به گزارش خبرنگار مهر، ششم اردیبهشت امسال فردی با مراجعه به کلانتری 157 مسعودیه اعلام داشت : فردی به نام آیت معروف به "آیت کرده" مرا به مدت سه روز در خانه ای حبس و طی این مدت ، با ضرب و شتم اقدام به گرفتن عابر بانک و برداشت مبلغ 700 هزار تومان از داخل حساب بانکی ام کرده است . پرونده مقدماتی با موضوع "آدم ربایی" تشکیل و به دستور دادیار شعبه دوازدهم دادسرای ناحیه 14 تهران ، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
با ارجاع پرونده به اداره یازدهم ، شاکی پرونده پس از حضور در اداره یازدهم در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : 30 فروردین امسال همراه آیت به سمت پارک بی سیم که محله قبلی آیت بود ، حرکت کردیم . پیش از آن ، آیت مدعی بود که قصد دارد یکی از بچه محل های سابق خود را ملاقات کند و به این بهانه به در خانه یکی از دوستانش به نام مهدی مراجعه و من نیز به همراه وی وارد خانه شدم . زمانیکه وارد خانه شدیم ، ناگهان آیت که می دانست من عابر بانک به همراه دارم اقدام به زورگیری عابر بانک و حبس من در داخل خانه مهدی کرد و طی این مدت مبلغ 700 هزار تومان از حساب عابر بانک من برداشت کرد .
در ادامه رسیدگی به این پرونده ، کارآگاهان با شناسایی هویت واقعی آیت به نام "غلامرضا . ص" اطلاع پیدا کردند که وی یکی از اراذل و اوباش منطقه بی سیم می باشد که پیش از این نیز بارها به اتهام ارتکاب جرایم مختلف دستگیر و روانه زندان شده است . در ادامه و با شناسایی خانه "مهدی . ح" 29 ساله و در بررسی سوابق وی ، کارآگاهان متوجه شدند که مهدی نیز همانند آیت از مجرمان سابقه داری است که پیش از این به اتهام ارتکاب جرایم مختلفی از قبیل "نزاع و ایراد ضرب و جرح عمدی" ، "کیف قاپی" ، "ایجاد مزاحمت برای شهروندان" و ... بارها دستگیر و روانه زندان شده و طبق آخرین اطلاعات به دست آمده در حال حاضر در زمینه تهیه و توزیع موادمخدر فعالیت دارد . بلافاصله هماهنگی های لازم انجام و تیمی از مأموران تجسس ویژه کلانتری 159 بی سیم چهارم خرداد ، اقدام به دستگیری "مهدی . ح" کردند .
"مهدی . ح" پس از دستگیری ، در داخل کلانتری به حبس کردن شاکی پرونده در منزلش ، از سوی آیت اعتراف و اظهار داشت : به خاطر ترس و وحشتی که از آیت داشتم ، با او در زمینه حبس شاکی و همچنین برداشت مبلغ 700 هزار تومان از حساب وی همکاری کردم " ؛ مهدی در ادامه تحقیقات و در خصوص انگیزه ترس خود از آیت عنوان داشت : " آیت مدعی بود که در حدود ده سال پیش ، در یک فقره زورگیری اقدام به خفه کردن و کشتن یک پیرزن کرده و به همین علت همیشه از وی ترس داشتم .
با توجه به اعترافات مهدی در خصوص ارتکاب جنایت از سوی آیت ، هماهنگی های لازم انجام و مأموران تجسس ویژه کلانتری 159 بی سیم با شناسایی مخفیگاه آیت در شهرک مسعودیه و پیش از اطلاع وی از دستگیری مهدی ، او را در زمان ورود به مخفیگاهش دستگیر و هر دو متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند .
کارآگاهان اداره یازدهم در مرحله اول تحقیقات خود به بررسی پرونده حبس شاکی پرونده از سوی متهمان و زورگیری مبلغ 700 هزار تومان پرداختند که آیت در اعترافات خود به حبس غیرقانونی و سرقت از طریق عابر بانک ، اعتراف کرد .
در ادامه رسیدگی به پرونده و با توجه به اعترافات مهدی در خصوص ارتکاب جنایت و قتل یک پیرزن از سوی آیت ، کارآگاهان اداره یازدهم به تحقیق در این خصوص پرداخته و متهم با وجود انکار اولیه ، به ناچار لب به اعتراف گشود و با معرفی همدست خود به عنوان قاتل ، مدعی شد : 10 سال پیش به همراه یکی از دوستانم به نام سعید ، به خانه ای در منطقه خاوران ـ خیابان شیرازی رفتیم . نزدیکی های غروب بود که من و سعید از طریق بالا رفتن از دیوار وارد خانه شدیم . در داخل خانه پیرزنی حضور داشت . وقتی می خواستیم طلا و جواهرات داخل دست پیرزن را سرقت کنیم ، قصد داشت تا سر و صدا ایجاد کند که سعید صورت وی را گرفت و من نیز دو پای پیر زن را گرفتم و بلافاصله هر دو نفر ، پس از سرقت طلا و جواهرات پیرزن از محل متواری شدیم .
با توجه به اعترافات اولیه آیت به ارتکاب جنایت ، پرونده با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد .با ارجاع پرونده به اداره دهم ، متهم "مهدی . ح" با قرار قانونی روانه زندان شده و ""آیت" نیز با قرار بازداشت موقت ، برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم قرار می گیرد .
با ارجاع پرونده قتل عمد ، کارآگاهان اداره دهم در بررسی پرونده های در حال رسیدگی اداره دهم متوجه شدند که پرونده جنایت خیابان شیرازی ، مربوط به قتل پیرزنی 70 ساله است که فوت مشکوک او 17 فروردین سال 81 به کلانتری 159 بی سیم اعلام شده بود .
سرانجام با اعلام خبر کشف جسد پیرزن به پلیس آگاهی و حضور تیم بررسی صحنه قتل اداره دهم در محل ، در حالیکه آثار ضرب و جرح بر روی بدن جسد پیرزن وجود داشته و همچنین با توجه به هم ریختگی داخل منزل ، سرقت طلاجات مقتول و دیگر شواهد و دلایل به دست آمده از محل ، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل و برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفته بود .
با ارجاع پرونده به اداره دهم ، تحقیقات از خانواده مقتول و متهم در دستور کار کارآگاهان اداره ویژه قتل قرار گرفت ؛ پسر مقتول ، پس از حضور در اداره دهم ، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : " شب عید سال 1381 ، مادرم را بوسیله روسری خفه کرده و دست و پایش را بسته و طلاهایش شامل النگو ، گردنبند ، گوشواره و مقداری پول را با خود برده اند .
آیت نیز بار دیگر با معرفی سعید به عنوان قاتل ، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : حدود ده سال پیش ، یکی از دوستانم به نام سعید که با هم دوست صمیمی بودیم به من گفت که نیاز به پول دارد و پولش دست شخصی به نام محمود است و این شخص همه پول هایش را در خانه مادربزرگش نگهداری می کند . با یکدیگر رفتیم تا سعید پولش را بگیرد اما کسی در را باز نکرد. سعید از بالای در وارد خانه شد و پس از باز کردن در ، هر دو نفر وارد خانه شدیم . داخل ساختمان یک پیرزن حضور داشت ! سعید صورت پیرزن را گرفت تا جیغ و فریاد نزند. او سپس گردنبند پیرزن را آورده بود و با یکدیگر به پارک رفتیم و سعید از تهران خارج شد و زنجیر طلا را هم با خود برد و من نیز به خانه رفتم .
در شرایطی که آیت در اظهارات خود منکر هرگونه ارتکاب جنایتی شده و سعید را به عنوان عامل جنایت معرفی کرده بود ، متهم با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سعید در دستور کار کاراگاهان اداره دهم ویژه قتل قرار گرفت. در ادامه رسیدگی به این پرونده و در طی چندین نویت با نیابت قضایی به استان قم اعزام شده تا در صورت شناسایی مخفیگاه متهم ، اقدام به دستگیری وی کرده و سرانجام در ادامه تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که سعید . د 27 ساله به جرم تجاوز و قتل یک زن ، دستگیر و در حال حاضر در زندان قم می باشد .
بلافاصله هماهنگی لازم با مقام قضایی انجام و متهم از زندان قم و برای انجام تحقیقات به اداره دهم منتقل شد. سعید پس از حضور در اداره دهم ، با معرفی آیت به عنوان قاتل پیرزن در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : فردی به نام محمود در منطقه بیسیم تهران در کار خرید و فروش موادمخدر بود و من هم کنار او خرده فروشی می کردم تا اینکه من دستگیر شدم . پس از آزاد شدن از زندان پیش محمود رفتم اما او گفت : "اینجا نیا" . بعد از آن ماجرا ، من با آیت صحبت کردم . هر دو نفر می دانستیم که محمود مواد را در خانه مادربزرگش مخفی می کند . برای پیدا کردن مواد به خانه مادر بزرگ محمود رفته و در را هل داده و وارد خانه شدیم . من رفتم زیرزمین و به دنبال جاساز مواد بودم و پس از مقداری جستجو توانستم تا مقداری موادمخدر پیدا کرده و آنها را برداشتم . وقتی از زیرزمین بالا آمدم دیدم آیت در داخل اتاق روی پیرزن نشسته و در حال در آوردن طلاهای او است . در آن زمان من حدود 18 سال داشتم و ترسیده بودم . آیت مرا تهدید کرد که اگر حرفی بزنم مرا خواهد کشت .
با اعترافات صریح سعید و پس از مواجهه حضوری متهمان ، آیت به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت و قتل پیرزن در سال 81 اعتراف کرد . وی در اعترافات خود به کارآگاهان گفت : زمانیکه در حال جستجو بودیم ، پیرزن از خواب بیدار شد و من از ترس اینکه وی سر و صدا نکند و همسایه ها بیدار نشوند ، با دست جلوی دهان و بینی او را گرفتم تا اینکه فوت کرد . بعد از مرگ پیرزن ، تعدادی النگو را از دست وی بیرون آوردم . مقداری موادمخدر نیز پیدا کردیم و سریع از خانه خارج شدیم . طلاها را به یک دست فروش در مولوی فروختیم و پول آن را با سعید تقسیم کردم و مواد را هم مصرف کردیم .
در زمان حضور کارآگاهان اداره دهم در شهرستان قم ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که سعید در پرونده جداگانه دیگری ، اقدام به ارتکاب جنایت هولناک داشته است . در قسمتی از رأی دادگاه شعبه اول دادگاه کیفری دادگستری استان قم ، صادره برای سعید و متهم دیگری آمده است که "سعید . د" به همراه متهم دیگری به نام امیر . ع اقدام به آزار و اذیت به عنف ، سرقت به عنف و قتل یک زن داشته اند . در رأی دادگاه در خصوص این دو متهم آمده است :
"سعید . د" متولد 1363 دارای 7 فقره سوابق کیفری ، با قرار بازداشت موقت از تاریخ 23 اسفند سال 90 متهم به الف: آزار و اذیت به عنف ، ب: سرقت طلاجات ، اموال و وجوه نقد مقتول ، ج: قتل مرحومه د: آتش زدن جسد ، به همراه متهم "امیر . ع" متولد 1364 دارای 4 فقره سوابق کیفری ، با قرار بازداشت موقت از تاریخ 23 اسفند سال 90 متهم به الف: تجاوز به عنف ، ب: سرقت طلاجات ، اموال و وجوه نقد مقتوله ، ج: قتل مرحومه د: آتش زدن جسد هستند. در تاریخ 22 دی ماه سال 85 فقدانی مرحومه اعلام و پس از پیگیری از طریق مراجع انتظامی ، پس از گذشت 18 روز از تاریخ خروج مقتول از منزل جسدی سوخته شده از سوی یک نفر چوپان در کنار جاده فیض آباد ـ کیلومتر 4 جاده سلفچگان کشف می شود . پس از بررسی و تطبیق مشخص می شود که جسد متعلق به فقدانی است .
در ادامه رسیدگی به پرونده برای شناسایی متهمان ، یکی از متهمان به نام امیر . ع که به اتهام ایراد جرح عمدی با چاقو در زندان بود طی نامه ای خطاب به دادستان ، به قتل عمد مقتول اعتراف کرده که در همین نامه و در بعضی از تحقیقات اولیه ، مطالبی را بر خلاف واقع مطرح که در ادامه تحقیقات ، اظهارات اولیه خود را تکذیب کرده است .
پس از انجام تحقیقات گسترده مشخص شد که مقتول به عنوان مسافر سوار اتومبیل پراید "سعید . د" شده و متهم ، مقتول را به طرف منزل متهم دیگر "امیر . ع" در 10 کیلومتری خارج از قم برده و هر دو متهم با هماهنگی یکدیگر ، مقتول را به باغ یکی از بستگان امیر برده و مورد آزار و اذیت قرار می دهند و در ادامه اقدام به سرقت به عنف طلاجات و اجناس و وجوه نقدی و کارت عابر بانک مقتول می کنند. پس از آن متهمان تصمیم به قتل مقتول می گیرند تا مورد شناسایی قرار نگیرند .به همین خاطر از باغ حرکت کرده و مقتول را به یک جاده خاکی خلوت منتقل و در یک مکان خالی از سکنه ، در داخل اتومبیل با استفاده از شال گردنش خفه و با کمک یکدیگر مقتول را به قتل می رسانند و به آتش می کشند.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعترافات صریح دو متهم پرونده جنایت سال 1381 و برای انجام تحقیقات تکمیلی ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و متهمان در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارند " .