به گزارش خبرنگار مهر، در ایران قدیم مردم روزهای زیادی از سال را جشن می گرفتند، بیشتر این جشنها از جمله نوروز به دلیل وجود جنبه های نجومی، باوری، دینی و وفاق ملی با ویژگیهای خاص خود برگزار می شد، مانند نوروز که از آن به پیشانی سال نو یاد کرده اند و در باور و اعتقاد ایرانیان یکی از ویژگیهای این جشن که در فروردین ماه برگزار می شود، این است که این ماه به فروهرهای پاکان تعلق دارد.
فروهرهای پاکان که در این ماه برای دیدن کسان خود به زمین می آیند و بعد از مدتی توقف به جایگاه خود بر می گردند، به همین دلیل ایرانیان چند روز پیش از فرا رسیدن جشن نوروز به خانه تکانی و پاکیزگی و تهیه وسایل جشن و شادی پرداخته تا فروهای پاکان یا روانهای جاودان در وقت فرود آمدن به زمین، آنها را پاک و خرم ببیند و با شادی و سرور به مکان خود باز گردند.
در ادبیات فارسی نیز بسیاری از جشن ها، مراسم و تمدنها را به نخستین پادشاهان ایرانی نسبت می دهند که در خصوص پیدایش نوروز هم روایتهای زیادی عنوان شده، ولی آنچه که در بیشتر منابع وجه مشترک است، پادشاهی جمشید به عنوان اولین کسی که در روی زمین به پادشاهی رسید، است،
نوروز روز بستن " عهد ازل" خدا با مردم
معلی بن خنیس از یاران امام جعفر صادق(ع) در خدمت این امام بزرگوار بوده که فرمودند: آیا نوروز را می شناسی؟ گفت: این روزی است که ایرانیان بزرگش می دارند و برای یکدیگر پیش کش می برند. فرمود: به خانه کهن سال مکه سوگند که این رسمی دیرپا است که من، تو را از آن آگاه می کنم، در این روز خداوند " عهد ازل" یا پیمان جاودانه را با مردم بست.
وی فرمود: نوروز روزی است که نخستین بار خورشید بدرخشید، با بوزید و زمین لرزه پدید آمد، روزی که کشتی نوح بر کوه جودی نشست، روزی که جبرئیل بر پیامبر فرود آمد، روزی که حضرت محمد(ع) علی را بر شانه بلند کرد تا بتهای کعبه را سرنگون ساخت، روزی که دستور داد مردم با علی(ع) بیعت کنند و هیچ روز نیست که ما منتظر فرج نباشیم، این روز را اعراب فراموش کرده و ایرانیان آن را نگاه داشتند.
اقوام ترک و کرد آذربایجان غربی عید باستانی ایرانیان را با برپایی مراسم های خاص و ویژه ای جشن گرفته و همه ساله سنتهای دیرین این آئین باستانی را احیا می کنند، نوروز در فرهنگ مردم آئین خجسته ای بوده که ایرانیان را در هر نسلی، آئینی، مذهبی و از هر قومیتی، خارج از محدودهزمان و مکان به هم پیوند زده و با برگزاری مراسمات ویژه این آئین، سنتها و آداب رسوم کهن مردم منطقه احیا و نسل به نسل تداوم می یابد.
این در حالی است که مردم آذربایجان غربی در گذشته آیین های زیادی برای استقبال از نوروز کهن داشتند که امروز برخی از آنها از حافظه مردم این سامان پاک شده اند و برخی نیز در آستانه فراموشی قرار گرفته اند، یکی از رسم های زیبای ایام نوروز در آذربایجان غربی به گفته پدران و پیران این منطقه رسم "تکم چی" ها بوده که در زمان حاضر به فراموشی سپرده شده است.
چند روزی مانده به عید، تکم چی به طور نمادین، تکم، بز ساخته شده از قطعات چوب را در کوچه های روستاها و شهرها می چرخاند و در حالی که اشعاری به زبان ترکی و با صدای دلنشین می خواند نوید آمدن عید را می داد و پاداش خود را از مردم می گرفت، غوغا و ولوله کودکان و نوجوانان در پیرامون تکم چی ها جنب و جوش خاصی به این آیین می داد، صدای نوروز و نجوای آمدنش را به نوعی می توان از تکاپو و شور و شوق زنان برای تر و تمیز کردن خانه و خریدهای نوروزی استشمام کرد.
گردگیری، زودن ناپاکی و نا امیدی از خانه ها و دلها
در آذربایجان غربی از اواسط اسفندماه، خانه ها گرد و غبار یک ساله را با آیین خانه تکانی از رخسار می زدایند و رنگ و بوی تازه ای می گیرند.
وسعت این رسم که در منطقه به "هیس آلماق" موسوم است آن چنان در یکی دو هفته مانده به عید بیشتر می شود که گاهی مشکل کمبود و قطع آب آشامیدنی شهری را در پی می آورد.
مردم آذربایجان غربی هنوز هم اسفندماه را با عنوان بایرام آیئی " ماه عید" می خوانند و مطابق سنت های کهن و قدیمی مردم آذربایجان غربی هفته اول اسفند ماه را "چیله قووان" یعنی هفته ای که چله زمستان را فراری می دهد یا یالانچی چارشنبه "چهارشنبه دروغین" می نامیدند و با آیین هایی اتمام فصل زمستان را جشن می گرفتند.
در گذشته آذربایجان، چهارشنبه هفته دوم اسفند ماه موسم به "کوله چارشنبه" یعنی چهارشنبه کوتاه بود و سومین چهارشنبه نیز "موشتولوقچی چارشنبه "چهارشنبه پیام آور" یا قره چارشنبه "چهارشنبه سیاه یا بزرگ" یا "خبرچی چارشنبه" نام داشت.
در مطالعات مردم شناسی انجام گرفته هر کدام از این چهار چهارشنبه ماه اسفند، نمادی از عناصر چهارگانه یعنی آب، خاک، باد و آتش بودند که با طبیعت کشاورزی منطقه آذربایجان غربی نیز سنخیت دارند و مردم نیز هر کدام از این چهارشنبه ها را به نوعی با آیین هایی خاص گرامی می داشتند.
در بعضی خانههای روستایی آذربایجان غربی، رسم است که اسپندی دود کرده در دو طرف در خانه می ریزند تا اهل خانه از چشم حسود و بیگانه در امان بوده و در برخی دهات منطقه هنوز رسم رفتن به سر چشمه و آب تازه آوردن باقی است.
در گذشته نه چندان دور برای این روز مردم لباس های تمیز و تازه خود را می پوشیدند و کوزه ای که در بین اقلام خرید چهارشنبه قرار داشت را پر آب تازه می کردند و گاهی چایی صبحانه روز چهارشنبه شان از همان آب تهیه می شد.
سفره هفت سین نماد زندگی و سرسبزی بهار
تزیین سفره هفت سین و آماده کردن سبزه نوروزی از دیگر رسومی است که در آذربایجان غربی همچنان رایج است.
سفره هفت سین در مناطق روستایی آذربایجان غربی چندان مرسوم نبوده و به جای آن سفره عید در خانه ها گسترده می شد و افرادی که برای عید دیدنی به آن خانه می آمدند در آن سفره می نشستند و پذیرایی می شدند.
سبزه رویاندن که معمولا از گندم، عدس، جو و سایر روییدنی ها انجام می گرفت یکی دو هفته مانده به عید به وسیله زنان خانواده مهیا می شد و این سبزه در خانه به عنوان مظهر رویش و سرسبزی باقی می ماند و در سیزدهم نوروز به دامان طبیعت یا در آب روان رها می شد.
ماندن سبزه عید در خانه بعد از سیزده بدر در افواه مردم شگون ندارد و به نوعی می توان گفت که رها کردن سبزه نوروزی در آب روان به معنای جریان زندگی و حیات دوباره جانداران است.
مردم آذربایجان غربی، در جریان عید و شادی، آیین های دینی و مذهبی را فراموش نکرده اند، هنوز در جای جای آذربایجان غربی رسم گرفتن اولین دریافتی، به عنوان برکت سال از بین صفحات قرآن کریم رایج است.
قبل از تحویل سال نو، پدر و یا بزرگ خانه به تعداد افراد خانوار اسکناس هایی را در درون صفحات قرآن مجید قرار می دهند و با تحویل سال و خواندن دعای تحویل سال افراد خانه اولین دریافت نقدی خود را در سال جدید از قرآن کریم می گیرند و اعتقاد دارند این به کارشان در سال جدید برکت می دهد.
مردم آذربایجان غربی برای اینکه یاد و خاطره از دنیا رفتگان را نیز گرامی بدارند و تسلی خاطری از بازماندگان کنند نیز رسم و آیین خاصی دارند.
در آذربایجان غربی، افرادی که عزیزی را از دست داده اند عید نوروز برای آنها با عنوان قره بایرام "عید سیاه" نام گرفته است، مردم آذربایجان غربی هنوز برای گرامیداشت یاد و خاطره درگذشتگان خود، یکی دو روز قبل از تحویل سال نو به سر مزار عزیزان درگذشته خود می روند که از این آیین با عنوان "عارافا" نان برده می شود.
قرائت قرآن و چهل یاسین هنگام تحویل سال نو در روستاهای آذربایجان غربی
موعد تحویل سال وارد شدن خورشید به برج حمل بوده که با این ورود اعتدالیون آغاز و شب و روز با هم برابری می کنند و آفتاب بهاری انوار خود را به مردم این سرزمین خاکی هدیه می کند و جریان جریان زندگی در گیاهان و نباتات و جمادات، جریان یافته و حیات از نو آغاز می شود.
در چنین موعد مبارکی در منزل به همراه اعضای خانواده در کنار بایرام سوفراسی یا سفره عید جمع می شوند، که طبق سفارش اسلام مومنان غسل مستحبی کرده و خود را برای سال نو تطهیر می کنند، مردم در روستاهای آذربایجان غربی در مساجد جمع شده و دعای چهل یاسین را قرائت و بر تنگ ماهی فوت می کنند بر این باور که هر موقع ماهی سرخ داخل تنگ وارونه سود نشان تحویل سال است، همچنین مردم این دیار معتقدند درختان بید در لحظه تحویل سال سر تعظیم فرود می آورند.
مردمان آذربایجان غربی معتقدند هر کسی متوجه تعظیم درختان بید شود و در آن لحظه هر نیت و آرزویی کند بدون شک دعای او نزد خداوند متعال مستجاب می شود و آنگاه که سال نو شد دعای یا مقلب قلوب والابصار، قرائت می شودو اهل منزل بر محمد و آل محمد درود می فرستند و اولین تبریکات نوروز و روبوسی ها از پای سفره هفت سین با جملات بایرامین موبارک اولسون/ سنینده بایرامین موبارک اولسون/ یوزبئله بایراملار گوره سن آغاز می شود.
در حوزه فرهنگی تکاب در جنوب آذربایجان غربی خانواده به یک انگشت زدن به سمنو و سرکه و خوردن چند دانه تخمه، آجیل، سنجد و چشیدن شماق و دندان زدن به سیر اکتفا کرده و نوجوانان و بچه ها مقدار سیر و پیاز به زیر پای خوی می مالند و می خوانند: بویور بویور بویورولسون/ حکم سلیمان اولسون/ چارشنبه بایرامدا سارمساق، سوغان یمیشم/ ایاقیم آلتینا سورتمیشم/ آلا چایان کیش/ که معتقدند با خواندن آنها از شر همه گزندگان مصون می مانند.
بعد از تحویل سال نو، دید و بازدید از بزرگان خانواده و اعضای فامیل از رسوم مردم آذربایجان غربی است که چند روز اول عید در مناطق شهری و روستایی استان به این امر اختصاص می یابد، مراسم عید نوروز با آیین سیزده بدر پایان می یابد که در این روز مردم به خارج از شهرها می روند و این روز را در دامن طبیعت سپری می کنند.