به گزارش خبرنگار مهر، با فرا رسیدن بهار، طبیعت سرسبزی و نشاط به همراه می آورد و ایرانیان نيز از عهد باستان تا زمان حال با فرا رسیدن نوروز و آمدن بهار، شادمانه به تکاپو می افتند.
در گذشته هاي دور، در ایران باستان جشن های زیادی برگزار می شد، ولی در این میان سه جشن بسیار اهمیت داشته است، یکی از آنها جشن مهرگان بوده که نشاط و شادمانی را به ارمغان می آورده و در نیمه مهر ماه شروع می شده است، جشن سده یا ستایش یزدان که در اواسط بهمن ماه برگزار مي شده است و جشن نوروز كه مهمترین جشن باستانی بود و در آغاز بهار گرفته مي شد.
البته در این برهه از زمان نيز امت اسلامی ایران، جشن های باشکوه و بزرگي همچون دهه مبارک فجر و پیروزی انقلاب اسلامی را با عظمت و اقتدار خاصی برگزار مي كنند، یا جشن عاطفه ها که هر ساله با استقبال بی نظیر مردم عزیزمان همراه است.
همچنين دیگر اعیاد مذهبی که هر یک در جای خود برای امت شهید پرور ایران از ارزش والايی برخوردار بوده و مردم ايران اسلامي به طرز باشکوهی به استقبال این جشن ها می روند.
اما نوروز ایرانیان و مراسمات مختلف آن از ویژگی های خاصی برخوردار است، انجام مراسمات عید در بین اقوام و طوایف تقريبا یکسان است اما اين اقوام شايد در بعضی نگرش های جزئی با يكديگر تفاوت اندكي داشته باشند، در خراسان شمالی نیز جشن نوروز با رسوماتی که گذر زمان و نحوه زندگی مردم این خطه از ایران اسلامی آن را از دیگر نقاط کشور متمایز ساخته است برگزار می شود.
البته، متاسفانه در حال حاضر بسياري از مراسمات نوروزی به دست فراموشی سپرده شده و نسل جدید با زیبایی ها و ارزش های دینی، اجتماعی و اخلاقی آن بیگانه هستند.
نوروز از دو كلمه تشكيل شده است: يكي نو و ديگري روز و اين كلمه در زبان فارسي دو معني متفاوت دارد: نوروز در فرهنگ عامه یعنی شروع اعتدال بهاری یا بهتر است بگويیم آغاز سال نو، اما نوروز در معني خاص خود يعني روز ششم فروردين كه به آن روز خرداد هم مي گويند.
جشن نوروز براي اولین مرتبه در حدود 539 سال قبل از میلاد توسط کوروش دوم بنیانگذار هخامنشیان به عنوان آئین و جشن ملی برگزار شد.
به دستور كوروش در جشن نوروز، سرور و شادمانی برپا می شد، مجرمان بخشيده مي شدند و از روز 29 اسفند تا 19 اردیبهشت جشن می گرفتند.
شواهد نشان می دهد که داریوش اول به مناسبت نوروز در سال 416 قبل از میلاد سکه ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک طرف آن سربازی در حال تیراندازی دیده می شود.
در زمان ساسانیان نوروز و جشن آن دو قسمت می شد: نوروز کوچک که به آن روز عامه هم می گفتند و مدت زمان آن پنج روز بود؛ یعنی از اول تا پنجم فروردین و در این پنج روز عموم طبقات مردم به دیدار شاه می آمدند.
نوروز بزرگ يا نوروز خاصه كه از روز ششم فروردین که به آن(خرداد روز) هم می گفتند آغاز مي شد و در اين جشن تنها نزدیکان شاه به حضورش می رسیدند.
اردشیر بابکان در سال 230 میلادی وقتی سپاه روم را شکست داد دستور داد تا در قلمرو حکومتی روم، نوروز برپا شده و به رسمیت شناخته شود و نام جدیدی هم به نوروز داد؛ لوپرکال و نوروز بدين نام وارد دنیای رومیان شده و از این تاریخ به بعد نوروز فراملی شد.
در سال 302 میلادی هرمز دوم پادشان ساسانی در جشن نوروز مردم را به حضور می پذیرفت و به تناسب شغل و مقام و موقعیت افراد به آنها سکه می داد، رسمي که بعدها در بین دیگران هم مرسوم شد و هنوز هم این رسم در بین خانواده ها برقرار است که بزرگترها به کوچکترها عیدی می دهند.
در زمان ساسانيان سال کبیسه رعایت نمی شده است و نوروز در آن ایام ثابت نبود، یعنی نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود که آغاز برج حمل است عقب می ماند، در نتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبود و در فصل های گوناگون سال در گردش بود.
به دستور جلال الدین ملکشاه سلجوقی مقرر شد برای ثابت ماندن نوروز، ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشماری که بعدهابه تقویم جلالی معروف شد؛ هر چهارسال یکبار تعداد روزهای سال را به جای 365 روز برابر با 366 روز در نظر بگیرند.
طبق این قاعده مي بایست پس از انجام این کار در هفت دوره، در دوره هشتم به جای سال چهارم بر سال پنجم یک روز بیفزایند، این گاهشمار(تقویم) از سال 392 آغاز شد.
مراسمات عید نوروز در خراسان شمالی
سمنوپزون
مردم خراسان شمالی به سنت ها و آئین های نوروزی خود افتخار می کنند و آنرا جشن می گیرند، چون نوروز ریشه در اعتقادات دینی مردم دارد و به آن با دیده تقدس می نگرند.
با گذشت ساليان این جشن باستانی که جزئی از فرهنگ و تمدن درخشان ایرانیان است نه تنها فراموش نشده بلكه بر عظمت و شکوه آن افزوده شده و در سطح بین المللی به ثبت میراث جهانی نيز رسیده است.
یکی از متداول ترین غذاهایی که به مناسبت نوروز، در خراسان شمالی پخته می شود سمنو(سمنک، سومنك، سوملک، سمنی، سمنه) است که با استفاده از جوانه گندم تهیه می شود.
در مناطق مختلف این استان سمنو را به صورت دسته جمعی و گاهی در طول شب می پزند و در موقع پختن سمنو سرودهای مخصوصی می خوانند، دعاهای مختلفی همراه با نماز می خوانند و نذوراتی هم با نام و یاد حضرت فاطمه زهرا(س) دارند.
پس از پختن سمنو و آماده شدن آن، دیگ سمنو را می برند، در اتاقی می گذارند و رویش را با پارچه ای می پوشانند و تا صبح نباید کسی به آن دست بزند، صبح که آمدند می گویند حضرت فاطمه زهرا(س) پنجه کشیده و سمنو برکت پیدا کرده است.
سبزی پلو با ماهی و مرغ، ماست و کوکو، پلو خورشت قیمه و یا خورشت آلو از جمله غذاهایی است که در شب اول عید مرسوم است.
سبزی عید
مردم خراسان شمالی همانند دیگر هموطنان، چند روزی که به عید مانده شروع به گذاشتن سبزه می کنند، در ایران باستان دانه هایی که برای سبزه می گذاشتند عبارت بود از گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، ذرت و ماش، اما الان بیشتر از عدس و گندم و گاها ارزن و ماش سبزه می گذارند.
آنها معتقدند که دانه ها در سال نو موجب برکت و خیر و باروری و فراوانی خواهد بود و زینت بخش سفره هفت سین آنها نيز هست.
خانه تکانی
همان گونه که سیاهی و تاریکی سرما، مغلوب روشنی، طراوت و گرمای بهار می شود، یعنی طبیعت خوی و طبع روشنی به خود می گیرد و زنده می شود، هموطنان عزیز ایرانی هم به استقبال زیبایی های بهار می روند و با پیروی از بهار خانه و زندگی را سرو سامان می دهند.
وسایل زندگی را از اتاق ها خارج مي كنند، رفت و روب می کنند و فرش ها و لباس ها و ظروف را از گرد زمستانی و کهنگی و ماندگی تمیز می کنند.
آنان بر این باورند همان گونه که در بهار طراوت و شادابی و سرسبزی جلوه گر است و طبیعت عوض می شود، ما انسانها نيز باید عوض شویم.
یعنی تیره گی ها را از ذهنمان بیرون کنیم، ناپاکی ها و کدورت ها را از دلمان دور بریزیم، از طبیعت پند و اندرز بگیریم، شکر گذار نعمات الهی باشیم، غرور و نخوت را از خود دور سازیم، قلب ها را نسبت به هم مهربان کرده، انسان دوستی، مهر و محبت، تعاون و همکاری و اتحاد و یگانگی را با هم داشته باشیم.
خانه تکانی در بین مردم خراسان شمالی به خصوص در روستاها، بر مبنای تعاون و همکاری است یعنی اغلب فامیل ها و همسایه ها و خانواده ها به کمک هم می آیند و منازل یکدیگر را به نوبت تمیز کرده و رفت و روب می كنند.
چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری از دو کلمه چهارشنبه(منظور آخرین چهارشنبه سال است) و سوری، سوریک فارسی؛ به معنی سرخ، تشكيل شده است، در مجموع چهارشنبه سرخ معنی می دهد، که از مراسمات پیش از آغاز جشن نوروزی است.
در شاهنامه فردوسی آمده است که جمشید وقتی از منطقه آذربایجان کنونی گذر می کرد بر مسند قدرت تکیه زد، سحر هنگام وقتی انوار طلایی رنگ خورشید سر زد، انوار ساطعه و نورانی خورشید بر تاجش برخورد کرد و جهان را نورانی نمود، مردم با دیدن چنین صحنه ای بسیار شادمان شدند و آن روز را نوروز گفتند.
یکی از مراسماتی که در شب چهارشنبه سوري در این استان برگزار می شود، قاشق زنی است که بیشتر در شهرها به آن می پردازند و در اکثر روستاها خلطه(کیسه کوچک پارچه ای ) می اندازند.
مردم در هنگام غروب چهارشنبه آخر سال بوته ها و هیزمی که فراهم کرده اند را دسته دسته روی هم می گذارند، وقتی خورشید کاملا پنهان شد و تاریکی فرا رسید، بوته ها را آتش می زنند، یعنی به نشانه این که آتش جانشین خورشید شده و روز را روشن می کند.
بعضی از مردم این استان برای شگون برخی از وسایل منزل مثل لحاف، پتو و ... را که کهنه شده و بکار نمی آید در همان آتش چهارشنبه سوری می اندازند و می سوزانند، آتش را معمولا سرگذر یا پشت بام منازل یا در حیاط هم روشن می کنند بعد از رویش می پرند و می گویند: سرخی تو از من، زردی من از تو، سرودهایی هم می خوانند که بیشتر مضمون سلامتی و باروری و پاکیزگی و شکرگزاری در مقابل نعمات الهی را دارد.
در سال هاي دور رسم بر اين بود كه آتش چهارشنبه سوری را خاموش نمی کردند تا خودش خاموش و خاکستر شود، بعد خاکستر را یک نفر از اعضاي خانواده جمع می کرد و بدون آنکه پشت سرش را نگاه کند، سر اولین چهارراه می ریخت.
در موقع بازگشت به خانه، در پاسخ اهل خانه که می پرسیدند: کیست؟ می گفت منم، مي پرسيدند از کجا می آیی؟ مي گفت از عروسی، آنگاه مي پرسيدند چه آورده ای؟ و او جواب مي داد تندرستی.