بازیگران فیلم "قاعده تصادف" با دفاع از رفتارها و تصمیم‌هایی که شخصیت‌های جوان این فیلم می‌گیرند تاکید کردند که نسل آنها نیز معرفت دارند و در حمایت از دوستانشان تصمیم‌هایی چون آدم‌های فیلم می‌گیرند.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: در نشست نقد و بررسی "قاعده تصادف" در خبرگزاری مهر میزبان بهنام بهزادی، بهاران بنی‌احمدی، محمدرضا غفاری، ندا جبرئیلی، روشنک گرامی، فرشاد سپاسی و حافظ روحانی از بازیگران و دست‌اندرکاران فیلم بودیم.

در بخش سوم و پایانی نشست مهر با عوامل فیلم "قاعده تصادف" درباره ارجاع این فیلم به "تنها دو بار زندگی می‌کنیم" فیلم قبلی بهنام بهزادی، تصویر جامعه آرمانی، نسبت فیلم با جوانان ایرانی، ساختار و کارگردانی اثر و... صحبت کردیم.

* فیلم با ارجاع به فیلم قبلی خودتان "تنها دو بار زندگی می‌کنیم" شروع می‌شود. چه چیز باعث شد "قاعده تصادف" را با این ارجاع آغاز کنید؟

بهزادی: خودم که چیزی برای ارجاع دادن ندارم اما فیلم بیشتر یک جور نشانه‌های بینامتنی با فیلم قبلی‌ام دارد که یکی از کارکردهایش می‌تواند گسترش مضمونی اثر باشد. چیزهایی هم هست که ارتباط مستقیمی با فیلم قبلی ندارند ولی بی‌ارتباط هم با آن کار نیست مثلا تئاتری که در فیلم دیده می‌شود. ایت تئاتر بخش‌هایی از فیلمنامه "تنها دو بار زندگی می‌کنیم" است که فیلمبرداری نشد.

*چه مساله‌ای باعث شد که این بخش‌ها در فیلم "تنها دو بار زندگی می‌کنیم" نباشد؟

بهزادی: در ورسیون نهایی فکر کردم که این بخش می‌تواند برداشته شود و این حذف انتخاب خودم بود.

* فکر نمی‌کنید ارجاعاتی که وجود دارد برای مخاطبی که فیلم اول شما را ندیده است، بی‌معنا باشد؟

بهزادی: این نشانه‌ها به گونه‌ای است که اگر مخاطبی رابطه بین متنی را پیدا نکند، چیزی از دست نمی‌دهد. یک مخاطب می‌تواند رابطه بین این فیلم و فیلم قبلی را پیدا کند و به یک برداشتی برسد و یک مخاطب هم بدون دانستن این نشانه‌ها شکل دیگری فیلم را ببیند و چیزی برای وی مبهم باقی نماند. بازیگر "شهرزاد" در "قاعده تصادف" یک کوله پشتی دارد که این کوله همان کوله پشتی‌ای است که در فیلم "تنها دوبار زندگی می‌کنیم" وجود دارد. اگر کسی فیلم قبلی را دیده باشد، شاید این نشانه‌ها را کنار هم گذاشته و به تعبیری جدید دست یابد اما همین کوله پشتی برای کسی که فیلم را ندیده باشد، تنها یک کوله پشتی است که در جای خودش است.

* نوع پایان‌بندی فیلم و تصمیمی که این بچه‌ها می‌گیرند می‌تواند تصویری از یک جامعه آرمانی را به ذهن متبادر کند. اگر جهان داستانی "قاعده تصادف" را معیار قرار دهیم کنش‌ها و واکنش‌های این جوانان باورپذیر است ولی اگر ما به ازای اجتماعی آن را در نظر بگیریم به نظر نمی‌رسد این نسل در چنین موقعیتی اینگونه رفتار کنند.

گرامی: من موافق نیستم که نسل ما اینگونه رفتار نمی کند. خود ما مدتی پیش در یک گروه تئاتر کار می کردیم که باید برای اجرا به خارج از کشور می‌رفتیم. در این میان کارگردان نمایش به دلیل مشکل شخصی که با یکی از بازیگران داشت، تصمیم گرفت وی را با گروه به اسپانیا نفرستد اما تمام بچه‌های گروه به دلیل نیامدن آن بازیگر از حضور در اسپانیا انصراف دادند. از این اتفاقات بین جوان ها بسیار رخ می دهد، البته برعکس این اتفاق هم وجود دارد.

جبرئیلی: تجربه مشابهی هم من دارم. با یک گروه تئاتری با حضور یکی از کارگردانان مطرح این عرصه کار می‌کردم که اواسط تمرین کارگردان تصمیم گرفت تعدادی از بازیگران را کنار بگذارد اما با اینکه همه آرزو داشتند با این کارگردان بازی کنند اما تعدادی از بازیگران به خاطر دوستان خود از نمایش کنار رفتند. حال در فیلم "قاعده تصادف" به خوبی نشان داده شده که عده‌ای از اعضای گروه مخالف و گروهی موافق رفتن هستند.

بهزادی: یادمان باشد ما درباره یک فیلم حرف می‌زنیم. یک فیلم داستانی که شخصیت‌های خودش را دارد و جهان خودش را می‌سازد. حتی اگر این نمونه‌ها در جامعه وجود نداشتند هم ایرادی نداشت که یک فیلم در جامعه کوچک خودش از گروهی بگوید که چنین تصمیمی می‌گیرند. مهم نیست که در واقعیت جامعه‌ ما جوان‌ها در چنین موقعیتی این رفتار را می کنند یا نمی کنند، مهم این است که در جامعه کوچکی که در فیلم هست جوان‌هایی هستند که این رفتارشان واقعی به نظر می‌رسد و قابل درک و پذیرش است یا نه. در یک فیلم آنچه اهمیت و تقدم دارد داستان است و نه برداشت ما از واقعیت بیرون فیلم.

ضمن اینکه من برای نگارش متن و ساخت "قاعه تصادف" مدت‌ها با بچه‌هایی از این نسل مراوده داشته و درباره آنها پژوهش کردم و فکر می‌کنم این آدم‌ها را می‌شناسم و برخلاف شما فکر می‌کنم بچه‌های این نسل هم چنین رفتارهایی دارند.

بنی‌احمدی: باید بدانیم این داستان تا چه اندازه در فیلم باورپذیر است. آیا از شخصیت‌های داستان "قاعده تصادف" چنین رفتارها و تصمیم‌هایی برنمی‌آید؟ آیا آنقدر شخصیت‌ها باورپذیر نیستند که چنین تصمیمی را در نبود دوست خود بگیرند؟

* اگر قرار باشد این فیلم سینمایی را از منظر اجتماعی بررسی کنیم، می‌توان داستان فیلم را مورد نقد قرار داد.

بهزادی: بله. اما در حال حاضر درباره یک مفهوم غیرقابل سنجش صحبت می‌کنیم. یک همچنین اتفاقی از نظر شما و با شناختی که از افراد اطراف خود دارید، ممکن است بعید باشد و از نظر شخص دیگری و بر مبنای شناخت متفاوت او از این افراد ممکن است کاملا طبیعی باشد. طبعا این شناخت نمی‌تواند معیاری برای نقد فیلم قرار بگیرد. باید دید با شناختی که فیلم از آدم‌های داخل خود به ما می‌دهد، رفتارشان طبیعی و پذیرفتنی است یا خیر.

جبرئیلی: سکانسی که بچه‌ها درباره این صحبت می‌کنند که آیا امکان این هست که اگر این بار نروند باز هم برایشان این موقعیت وجود خواهد داشت، نشان می دهد که اگر این بار نروند، بار دیگر فرصت سفر برای اجرای تئاتر در کشور دیگر پیدا می کند و این نگاهی معقول بوده که در دهه 40 وجود نداشته چرا که چنین موقعیت هایی برای گروه های مختلف هنری و یا علمی و ورزشی پیش نمی آمد. اما امروز معمولا گروه های دانشجویی برای بسیاری از اجراهای خود به خارج از کشور سفر می کنند.

بهزادی: یکی از مسائلی که در واقع من را مجاب کرد که این فیلم را با چنین صورتی بسازیم، دامنه بحث‌هایی است که با دیدن این فیلم به‌وجود می‌آید و من به عنوان کارگردان از شنیدن این بحث‌ها احساس خوشحالی می‌کنم.

* انتخاب سروش صحت برای این نقش کوتاه چگونه صورت گرفت و چطور صحت بازی در این نقش را پذیرفت؟

بهزادی: با لطفی که داشت، خیلی راحت.

بنی‌احمدی: تمامی بازیگران این فیلم در بخش‌هایی از فیلم دیده نمی‌شوند و اگر قرار بود این گونه به فیلم نگاه کنیم دیگر نباید کسی در "قاعده تصادف" بازی می‌کرد.

* کارگردانی در کدام یک از دو فیلم "قاعده تصادف" و " تنها دو بار زندگی می‌کنیم" برای شما جذاب‌تر بود؟

بهزادی: هر فیلمی جهان خود را دارد. مهم این است که در جهان فیلم به نقطه‌ای که می‌خواهیم رسیده‌ایم یا نه. این دو فیلم برای من دو جهان متفاوت هستند و هر دو برای من جذاب بوده و همان چیزهایی است که دوست داشتم. تعریفی که از شکل فیلمسازی دارم این است که هر فیلمی جهان خاص خود را دارد که باید همان‌گونه به آن نگاه کرد. ممکن است فیلم دیگری بسازم که حال و هوای دیگری داشته باشد.

*چه اندازه متن فیلمنامه با آن چه که ساخته شد متفاوت است؟

بهزادی: فکر می‌کنم تنها یک درصد فیلم با فیلمنامه متفاوت است. فرصتی برای تغییر نداشتیم و اگر قرار بود تغییر در فیلمنامه رخ دهد، قبل از شروع تمرین ها انجام شده بود.

* دلیل شما برای انتخاب تم تئاتر برای آغاز این فیلم چیست؟

بهزادی: تئاتر در این فیلم یک تم نیست بلکه یک بستر زمینه‌ای برای کلیت داستان است. این گروه می‌توانستند برای هر چیز دیگری دور هم جمع شوند و چنین اتفاقاتی رخ دهد اما تئاتر بیشتر از این نظر که خودش نوعی از هنرهای نمایشی است، می‌توانست همخوانی خوبی با فیلم داشته باشد. علاوه بر آن شخصا به تئاتر و پشت صحنه تئاتر علاقه دارم. پشت صحنه تئاتر به زندگی خیلی نزدیک است.

* این فیلم تغییری نسبت به نسخه جشنواره‌ای آن کرده است؟

بهزادی: یک چیزهای کوچکی تغییر کرده اما در اصل داستان تغییری ایجاد نشده است.

-------------

گفتگو از بیتا موسوی، نغمه دانش آشتیانی و نیوشا روزبان