یک استاد معماری معتقدست خانه‌های قوطی کبریتی که این روزها در کشورمان ساخته می‌شود حاصل یکسان‌سازی معماری و بی‌توجهی به هویت و فرهنگ ایرانی اسلامی است.

محمدرضا رحیم‌زاده مدرس معماری در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد چرایی تبدیل معماری اصیل ایرانی به آنچه که خانه‌های قوطی کبریتی نامیده می‌شوند، گفت: ما اساساً با امر معماری از مسیر نادرست وارد گفتگو شده‌ایم پس پرسش‌هایی كه مطرح می‌كنیم و به تبع آن پاسخ‌هایی كه می‌گیریم نادرست است و راهی برای معماری آینده‌مان باز نمی‌شود.

وی افزود: با توجه به این‌که امكانات ما نسبت به گذشته فرق كرده است امروز معماری این‌گونه آموزش داده می‌شود و از معماران این‌گونه خواسته می‌شود. ما باید فكر كنیم كه چگونه زندگی كنیم كه فرهنگ‌مان بتواند راه آینده خود را باز كند البته منظور از این فرهنگ چیزی است که آن‌چنان به گذشته‌های دور باز نمی‌گردد.

رحیم‌زاده فرهنگ ایرانی را امری زنده دانست که راه خود را همیشه رو به جلو باز کرده است و بیان کرد: البته فرهنگ به خودی خود راه خود را باز می‌كند و من اصلاً نگران فرهنگ ایرانی نیستم آن چنان كه بحران‌های بسیار بزرگی را پشت سر گذاشته و حیات خود را حفظ كرده است اما من نگران این هستم كه ما انسان‌های ایران امروز چقدر می‌توانیم از فرهنگ ایرانی خود ارتزاق و زندگی خود را به واسطه این فرهنگ غنی كنیم.

این استاد دانشگاه تهران به چگونگی آموزش معماری در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های ما خرده گرفت و گفت: در دانشگاه‌های ما معماری را از فرهنگ دور كرده‌اند. آموزش‌های ما تحت سیاست‌های ظاهری آموزشی، معماری را به یك تخصص مهندسی كمّی صرف تبدیل و آن را از ریشه و باطن خود دور كرده‌اند.

وی خواستار بازگرداندن معماری به ریشه‌های خود شد و بیان کرد: باید معماری را به ریشه‌های فرهنگی خود بازگردانیم. البته منظور از فرهنگ در اینجا فرهنگی متاثر از جغرافیا و تاریخ و اعتقادات است. نقشی كه مذهب و دین در معماری و فرهنگ این كشور داشته و دارد بسیار نقش پررنگ و مهمی است.

رحیم‌زاده ادامه داد: اگر اجازه بدهیم كه معماری به ریشه خود باز گردد و نیز اجازه دهیم كه این ریشه و آبشخورگاه فرهنگی غنی معماری را تغذیه كند خواهیم دید ما نیز در زندگی خود از معماری استفاده می‌كنیم. خواهیم دید كه تنها پرسش ما در زمینه مسكن این نیست كه برای آدم‌ها چگونه سرپناه بسازیم.

وی افزود:‌ معماری جدید ایران به شدت به صورت تصنعی و ساختگی رفتار می‌كند و تنها به این فكر می‌كند كه چیزهایی را به در و دیوار و قوطی‌هایی بچسباند و بگوید این ایرانی است و جای زندگی. چنین خانه‌ای از گذشته‌های دور تا كنون برای انسان و یا هیچ جاندار دیگری لایق نبوده است.

این معمار در پاسخ به این پرسش که ما این تجربه یكسان‌سازی معماری را در كشورهایی مثل شوروی دیده‌ایم آیا آنها موفق بودند؟ گفت: خیر آنجا هم ناموفق بود.

رحیم‌زاده در مورد دلیل تکرار این تجربیات ناموفق در ایران توضیح داد: وقتی از ریشه‌هایمان در معماری جدا شده‌ایم دچار فراموشی می‌شویم و دیگر خودمان را هم فراموش می‌كنیم. این تجربیات را نگاه می‌كنیم ولی تنها نگاه می‌كنیم فكر می‌كنیم كه اینها فقط برای دیگران است. ما دچار فراموشی و جعل مكرر می‌شویم. ما حتی تجربیات خودمان را داریم و تجربیات دیگران را هم می‌بینیم ولی وقتی می‌خواهیم تصمیم بگیریم به هیچ کدام از تجربیات دیگران توجه نمی‌کنیم.

این معمار و شهرساز ادامه داد: همین الان در همین شهر تهران و در بهترین و گرانترین نقاط شهر ساختمان‌هایی ساخته می‌شود ولی به ضرباهنگ و اساس ساختمان توجه نمی‌كنیم. گاهی دهنه‌های ساختمان مبتنی بر پاركینگ ساخته می‌شود در صورتی كه به صاحبان انسانی توجه نمی‌كنند به ماشین وی بیشتر توجه می‌شود.

رحیم‌زاده در پایان یکسان‌سازی معماری را دورسازی از هویت ایرانی‌ها دانست و گفت: قصد من این نیست كه بگویم هزینه ساختمان و ساخت و ساز را با معماری بالا ببریم. من به عنوان یک معلم معماری به دست‌اندركاران تهیه مكان برای زندگی ایرانی‌ها توصیه می كنم كه مقاله "آدولف لوس" به نام "تزئینات جنایت است" را حتماً بخوانند كه می‌گوید این خانه‌های تزیین شده‌ای كه امروز می‌سازیم ما را از انسانیت دور می‌كند و ما دچار فراموشی در فراموشی خواهیم شد. یكسان‌سازی خانه‌ها در جامعه امروز ما نتیجه فراموشی خصوصیات هویت ماست یعنی فرهنگ.