تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۵

شیراز - خبرگزاری مهر: چاپ دوم کتاب "چشمه­ خورشید" کاووس حسن­لی استاد دانشگاه شیراز که مدتی است در دانشگاه استانبول مشغول تدریس شده است، از سوی انتشارات نوید شیراز به چاپ دوم رسید.

به گزارش خبرنگار مهر، در این کتاب که به زبان­های دیگر نیز ترجمه شده، در چند فصل زندگی، اندیشه و سخن حافظ بازخوانی شده و در فصل پایانی نظر گروهی از ادبا و اندیشمندان نامدار جهان در باره­ حافظ آورده شده است.  

این کتاب از ابتدا به سفارش سازمان آیسسکو برای ترجمه به زبان­های دیگر نگاشته شده و متن فارسی آن به همت انتشارات نوید منتشر شده است.

از عبارات آغازین بخش درآمد کتاب  می­توان چگونگی نگاه مولف را به حافظ دریافت آنجا که می­گوید: از جزييات‌زندگي‌شمس‌الدين‌محّد حافظ‌شيرازي‌، آگاهي‌هاي‌استوار و اخبار مستند در دست‌نيست‌و اين‌سرنوشتي‌ است‌ كه ‌بسياري‌ديگر از بزرگانِ نام‌دار جهان‌نيز دچار آن‌شده‌اند. همين‌ناشناختگي‌زندگي‌حافظ ‌و دشواريِ بازسازي‌مستند و روشنِ زندگي‌او، باعث‌ شده‌است ‌بسياري‌از نويسندگانِ خيال‌پرداز، به‌ساختنِ داستان‌هايي ‌بي‌پايه ‌و حكايت‌هايي‌غيرواقعي ‌درباره‌ ‌زندگي ‌او روي‌آورند و برساخته‌هاي‌خود را چنان‌بي‌ترديد بنمايند و بنويسند كه ‌پنداري‌خود آن‌ها بيننده‌‌آن‌رويدادها بوده‌اند و آنچه‌را با چشمان ‌خويش‌ديده‌اند مي‌نويسند. از همين ‌رو، بسياري‌از خوانندگان‌در پذيرش‌آن‌برساخته‌ها، هيچ‌ترديدي‌را به‌خود راه‌نمي‌دهند و بي‌هيچ‌گماني‌آن‌ها را مي‌پذيرند.
 

براي‌دريافتن‌برخي‌از چند و چون‌هاي‌زندگي‌و شخصيت‌حافظ‌، ناگزيريم‌از دو راه‌وارد شويم‌: يكي‌ اينكه ‌در سروده‌هاي‌او به‌گونه‌اي ‌شايسته ‌درنگ‌كنيم ‌و ديگر آنكه ‌تاريخ ‌اجتماعي‌ زمانِ زندگي‌اش ‌را به ‌درستي ‌واكاوي ‌و بررسي‌كنيم‌. امّا در همين‌دو راه ‌نيز پيچ‌و خم‌ها و گردنه‌ها و گريوه‌هاي‌تاريك‌و دشوار كم‌نيست‌. بنابراين‌، بهتر آن‌است ‌كه ‌تنها درباره‌ ‌جريان‌هاي‌روشن‌زندگي‌او سخن‌برانيم ‌و داوري‌كنيم‌.

شعر حافظ‌ يك ‌پديده‌ ‌زيباي‌هنري‌ست‌. مي‌توان‌آن ‌را بدون‌توجه ‌به ‌آفريننده‌اش‌خواند و لذت‌برد. خواندن‌، دريافتن ‌و لذت‌بردن‌از شعر حافظ ‌در گروِ دانستنِ رويدادهاي‌زندگيِ حافظ ‌نيست‌. اپّا شناختِ تاريخ‌اجتماعي‌زمانِ حافظ ‌و آگاهي‌از رخدادهاي‌زمانه‌‌او، راهنمايي‌كارساز و راه‌گشايي‌سودمند در فهمِ بسياري‌از سروده‌هاي‌او خواهد بود. براي‌نمونه‌، فهمِ دو بيت‌زير هيچ‌وابستگي‌به‌شناختِ سراينده‌‌خود و زمان‌سرايش‌ندارد:

 آسايش‌دو گيتي‌، تفسير اين‌دو حرف‌است‌/  با دوستان‌مروّت‌، با دشمنان‌مدارا

اما شناختِ چگونگي‌روزگار و آگاهي‌از شيوه‌ ‌نگرش‌حافظ‌به‌اجتماع‌زمان‌خود در فهمِ شايسته‌ ‌بيت‌هايي‌مانند بيت‌هاي‌زير كارساز است‌:

 درِ ميخانه‌ببستند خدايا مپسند / كه‌درِ خانه‌ي‌تزوير و ريا بگشايند

مي‌خور كه‌شيخ‌و حافظ‌و مفتي‌و محتسب‌ / چون‌نيك‌بنگري‌همه‌تزوير مي‌كنند

راستي‌خاتم‌فيروزه‌ي‌بواسحاقي‌/ خوش‌درخشيد ولي‌دولت‌مستعجل‌بود

درياي‌اخضر فلك‌و كشتي‌هلال‌/ هستند غرق‌نعمت‌حاجي‌قوام‌ما

سروده‌هاي‌حافظ‌، تأويل‌پذيرترين‌سروده‌هاي‌زبان‌فارسي ا‌ست‌. به‌منشوري‌ چندضلعي ‌مي‌ماند كه ‌از هر سوي‌آن‌نگاه‌كني‌، نوري‌ديگر و فروغي‌ديگر باز مي‌تابد. شعري‌ست‌كه ‌تن‌ به ‌معناهاي‌گوناگون‌مي‌دهد. از همين‌رو، درباره‌ ‌حافظ‌همواره ‌ديدگاه‌هاي‌گوناگون‌، متناقض‌و متعارض‌وجود داشته ‌و دارد و خودِ حافظ‌، البته ‌بيش‌از همه‌، در پديد آمدن‌اين‌اختلاف‌ها نقش‌داشته‌است‌.

حافظ‌، خود، شخصيتي‌ غريب‌و پيچيده‌است‌. او با شگردي‌شگفت‌و ترفندي‌ هنري‌، چنان‌پديده‌هاي‌متناقض‌و متعارض‌را كنار هم‌نشانده‌و آن‌ها را با هم‌آشتي‌داده‌است‌كه‌زيباتر از آن‌از دست‌هيچ‌كدام‌از شاعران‌ديگر ايراني‌برنيامده‌است‌. ترفندهاي‌هنرمندانه‌ي‌حافظ‌در گردآوري‌و تمركز معانيِ ناساز و گونه‌گون‌در سخني‌واحد، موجب‌دريافت‌ها و برداشت‌هاي‌مختلف‌شده‌است‌.

همين‌هم‌نشيني‌ پديده‌هاي‌ متعارض‌و متناقض‌موجب‌شده‌است‌سليقه‌هاي‌گوناگون‌و طبايع‌ مختلف‌، چهره‌ي‌خود را - هر كس‌به‌گونه‌اي‌- در آينه‌ي‌سروده‌هاي‌حافظ‌ببيند...