به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به بندرعباس، همایش بین المللی خلیج فارس با برگزاری جلسه تخصصی چهارم با عنوان "تحولات منطقه ای در دوران گذار نظام بین المللی؛ نقش بازیگران خارجی و داخلی"با ریاست دکتر "کیهان برزگر" و سخنرانی کارشناسان داخلی و خارجی در هتل هرمز بندرعباس ادامه یافت.
در این جلسه "آلبرت بینیناچویلی" از ایتالیا به موضع روسیه در قبال تحولات خاورمیانه پرداخت و گفت: روسیه پیشتر حمایت و همکاری خود را با غرب در بحران های افغانستان، کوزوو و دیگر کشورها نشان داده بود. درباره لیبی نیز غرب با ادعای کمک بشردوستانه سبب تغییر رژیم در این کشور شدند که این مسئله روسها را شوکه کرد و آنها را بر آن داشت که دیگر از سیاست های غرب حمایت نکنند.
وی افزود: در مورد سوریه نیز باید گفت این کشور اهمیت ویژه ای برای روسها دارد. آنها همچنین از بندر این کشور به عنوان یکی از پایگاههای اصلی خود در منطقه استفاده می کنند و این موضوع با توجه به رویکرد "ولادیمیر پوتین" برای تقویت نیروی دریایی روسیه حائز اهمیت است.
بینیناچویلی در ادامه به قدرت گرفتن سلفی ها در سوریه اشاره و تاکید کرد این مسئله با حساسیت از سوی روسیه دنبال می شود زیرا چرا که نفوذ سلفی ها در مناطق حیاتی این کشور مانند آذربایجان، آسیای مرکزی، جنوب روسیه و منطقه قفقاز نگران کننده است.
به اعتقاد این کارشناس ایتالیایی، مواضع روسیه در قبال سوریه منطقی و قابل فهم است و از نقطه نظر روابط بین المللی نیز روسیه مخالف رویکرد غرب در منطقه است و دیگر مایل به همراهی با این رویکرد نیست. وی اظهار داشت: موضوع اصلی در مورد سوریه، ماندن با رفتن "بشار اسد" و اعضای خانواده وی نیست، بلکه روسیه به دنبال منافع ملی خود است، همانطور که ایران نیز چنین رویکردی دارد بنابر این مسئله اساسی سوریه شخص بشار اسد نیست.
پژوهشگر ایتالیایی در ادامه از احتمال تغییر نگاه ایران و روسیه به سوریه در صورت به خطر افتادن منافع ملی شان سخن گفت و تاکید کرد: موضوع مهم بعدی نقش آفرینی ترکیه در منطقه است. این کشور به عنوان یک مدل و الگو برای کشورهای انقلابی منطقه مطرح شده، اما آنچه که سبب چنین مسئله ای شده، ارتباطی با نوع حکومت و حتی روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه ندارد.
وی افزود: تا زمانی که مقامات ترکیه در داووس با "شیمون پرز" مشاجره نکرده و در دفاع از فلسطین اقداماتی را انجام نداده بودند، کسی در جهان عرب توجهی به این کشور نمی کرد. ترکها از زمانی که اعلام کرده اند از فلسطین حمایت می کنند مورد توجه قرار گرفته اند به بیان دیگر مسئله فلسطین سبب توجه کشورهای منطقه به ترکیه شده است. در حالی که ایران بیش از سه دهه حمایت عملی خود را از فلسطین نشان داده و در این میان اقدام ترکیه نوعی مداخله در نقش منطقه ای ایران به شمار می رود.
بینیناچویلی در پایان از ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقه ای یاد و تاکید کرد همکاری دو کشور مستلزم تغییر رویکرد ترکیه و اقدام عملی در راستای اظهارات اردوغان مبنی بر ادامه روابط دوستانه با ایران است و ایران انتظار دارد ترکها آنچه را که از آن حرف می زنند در عمل نیز نشان دهند.
دیگر سخنران این نشست، "هادی آجیلی" استاد دانشگاه و کارشناس خاورمیانه بود. وی در سخنان خود به تشریح رویکرد خاورمیانه ای آمریکا در پیش از تحولات بیداری اسلامی، در جریان این تحولات و نیز آینده آن پرداخت و گفت: اهداف آمریکا از دیرباز در منطقه به بحث انرژی باز می گردد. هر چند در پی وقوع انقلاب فناوری انرژی نیاز این کشور به انرژی منطقه خلیج فارس کاهش یافته، اما این منطقه همچنان به عنوان تامین کننده اصلی نیاز آمریکا به شمار می رود. در عین حال کسی که بتواند بر منابع انرژی خلیج فارس مسلط شود می تواند رقبای خود را نیز کنترل کند.
وی افزود: هدف دیگر آمریکا در خاورمیانه، حمایت از رژیم اسرائیل است. با این که مقامات آمریکایی از تغییر رویکرد خود به سوی آسیا-پاسیفیک سخن می گویند، اما اسرائیل همچنان موضوع مهمی در سیاست خارجی این کشور است. اسلام سیاسی نیز مسئله مورد توجه آمریکا در خاورمیانه است.
به گفته این استاد دانشگاه، ایران هراسی دیگر موضوع مورد توجه آمریکا به شمار می رود و این کشور می کوشد با گسترش تفرقه در جهان اسلام از طریق تشدید انگاره های ناسیونالیستی در بین اعراب، به این هدف خود نائل شود.
آجیلی با بیان اینکه در تحلیل اوضاع منطقه باید بین دیدگاه دولتها و ملتها تفاوت قائل شد به افزایش انزجار ملتها از آمریکا و رژیم صهیونیستی و افزایش محبوبیت نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس آخرین نظرسنجی از کشورهای منطقه اشاره کرد.
فروش تسلیحات و کالا به کشورهای منطقه از دیگر عواملی است که به اعتقاد آجیلی، سبب حفظ اهمیت منطقه خلیج فارس برای آمریکا می شود. بر این اساس، در حالی که پیشتر آمریکا سیاست خاورمیانه بزرگ را در این منطقه دنبال می کرد طی سالهای اخیر این سیاست را کنار گذاشته و دیدگاه هانتینگتون را جایگزین کرده است.
وی اظهار داشت: آمریکا در جریان بیداری اسلامی غافلگیر و دچار بحران شد. این تحولات سبب به خطر افتادن ارزشهای کشورهای محافظه کار منطقه و نیز آمریکا شده و آنها را وادار کرد به جای حل بحران به فکر مدیریت بحران بیفتند. در این میان آمریکا کوشید مدیریت را از پشت پرده انجام داده و این نقش را به عربستان بسپارد. کشته شدن سفیر آمریکا در بنغازی به مقامات این کشور درس داد تا به طور مستقیم در تحولات منطقه مداخله نکنند.
شکل گیری اتحاد مقدس بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس موضوع دیگری بود که مورد تاکید این کارشناس قرار گرفت. بر این اساس، دولتهای محافظه کار منطقه کوشیدند با این اتحاد خود را در مقابل موج جنبش های مردمی حفظ کرده و با ایران و اخوان المسلمین به عنوان حامیان این موج مقابله کنند.
در همین حال، عربستان و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس می کوشند با تمرکز بر بحران سوریه، جریان بیداری اسلامی را در این کشور متوقف کنند تا به داخل مرزهایشان کشیده نشود.
آجیلی در ادامه یادآور شد: به نظر می رسد آمریکا دیگر مایل به پرداخت هزینه بیشتری برای حمایت از اسرائیل نیست چرا که این حمایت ها به افزایش انزجار از آمریکا منجر شده است. به همین دلیل با ایفای نقش حامی جنبش های مردمی در منطقه می کوشد وجهه خود را ترمیم کند و نقش آفرینی پررنگ ترش در موضوع سوریه از همین رو است. از سوی دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس به دلیل داشتن روابط دوستانه با آمریکا و اسرائیل در معرض فشار افکار عمومی قرار گرفته اند که این یکی از آثار بیداری اسلامی در منطقه است.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، ایجاد بی ثباتی مدیریت شده و گسترش تفرقه بین شیعه و سنی هدفی است که از سوی آمریکا دنبال می شود، به همین دلیل است که شاهد حرکت عراق، مصر، سوریه و تونس به سمت بی ثباتی هستیم. این در حالی است که در آینده نزدیک عربستان هم شاهد چنین بی ثباتی هایی خواهد بود.
وی در پایان یادآور شد: تحولات خاورمیانه با سرعت بسیار بالا در حال رخ دادن است و شرایط این تحولات و نیز آینده موضوع هسته ای ایران نقشی تعیین کننده در آینده این تحولات دارد، به بیان دیگر آینده خلیج فارس با توجه به آینده موضوع هسته ای ایران رقم می خورد.