انتوره برونی گفت: نباید از شعر غنایی هوراس، برداشتی رمانتیک یا عاشقانه به معنی تراوش احساسات داشت، بلکه باید دانست این شعرها یک نوع ادبی هستند که ریشه در ادبیات یونان دارند که با بسیاری از آرایه‌های ادبی تزئین شده‌اند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب چامه‌های هوراس با ترجمه میرجلال‌الدین کزازی، عصر سه‌شنبه 20 فروردین با حضور میرجلال‌الدین کزازی و انتوره برونی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

انتوره برونی محقق و استاد ایتالیایی دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه تهران در این برنامه گفت: چامه‌های هوراس، بی‌شک بیان‌گر شعر غنی لاتینی است. سنت ادبیات لاتین در غرب، بدون شک بسیار مدیون این چامه‌هاست به طوری که هوراس به یک مظهر ادبی تبدیل شده است. هوراس شاعری است که هم از قدرت الهام گیری قوی بهره می‌برد و هم مفاهیم عمیق را به صورت و زبانی ساده بیان می‌کند.

وی افزود: هوراس با قبول تکلیفی از جانب آگوستوس فرمانروا، مبلغ مسائلی درباره زندگی در شعرش شد. البته نباید فکر کنیم که هوراس تابع فرمانروا و اوامرش بوده است. بلکه همان‌طور که خودش و شاعران هم‌عصرش گفته‌اند، «ما در کنار هم زندگی می‌کنیم، به دور از دسیسه‌های سیاسی. هر انسانی جایگاه خود را دارد.» با به قدرت رسیدن آگوستوس و اهدافی که او داشت، به نظر می‌رسید هوراس مناسبت‌ترین گزینه برای فعالیت‌های تبلیغاتی باشد.

این محقق در ادامه گفت: در چامه‌ها حقیقتا می‌توان جریان جدید آثار هوراس را مشاهده کرد. اصالت دیوان او در این است که یک قالب جدید رومی ایجاد کرده است. البته قالب جدید رومی وجود داشت ولی هوراس شکلی کاملا متفاوت از آن ارائه کرد. الگویی که هوراس باید با آن به مقابله می‌پرداخت، اشعار غنایی یونانی بود که حد مطلوب آن روزگار رومی‌ها به حساب می‌آمد. نباید از شعر غنایی هوراس، برداشتی رمانتیک یا عاشقانه به معنی تراوش احساسات داشت بلکه باید دانست این شعرها یک نوع ادبی هستند که ریشه در ادبیات یونان دارند که با بسیاری از آرایه‌های ادبی تزئین شده‌اند.

برونی گفت: موضوع دوستی یکی از مسائل مهمی است که هوراس در اشعارش به آن می‌پردازد و نشات‌گرفته از فلسفه اپیکور است. مفهوم ناپایداری هم از دیگر موضوعاتی است که شعر هوراس را متمایز می‌کند. از نظر هوراس، زندگی یک مسیر خطی است که به مرگ و نیستی ختم می‌شود. از رو او معتقد به مفهومی به نام خدا یا دین نیست. در این بین یعنی در اندیشه او، انسان چاره‌ای جز زندگی ندارد و وقتی زمانش رسید رخت از این دنیا می‌بندد.

وی گفت: طبق نظر هوراس در اندیشه فردا بودن بیهوده است و بهتر است انسان دم را غنیمت بشمارد. درست است که هوراس ناچار بود سیاست آگوستوس را تحسین کند اما هرگز از تاکید بر مفاهیمی که قلبا به آن‌ها اعتقاد داشت، فروگذار نکرده است.