوع موسیقی نتیجه ذوق هنری مردمان آذربایجان در صدها سال گذشته و نیز مشرقزمین بوده است.
کریم نژاد می گوید: در تقسیمبندی علمی ، موسیقی آذربایجان به سه ژانر موسیقی ملّی (شامل ترانهها، رنگها، ضربیها، آهنگهای رقص) موسیقی مبتنی بر سنتهای نامکتوب شفاهی- حرفهای یا همان موسیقی موغامی و موسیقی عاشیقی که به نوعی ویژگیهای آن دو را در خود انعکاس میدهد، تقسیم بندی میشود.
در این میان آموزش این موسیقی به هنرجویان در واقع هچون گذشته بوده و صورت سينه به سينه و سنت نامكتوب نقل و انتقال يافته و مي يابد .
کتاب آموزشی فعالان مقامی ایرانی؛ کتاب وارداتی از باکو
كارشناس و پژوهشگر موسيقي و فعال فرهنگي با اشاره به فعالیت هایی که در زمینه موسیقی موغامی انجام می شود، اظهار می دارد: شمار افراد آشنا با هنر موسيقي موغامي، نوازندگان و خوانندگان در محدوده جغرافيايي آذربايجان و استان هاي ترك زبان ابران همچون اردبيل ، زنجان ، همدان و .. كم نبوده ونيست و برخي اساتيد و آموزشگاه هاي متعدد موسيقي در اين زمينه فعاليت هاي چشمگيري داشته اند.
وی ادامه می دهد: اما در زمينه تحقيق و پژوهش و مستندات علمي و منابع مكتوب قابل استناد ، كه متضمن حفظ و اشاعه اين نوع موسيقي و سپردن آن به نسل آينده اين سرزمين است، خيلي كم بوده و متاسفانه تنها منبع اكثر فعالان موسيقي موقامي در اين زمينه كتابي است كه در باكو نگاشته شده و ترجمه آن توسط انتشارات سروش انتشار يافته است.
کریم نژاد تصریح می کند: متاسفانه نویسنده کتاب در آن بالطبع خيلي چيزها را به خود نسبت داده و غافل از اينكه حتي نام اكثر موغام ها ، شعبات و گوشه هاي آن هنوز هم فارسي و برگرفته از آداب و سنت هاي اين آب و خاك است.
ضرورت ثبت موسیقی مقامی در میراث ناملموس
عضو باشگاه هنر پژوهان جوان كشور بر ضرورت ثبت موسیقی مقامی در میراث ناملموس تاکید کرده و می گوید: آنچه واضح و مبرهن است، به دليل كمكاري يا عدم اهميت دادن به ميراث فرهنگي و هنري ايران توسط مسئولان فرهنگي مربوط، در طول سالیان شاهد تاراج ميراث فرهنگي و هنري ايران توسط كشور هاي همسايه و به بياني بهتر دست درازي و بهره برداري از سفره رنگين ميراث فرهنگي ايران بودیم که این موضوع فقط به كشور جديدالتأسيس جمهوري آذربايجان محدود نمي شود.
وی ادامه می دهد: در گذشته اي دور، اعراب ساز بربط ايراني را از ما گرفته و بنام عود به جهانيان شناسانده اند بطوري كه امروزه بسياري اين ساز را سازي عربي مي دانند و این دست اندازی هنر ربایان تنها محدود به هنر ما نبوده و مفاخر، مشاهير و دانشمندان بزرگ ما را هم تصاحب کرده اند.
کریم نژاد تاکید می کند: تا زماني كه مسئولان ارشد فرهنگي افق ديدشان را گسترده تر نکنند و حس مسئوليت در قبال فرهنگ و هنر ايران اسلامي نداشته و به آن ارج ننهند و ما اگر ميراث فرهنگي و هنري اين كهن مرز وبوم را كه به عنوان هويت و شناسنامه تاريخي ابا و اجدادي ما است خودمان نگه نداريم؛ ديگران بهتر از ما بلدند از اين سفره رنگين با چشم طمع استفاده كرده و براي خود هويت سازي کنند.
وی در ادامه تصریح کرد: با تمام این اوصاف در این راستا مي توان مستندات دقيق علمي – پژوهشي با ضبط اجراها توسط اساتيد فن، تهيه كرده و توسط كارشناسان امر جهت بررسي و ثبت به اجلاس ميراث معنوي و ناملموس فرستاد که البته اين هم مستلزم همكاري تمام ارگان هاي فرهنگي ، علي الخصوص ميراث فرهنگي و وزرات ارشاد است .
برگزاری جشنواره مقامی گامی در حفظ و نگهداری فرهنگ و فولکلور
کریم نژاد اعتقاد دارد: در راستای حفظ فرهنگ و فولکلور این مرز و بوم هيچ ايرادي ندارد (البته پيش از آنكه كمي دير شود، ) گذشته فرهنگ و هنر اين سرزمين که هويت و شناسنامه فرهنگي و هنري ابا و اجدادي مان بوده را در سر كلاس هاي درس، در جشنواره ها و برنامه هاي متعدد فرهنگي و هنري به كودكان و نوجوانان اين سرزمين كه آينده سازان ايران هميشه سرفراز هستند را بشناسانيم تا الگوي هنري نوجوان اين مملكت فلان هنرمند يا نويسنده آن ور آبي نباشد و گوش جوانان از انواع موسيقي وارداتي بي هويت پر نشود .
عضو باشگاه هنر پژوهان جوان كشور در این زمینه به برگزاری نخستین جشنواره مقامی اشاره کرده و اظهار می دارد: به عنوان یک فعال فرهنگی بسیار کوچک که دستی هم در کارهای اجرائی، بنا به اقتضای شغلی دارم، اعتقاد دارم که املاء نانوشته غلط ندارد، جشنواره موسیقی فجر مقامی گام اول را برداشته که بالطبع کاستیها و محدودیتهائی داشته است ولی در یک نگاه کلی و به عنوان حرکت اول سطح اجراها هم در بخش تکنوازی و هم گروهنوازی و آواز خوب و قابل توجه بود.
وی با تاکید بر اینکه برگزاری این جشنواره جامعه موسیقی را امیدوار به گامهای بعدی و برگزاری دورههای دیگر آن کرد، ادامه می دهد: برگزاری جشنواره یک اقدام شایسته و در خور توجه در جهت حمایت از هنرمندان موسیقی و مهمتر از آن کشف استعدادهای موسیقی بود که میتواند در تهاجم سیل انبوه موسیقیهای وارداتی و گرایش جوانان این مرز و بوم به موسیقی هائی که رنگ و بوئی از هویت فرهنگی ما ندارد، میراث غنی و هویت این سرزمین را به نسلهای جوان منتقل و برای آیندگان نگه میدارد.
کریم نژاد در ادامه اظهار می دارد: این ژانر موسیقائی در ایران به جایگاه شایسته خود نرسیده و مستلزم سرمایهگذاری، تحقیق و شناساندن بیشتری بوده و به هرحال اینگونه جشنوارهها باید تداوم و استمرار داشته باشند تا شاهد رشد موسیقیهای قارچگونه زیرزمینی و گرایش جوانان به موسیقیهای وارداتی نباشیم.
وی همچنین تصریح کرد: البته انتظار جامعه موسيقي و آناني كه به معني واقعي كلمه دغدغه فرهنگ و هويت اين آب و خاك را دارند، این بود که این کار باید توسط ارگان اصلی متولی فرهنگ و هنر برگزار میشد اما به هرحال دستمریزاد باید به شهرداری تبریز و سازمان فرهنگی هنری آن و مهمتر از همه به طراح جشنواره باید گفت.
مولف فرهنگ واژگان موسيقيايي شهريار عنوان می کند: اما نکته مهم در حفظ و اشاعه موسیقی موغامی و همچنین تمام آثار فولکلوریک موسیقی علاوه بر استمرار اجراها ، معرفی و شناساندن آنها به مردم و علاقمندان، نغمهنگاری و به نت درآوردن آنهاست، که امیدوارم با حمایت برگزار کنندگان جشنواره این مهم توسط اساتید فن و صاحبنظران عرصه موسیقی نیز جامه عمل به خود بپوشد.
وی عنوان می کند: به هر حال ، براي جلوگيري از دست اندازی کشورهای همسایه به میراث کشورمان و پر كردن خلا منابع قابل استناد علمي به قلم صاحب نظران و پژوهشگران عرصه موسيقي مي توان به سازمان فرهنگي هنري شهرداري تبريز و برگزاركنندگان جشنواره پيشنهاد داد كه در جهت حفظ و گسترش و انتقال اين هنر به جايگاه حقيقي خود ، بخش پژوهش موسيقي موغامي را از جشنواره دوم راه اندازي کنند چرا كه نگاه علمي و تئوريزه به اين نوع موسيقي بهترين گام در حفظ و تكريم اين هنر و سپردن اين گنجينه عظيم موسيقايي براي آيندگان است .
-----------------
گزارش: یاسمین مولانا