به گزارش خبرنگار مهر، روزها و شبهایی که خیابانها شاهد حضور خانوادههایی هستند که برای نو شدن قدم به آن گذاشتهاند اما این شوق برای تغییر و نو شدن، با دیدن قیمت کالا و اجناس شب عید، مانند لبخند تلخی بر روی لبها خشک میشود و ترافیک و راهبندان به جای کالاهای مورد نیاز در سبد خالی خرید خانوادهها قرار میگیرد و این قصه پر غصه خریدهای نوروزی هر سال تکرار میشود و هیچکس از چراییاش خبر ندارد، حتی مغازهداران، حتی بازاریها، حتی مسئولان.
نزدیک عید است و خیابانها شلوغ از رفت و آمد. اجناس و کالاها باز بوی عید به مشامشان رسیده و گران شدند. قیمتها بالاتر رفته و بازار دستفروشان و کالاهای بیکیفیت داغ است. شور و اشتیاق خرید سبزه و ماهی قرمز به نگرانی برای تهیه آجیل و میوه چند ده هزار تومانی تبدیل شده و نو شدن و جنبش سال جدید، جای خود را به اضطراب و تشویش برای خرید عید داده و این در حالی است که مسئولان از نظارتها خبر میدهند و از اینکه حباب گرانی به زودی میترکد و مردم برای خرید عجله نداشته باشند.
اما مردمی که هفتهها است منتظر تحولی در قیمتها و نگاه جدی و اقدامی جدیتر مسئولان به وضعیت قیمت کالاها و اجناس مختلف هستند از هزاران وعده خوبان و بیوفایی آنها میگویند.
رنجی که از گرانی و تفاوت قیمتها میکشیم
یک خانواده پنج نفره در بازار و ماهی قرمز و تنگ بلور در دستان دختر خانواده که مانتو و شلوار مدرسه بر تن دارد، نوید نزدیکی ایام عید میدهد.
پدر که روحانی است، کودک دو یا سه سالهای را در بغل دارد و هم قدم با همسرش حرکت میکند.
او به گرانی لباسها اشاره دارد و میگوید: هیچ کنترلی بر قیمتها دیده نمیشود، قیمتها نه تنها افزایش پیدا کرده است، بلکه از این مغازه به مغازه دیگر نیز با تفاوت قیمت روبه رو هستیم.
او تصریح میکند: برای خرید مانتو به یک مغازه در خیابان صفاییه رفتیم که فروشنده قیمت مانتوی مورد نظر را 180 هزار تومان اعلام کرد، در یک مغازه آن طرفتر که مراجعه کردیم، قیمت 40 ـ 50 هزار تومان بیشتر بود، فروشنده کیفیت را دلیل اصلی تفاوت قیمت عنوان کرد.
به گفته این روحانی، این وضعیت برای همین خیابان و مغازههای اطراف آن نیست، در خیابان شهید بهشتی نیز وضع به همین صورت است، یک مغازه کالایی را به یک قیمت میفروشد و مغازه دیگر با قیمتی بالا و پاین قیمت میدهد.
نبود برجسب قیمت
همسرش هم ادامه میدهد: الان نزدیک به دو ساعت است که در بازار از این مغازه به مغازه دیگر میرویم اما غیر از ماهی قرمز نتوانستهایم کالایی بخریم.
وی همچنین از نبود برچسب قیمت بر روی برخی اجناس میگوید و یادآور میشود: هیچ کنترلی بر قیمتها وجود ندارد، مغازه داران برچسبی بر روی محصولات خود نزدهاند تا مشتری از قیمت اصلی و پایه فروش کالا آگاه شود.
آجیل بخریم یا نخریم
زن مسن از مقابل مغازههای آجیل فروشی در بازار عبور میکند، قیمتهای آجیل را نگاه میکند و دست در انبوهی از چهار مغز کرده و میگوید: آقا، اینها کیلویی چند؟
فروشنده پاکت به دست میآید و میگوید: مغز فندق شور 30 هزار تومان، پسته کله قوچی 44 هزار تومان، آجیل چهار مغز 37 هزار تومان، آجیل مخلوط 48 هزار تومان و ... ، این قیمتها زن را مستاصل کرده، نمیداند خرید بکند یا نه.
نگاه زن قیمتها را دنبال میکند و میگوید: خرید عید با این قیمتهای باور نکردنی، بخش زیادی از درآمد خانوادهها را به خود اختصاص میدهد، با حقوق ماه آخر، عیدی و تمام پساندازی که برای عید و خریدهایش در نظر گرفتیم، با دیدن این قیمتها باز هم برای خرید درمانده میشویم.
او که به گفته خود در دو سه هفته گذشته در بازار و مغازههای اطراف رفته و آمده تا شاید قیمتها برای خرید متعادل شود، میگوید: انگار هر سال باید منتظر یک اتفاق تازه باشیم، قیمت هر کیلو پسته اکبری که سال گذشته حدود 22 هزار تومان بود امسال به حدود 50 هزار تومان افزایش یافته است، قیمت مغز بادام از حدود 18 هزار تومان به 43 هزار تومان و قیمت بادام هندی از 27 هزار تومان در سال گذشته به 52 هزار تومان رسیده است.
میگوید: دخترم اصرار داشت برای عید امسال آجیل نخریم اما شوهرم بزرگ فامیل است و در ایام عید خیلی از فامیل برای عید دیدنی به منزل ما میآیند و چارهای نیست باید خرید کرد.
زن میگوید و با این جمله از فروشنده میخواهد 3 کیلو آجیل مخلوط برایش بکشد.
کالا با قیمت پایین و کیفیتی پایینتر
تلفنی به شوهرش میگوید که سریعتر خود را برساند، پشت تلفن به او میگوید که در مغازه کفش فروشی نزدیک بازار است و تا مغازهها باز هستند یک سری هم باید به مانتو فروشیها بزنند.
در زمانی که به انتظار آمدن شوهرش میگذرد، کفشهای مختلفی را به پا میکند، یک بار کفش پاشنهداری را امتحان میکند و یک بار اسپرت میپوشد و از فروشنده برای انتخاب از بین چند مدل اسپرت کمک میخواهد و بالاخره یکی را انتخاب میکند.
شوهرش که از راه میرسد، کفش انتخاب کرده را نشانش میدهد و مرد، کفش را چندین بار در دست فشار میدهد و قیافهاش در هم میشود که «این چیه، فایده ندارد، چسبیه».
مرد میگوید: در این اوضاع و احوال گرانی، بعضی مغازه داران و تولیدیها، اجناس خود را با قیمت کمتر از قیمتهای عجیب و غریب بازار عرضه میکنند با این تصور که بهتر به فروش میرسد و متاسفانه مردم هم به خاطر چند اسکناس کمتر نسبت به خرید اقدام میکنند غافل از اینکه یکی دو ماه بعد باید دوباره سر کیسه را شل کرده و همان جنس را خریداری کنند.
چند برابر شدن قیمتها در چند روز
فروشنده داغ کرده است: «خانم والله برای ما هم سودی ندارد»، اما زن دست بردار نیست و از دادن اسکناس 5 هزار تومانی که در دست گرفته خودداری میکند و مدام میگوید: «نزدیک عید است و این هم عیدی شما است، دستم سبک است و انشاءالله تمام جنسهایت فروخته میشود.»
زن که با اصرارهای فروشنده در نهایت با اکراه، نیمی از پولی که در دست داشت را پرداخت میکند تا به قول فروشنده هم او راضی باشد هم خدا، میگوید: هفته گذشته برای خرید لوازم برقی به این مغازه مراجعه کردم و قیمت گرفتم اما الان بعد از گذشت تنها یک هفته 10 هزار تومان به قیمت این جنس اضافه شده است و به قول فروشنده اگر الان خرید بکنم بهتر از هفته آینده است.
دختر جوانی که همراه این زن است، از تفاوت قیمت اجناس در مغازهها و بازار میگوید و ادامه میدهد: همه تصور میکنند که اجناس در بازار ارزانتر است اما در قیمتها هیچ تفاوتی وجود ندارد، اجناس گران است، مغازه و بازار هم ندارد.
خرید از دستفروشها
برای خرید عروسی به بازار آمدهاند، از مغازههای پارچه فروشی به مغازههای لوازم خانگی و از آنجا به طلافروشیها میروند، وارد میشوند، نگاه میکنند، قیمت میپرسند، سر تکان میدهند و بعد بیرون میروند.
«از ساعت 10 صبح که از خانه بیرون زدیم تا الان که نزدیک غروب است، فقط چند متر پارچه خرید کردهایم.» این را دختر جوان که همان عروس است میگوید و با اشاره به مادرش و خریدهایی که در دست دارد، ادامه میدهد: قیمتها سرسام آور است، خریدهای مادرم بیشتر از دستفروشها است که با قیمتهای مغازهها متفاوت است، نوع جنس هم تفاوت دارد، اما چارهای نیست.
مشكل از گراني است
گلايههاي شهروندان از وضعيت بازار در حالي است كه احمدرضا سميعي نسب معاون نظارت و بازرسي سازمان صنعت، معدن و تجارت استان مشکل بازار را در گرانی اجناس میداند نه گران فروشی.
او معتقد است که بعد از نوسانات نرخ ارز، موجی از گرانی در بازار ایجاد شده که گریبانگیر کشور شده است ولی ما نباید گرانی را با گرانفروشی مقایسه کنیم.
به گفته این مقام مسئول، نارضایتی مردم از گرانیها است اما اگر موردی از گرانفروشی در سطح بازار مشاهده شود با متخلفان به شدت برخورد میشود.
میگویند سالی که نکوست از بهارش پیدا است، هنوز بهار نشده است، زمستان است و بازار و شلوغیهایش و آجیلهای خندانی که به خریداران نیشخند میزنند، هنوز بهار نرسیده است.