برنامه سینمایی "هفت" شب گذشته به بررسی اندیشه‌های شهید آوینی و حضور رضا داوونژاد و توضیح دلایل فوت عسل بدیعی پرداخت.

به گزارش خبرنگار مهر، اولین برنامه سینمایی "هفت" در سال 92 شب گذشته 23 فروردین ماه از شبکه سوم سیما پخش شد. این برنامه به بخش های مختلفی از جمله نقد و بررسی فیلم سینمایی" قاعده تصادف " به کارگردانی بهنام بهزادی و بازخوانی اندیشه های شهید آوینی با حضور بهروز افخمی و اکبر نبوی اختصاص داشت. حضور رضا داوونژاد در برنامه و توضیحاتی که درباره مرگ عسل بدیعی داد نیز از دیگر بخش‌های برنامه شب گذشته بود.

در ابتدای برنامه محمود گبرلو سردبیر و مجری "هفت" با آرزوی سالی همراه با موفقیت برای سینمای ایران عنوان کرد: امسال با یاری شما برنامه هفت در اختیار هموطنان خواهد بود و با مشارکت همه دلسوزان سینمای ایران برای پیشرفت این سینما و ارتباط  بهتر با مخاطبان به فعالیت خود ادامه می دهد.

وی افزود: امیدواریم با ایجاد سالن های مجهز، تقویت تبلیغات و تجدید نظر در سیاست های سینمایی در سال جدید به ارتقای سینما کمک شود و سیاستگذاران و هنرمندان ما با تجدید نظر در برخی مسائل نقش پررنگ‌تری در پیشرفت سینمای ایران داشته باشند.

آمار فروش فیلم ها و گزارشی که به معرفی و بررسی فیلم های اکران نوروزی در گفتگو با علی سرتیپی، حسین فرح‌بخش، غلامرضا فرجی و مدیران سینماهای مختلف می پرداخت اولین بخش های برنامه شب گذشته بود.

نظرسنجی "هفت" نیز به طرح این سوال اختصاص داشت که به نظر شما برای دستیابی سینمای ایران به وضع مطلوب در سال 92 کدام گزینه مناسب‌تر است؟ که در پایان برنامه از میان گزینه های ایجاد سالن مجهز، توجه به ارتقا قصه و فیلمنامه، تقویت تبلیغات و تجدید نظر در سیاست های سینمایی گزینه 4 بیشترین رای را به دست آورد.

توضیحات داوونژاد درباره نحوه مرگ عسل بدیعی و بازار داغ شایعات

یادی از عسل بدیعی بازیگر تازه درگذشته سینمای ایران و پخش گزارشی از مراسم درگذشت وی آیتم بعدی برنامه بود. در همین ارتباط رضا داوودنژاد همسر خواهر بدیعی مهمان برنامه بود.

داوودنژاد درباره عسل بدیعی گفت: از ویژگی‌های عسل بدیعی می توانم به شور و شوق زندگی در او، طراوت، مهربانی، مادرانه بودن، انرژی مثبت دادن و... اشاره کنم. آخرین جمله اش این بود که امسال سال من است.

وی درباره نحوه مرگ وی توضیح داد: این اتفاق برای هیچ کدام از ما قابل باور نیست. امسال به دلیل اینکه من بیمار بودم و نمی توانستم به سفر بروم او هم پیش ما مانده بود. از شروع سردرد و حالت تهوع اش همسر من غزل پیش او بود. همه کسانی که عسل را می شناسند به جز مهربانی و دوست داشتن چیزی از او ندیدند. او همه زندگی اش را وقف خانواده اش کرده بود. عسل هیچ بیماری نداشت و در سلامت کامل به سر می برد.

وی افزود: همه ما یک سری مشکلات، ناراحتی ها و بالا و پایین ها در زندگی مان داریم. او خیلی حساس بود و ممکن بود برخی مسائل ناراحتش کند اما نه به شکلی که دچار افسردگی شود. متاسفانه در طول این چند مدت حرف های ضد و نقیضی از طرف من و همسرم درباره مرگ عسل در فضای مجازی منتشر شده است که درست نیست.

وی درادامه با بیان اتفاقاتی که در شب به کما رفتن بدیعی روی داده پرداخت و عنوان کرد: زمانی که حالت تهوع عسل شروع شد ما به اورژانس زنگ زدیم و او را به بیمارستان بهمن بردیم که متاسفانه برخورد نامناسبی از طرف مسئولان و پرستاران بیمارستان با ما شد و هیچ توضیحی درباره وضعیت عسل به ما نمی دادند. عسل متاسفانه در اورژانس دچار ایست تنفسی شده بود.

وی افزود: از آنجا به بیمارستان کیان منتقل شد. در بیمارستان به ما گفتند که او دچار تشنج شده و سطح هوشیاری اش پایین آمده است. بعد از آن او را به بیمارستان لقمان که مرکز تخصصی مسمومیت و مغز و اعصاب است منتقل کردیم که نام بیمارستان باعث بروز برخی شایعات نیز شد.

داوونژاد ادامه داد: در نهایت متذکر می شوم مسئله مسمومیت دارویی که از جانب من در مطبوعات مطرح شده بود صحت ندارد چون در آن زمان برای اینکه پدر و مادرعسل را زیاد نگران نکنیم و بتوانیم آنها را از مشهد به تهران بکشانیم من تلفنی به آنها عنوان کردم که عسل دچار یک مسمومیت خفیف شده است و همین مسئله بازار شایعات را داغ کرد.

وی در پایان با تشکر از حضور دلگرم‌کننده مردم که باعث شده این داغ برای خانواده بدیعی سبک‌تر شود، گفت: عسل توانست با اهدا 7 عضو خود از جمله پوستش به 7 نفر زندگی ببخشد. بعد از اهدا عضو وی تعداد افرادی که فرم اینترنتی اهدا عضو را پر کرده اند چندین برابر شده است. اگر اعضای فردی در سلامت کامل نباشد امکان اهدا عضو وجود ندارد بنابراین اگر مشکلی در نحوه مرگ عسل بود نمی‌توانستند اعضای وی را اهدا کنند.

داوودنژاد درباره وضعیت بیماری خودش نیز توضیح داد که قرار است دو عمل دیگر در اردیبهشت ماه انجام دهد.

آیتم بعدی برنامه رویدادهای سینمایی هفته بود. پس از آن نیز نقد فیلم سینمایی "قاعده تصادف" به کارگردانی بهنام بهزادی با حضور کارگردان، مهرزاد دانش و شاهین شجری کهن به عنوان منتقدان برنامه پخش شد.

نقطه تعادل " قاعده تصادف" تعادل در فرم و درون مایه است

بهزادی در ابتدای صحبتهایش دلایل کم کاری‌اش در سینما را اینطور توضیح داد: کلا فیلمسازی کار آسانی نیست به خصوص زمانی که می خواهی مستقل بمانی و تن به سیاست های فیلم های مبتذل ندهی. من دو سال درگیر اکران فیلم اولم" تنها دوبار زندگی می کنیم " بودم. از روزی که ایده اولیه این فیلم شکل گرفت نیز حدود دو سال تکمیل شدنش به طول انجامید. اما امیدوارم فاصله ساخت این فیلم با کار بعدی‌ام کمتر طول بکشد.

در ادامه مهرزاد دانش درباره این اثر عنوان کرد: تصور می کنم "قاعده تصادف" در میان فیلم های نوروزی بهترین فیلم باشد این فیلم اثر آبرومند و موقری است. فیلم هم در ساختار و هم درون مایه تماتیک روند متعادلی را طی می کند. ساختار بصری فیلم، میزانس و ریتم آن متناسب با فضای تماتیک فیلم است و مهمترین نقطه امتیاز اثر نیز همین تعادل آن است.

شجره کهن نیز درباره فیلم گفت: " قاعده تصادف" در جشنواره هم جز آثار شاخص به حساب می آمد. فیلم بسیار سرپا است و جسارت فیلمساز در استفاده از ابزار و فرم نیز قابل ستایش است. این فیلم اثری قابل احترام است اما در بیان مضمونی که مد نظر دارد ناکام مانده است.

وی ادامه داد: چالش اخلاقی و تردیدی که جوانان فیلم با آن روبرو هستند به درستی شکل نگرفته است چون عملا به نوعی انفعال دچار می شوند. بنابراین " قاعده تصادف" در یک قدمی موفقیت قرار دارد. فیلم مبتنی بر پلان های طولانی است اما من معتقدم که در طول اثر این پلان ها کمتر به سکانس تبدیل می شوند و در اغلب موارد این پلان ها برداشت های طولانی هستند تا پلان سکانس.

دانش در ادامه این بحث عنوان کرد: تصور می کنم موضوع فیلم فراتر از اختلاف و تفاوت بین نسل ها است. فیلم بزنگاه های اخلاقی را پی در پی مطرح می کند. تعارض بین مصلحت و منفعت و در نظر گرفتن یا نگرفتن اخلاقیات اوج این بزنگاه ها است. اما معتقدم که در طول فیلم فرصت در اختیار این جوانان برای تصمیم گیری قرار داده می شود.

وی درباره پلان سکانس ها در فیلم گفت: نمایش پلان سکانس وابستگی این جوانان به هم و نمایش درگیری آنها در یک فضای سنگین و موقعیت بغرنج را نشان می دهد. شخصیت پردازی این جوانان نیز از نقاط قابل توجه فیلم است چون فردیت آدم های فیلم به درستی لحاظ شده است.

بهزادی در ادامه درباره شخصیت‌پردازی در فیلمش گفت: اینکه شخصیت ها را آنقدر باز کنیم تا کشفی برای بیننده وجود نداشته باشد باعث نزدیک شدن آنها به تیپ می شود. بنابراین به این شکل کنونی جای کشف شخصیت ها برای مخاطبان بیشتر وجود دارد. معمولا ما در جهان واقعی برای کاری که انجام می دهیم بیشتر از یک انگیزه داریم. اما در فیلم مجبوریم به هر کدام از انگیزه ها اشاره هایی بکنیم و باقی را به درک تماشاگر واگذار کنیم. فکر می کنم شخصیتهای فیلم پرداخت شده و قابلیت درک شدن دارند.

بی عدالتی در اکران و عدم حمایت نهادهای فرهنگی از" قائده تصادف" را پیش‌بینی نکرده بودم

وی درباره اینکه فیلمش در نوروز اکران شده گفت: من راضی هستم که فیلم در نوروز اکران شد. دوستان به من پیشنهاد می کردند که فیلم را در نوروز اکران نکنم اما تصور من بر این بود که این فیلم ها با هم رقابتی ندارند و هر کدام مخاطبان  خودشان را جذب می کنند.

وی ادامه داد: اما چیزی که پیش بینی نکرده بودم کم شدن تبلیغات و اطلاع رسانی به دلیل کم لطفی برخی نهادهای فرهنگی بود که به کار ضربه زد. اگر این فیلم فرهنگی نیست و از آن حمایت نمی کنند پس باید به بازتعریف تازه ای از واژه فرهنگ برسیم. در یک شرایط  نابرابر به فیلم ما 8 سالن می رسد و به فیلم های دیگر 65، 45 و 35 سالن. این عدم تعدل و نابرابری را من از قبل پیش بینی نکرده بود.

گزارش تولید سینمای ایران و نقل قول های هفته آیتم های بعدی برنامه شب گذشته بودند. میزگرد برنامه به بازخوانی اندیشه های شهید آوینی با حضور بهروز افخمی و اکبر نبوی اختصاص داشت.

در ابتدای بحث بهروز افخمی با بیان اینکه شهید آوینی را از سال 58 و سر تدوین مستند "خان گزیده ها" می شناسد درباره خصوصیات اخلاقی آوینی گفت: آوینی همیشه برادر بزرگ، با سواد، اهل یاد دادن و کشف کردن بود. مربی بودن وی و عشقش به درست شدن یک سینمای انقلابی و دینی باعث شده که غیبتش در طول این سالها زیاد احساس شود.

وی ادامه داد: جنبه ادیب و شاعر بودن آوینی باعث می شد که گفتار متن های بسیار جذابی را برای مستندهایش بنویسد و با صدای دلنشینش بخواند. آوینی به فلسفه و فلسفه اشراق بسیار علاقمند بود. بنابریان پرداختن آوینی به سینما بیشتر به طرح پرسش و یا زیر سوال بردن و نقد کردن برخی تعاریف و تحلیل های دیگران مربوط می شد. آوینی به بچه هایش یاد می داد که وقتی فیلم می بینند تحت تاثیر پیش فرض ها قرار نگیرند.

آوینی فرزند زمان خویش بود

نبوی نیز در این باره گفت: شهید آوینی جز معدود کسانی بود که متعلق هستند به حوزه تفکر و اندیشه که البته سینما نیز برایشان اهمیت دارد. سینما برای آوینی مهم بود البته نه به معنای اینکه آن را تقدیس کند بلکه دغدغه و اهتمام او نسبت به سینما به دلیل این بود که سینما رسانه جذابی است که با آن می توان پیام مد نظر را منتقل کرد و البته وجه هنری هم دارد.

وی ادامه داد: آوینی فرزند زمان خویش بود و نسبت به مناسبات و تحولات مختلف فرهنگی جامعه اش عکس العمل نشان می داد و ارزش قائل بود. بنابراین شهید آوینی نمی توانست نسبت به سینما غفلت کند. هنر در نزد آوینی به کشف آزادی و آزادی از خود کمک می کرد. شهید آوینی یک سالک مستمر بود و انسانی معرفت اندیش و به دنبال کشف.

در بخش دیگری از این میزگرد افخمی درباره نظرات و عقاید آوینی گفت: اینکه انتظار داشته باشیم آوینی چهارچوب های قطعی و اصول کلی را مطرح کرده باشد درست نیست. آوینی شخص پرشوری بود که جذب امام خمینی(ره) شده بود و دوست داشت فضای فرهنگی ایران در همه حوزه ها پیشرفت کند.

وی افزود: آوینی هیچ همدلی با سینمای روشنفکری و نخبه‌پسند نداشت. آوینی مصادره ناشدنی است اما برخی سعی می کنند او را به جریان خاصی ارتباط دهند و نظرات او را با عقاید خودشان منطبق کنند.

بهترین راه شناخت آوینی تفسیر و نقد اندیشه‌های وی در حوزه سینما است

نبوی نیز در این زمینه گفت: من سال هاست که تاکید می کنم اگر اجازه ندهیم آرا مرتضی آوینی نقد شود کمک کرده ایم به مرگ یک متفکر. یک متفکر فقط احتیاج به تجلیل و تقدیر ندارد. مجال نقد آرای آوینی تا کنون فراهم نشده و همین به بت شدن آوینی و شناخت کمتر وی کمک کرده است.

وی در پایان متذکر شد: مرتضی آوینی را باید در ساحت درک زمانه ادامه دهیم. تکرار آوینی او را تداوم نمی دهد. اندیشه های آوینی در حوزه سینما باید شرح و تفسیر شود و این بهترین راه شناخت وی است.

در میانه گفتگو نظرات دانشجویان رشته سینما درباره آوینی نیز پخش شد که اکثر این جوانان اطلاع کمی درباره شهید آوینی و نظریاتش داشتند.