خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: عذرا وکیلی تهیهکننده و مجری رادیو از معدود پیشکسوتان رادیویی است که در سه دهه فعالیتش در رادیو در خاطره سه نسل از کودکان این مرز و بوم نقش بسته است. زمانی که وی برای کار کودک به رادیو آمد برنامه "سلام کوچولو" حدود یک سال بود که روی آنتن رادیو ایران میرفت و بچههای بزرگتر با کلامی کودکانه به جای کودکان در این برنامه حرف میزدند اما وقتی او مسئولیت تهیهکنندگی و اجرای برنامه را برعهده گرفت از بچههای خردسال استفاده کرد.
برای اولین بار بود در رادیو بچههای چهار ساله همراه یک مجری برنامه اجرا میکردند. این نوآوری باعث موفقیت برنامه "سلام کوچولو" شد و از آن به بعد وکیلی اجازه نداد بچههای بزرگتر در این برنامه کار کنند. هرچند وکیلی تهیهکنندگی برنامههای شبکههای رادیویی چون فرهنگ، معارف، قرآن، جوان، ایران، و ورزش را در کارنامه هنری خود دارد ولی به گفته خودش علاقه شخصیاش کار کودک است.
با این چهره پیشکسوت رادیو گفتگویی داشتهایم.
*خانم وکیلی چند سال است که به فعالیت رادیویی مشغول هستید و چگونه شد که به این حرفه علاقمند شدید؟
- در عرصه رادیو تجربهای 42 ساله دارم. البته آغاز فعالیتم به دوران نوجوانی بازمیگردد که برای نوجوانان برنامه اجرا میکردم. کار تهیهکنندگی را نیز از سال 1350 تجربه کردم و به طور خاص برنامه "سلام کوچولو" را از سال 1351 آغاز کردم. اجرای "سلام کوچولو" اجرایی متفاوت با برنامههای دیگر است. من در اجرای برنامههای دیگر تبحری ندارم ولی در این برنامه تبحر دارم چون روشی را که دوست داشتم پیاده شود، پیاده میکنم. کار من در اصل تهیه کنندگی است نه اجرا اما توانایی اجرای برنامه "سلام کوچولو" را دارم چون خودم تهیه کننده هستم.
* یعتی در صورتی که تهیهکننده برنامهای باشید، توانایی اجرای آن را دارید؟
- خیر. ولی من قادر به اجرای هر برنامهای هم نیستم. من تهیهکنندگی برنامههای متفاوتی را انجام دادهام ولی برای اجرا اصلاً طرف آن نمیروم. البته برنامهای برای نابینایان تهیهکنندگی کرده بودم با نام "روشن ضمیران" که بخشی از آن را با کمک دو مجری که هر دو نابینا بودند اجرا کردم. دلیل وجود من در اجرا تنها برای این بود که بین آن دو مجری روشندل رابط باشم. گویندگی اصلی بر دوش آن دو مجری بود و من پل ارتباطی بین آن دو بودم. از آنجایی که آنان نابینا بودند و مهمانان برنامه نیز همان شرایط را داشتند، نیاز به یک مجری بینا داشتیم که بین آنها قرار گیرد. مثلاً برای خواندن پیامکهای برنامه این نیاز حس میشد چون تنها زمانی که فرصت داشتیم آنها را به زبان بریل تایپ کنیم مجریان میتوانستند آنها را بخوانند در غیر این صورت خواندن پیامکها غیرممکن بود. همچنین مدیریت زمان و این که چقدر از زمان برنامه باقی مانده، نیاز به یک مجری بینا داشت.
* خانم وکیلی درصدد تربیت یک شاگرد که جایگزین شما شود برآمدهاید؟
- بله. من خیلی سعی کردم برای اجرای برنامه "سلام کوچولو" به کسی آموزش دهم. دلم میخواست کسی را در کنار خودم بیاورم اما این کار عملی نشد. زمانی امیدوار بودم خانم ژاله صادقیان دنباله کار مرا بگیرد ولی او وارد عرصههای دیگر شد که اتفاقاً در آن عرصهها توانایی خود را به نمایش گذاشت و اکنون مجری و گوینده موفقی است.
* ارتباط با کودکان و دنیای کودکی تنها از بزرگسالی برمیآید که از آن دنیا نگسسته باشد. شما چگونه این ارتباط را حفظ کردهاید؟
- تعامل با کودکان و سر و کله زدن با آنها کار هر کسی نیست. گاهی اوقات که مادران بچهها به استودیوی برنامه "سلام کوچولو" میآیند و از اتاق فرمان اجرای برنامه را نظاره میکنند، بعد از ضبط برنامه از من میپرسند چطور با بچهها سر و کله میزنم. هر کسی نمیتواند مجری این برنامه باشد چون من با بچههای 3 تا 6 ساله کار میکنم و تعامل داشتن با 5، 6 نفر از کودکان در این سن و سال بسیار مشکل است. این که بخواهی از بچهها حرف بکشی تا درباره موضوعی صحبت کنند و در عین حال شیطنت آنها را در حین اجرا مدیریت کنی، صبر و حوصله میخواهد. مجری باید ارتباط خود را با دنیای کودکی حفظ کرده باشد تا به آن نتیجه دلخواه برسد چون ما باید چیزی به مخاطب خودمان بدهیم و این مساله را در نظر داشته باشیم که هدف برنامه چه بوده است.
*چگونه کودک درونتان را زنده نگه میدارید؟ آیا راهکار خاصی برای این کار وجود دارد مثلاً تماشای انیمیشنهای کودک؟
- هر کسی به چیزی علاقه دارد. من از دوران کودکی تاکنون این علاقه را در خود داشتهام. گاهی اوقات آدم در یک برهه زمانی متوجه میشود که علاقهاش تغییر کرده ولی این اتفاق برای من نیفتاد. من هیچگاه فکر نمیکردم روزی مسئولیت و افتخار اجرای چنین برنامهای (سلام کوچولو) را داشته باشم. ضمن آنکه رادیو ایران نیز شبکه باارزشی است و به تعبیری قلب رادیو است و برنامههایی باید از آن پخش شود که هدفمند و پرمخاطب بوده و مورد تایید سازمان و مردم باشد.
من عاشق بچهها هستم و همیشه دوست داشتم یکسری عروسک دور خودم بچینم و با آنها بازی کنم. زمانی که وارد عرصه تهیه کنندگی شدم، مسئولیت چند برنامه در حوزههای ورزشی، خانواده، ادبی و کودک را به صورت آزمایشی بر عهدهام گذاشتند. اما جالب اینجاست که مدیر وقت رادیو به من گفت اگر شما در بخش کودک فعالیت کنید خیلی موفق میشوید چون در میان برنامههایی که تهیه کنندگی کردید یک سری برنامه در بخش کودک تحویل دادید که دارای نوآوری و خلاقیت بود.
ارتباط با دنیای کودکی و به تعبیری زنده نگه داشتن کودکدرون، یک حس درونی است که با علاقه شخصی پیوند دارد. من رادیویی هستم و تصویری از من به مخاطب عرضه نمیشود ولی هنوز که هنوز است در خیابان با اشخاص که برخورد دارم از صدایم مرا میشناسند. یک بار میخواستم سوار تاکسی شوم و به راننده تنها یک کلمه گفتم: "مستقیم". راننده که پیرمردی سپیدموی بود گفت: بفرمایید خانم وکیلی، مادر بچههای ایران. من افتخار میکنم که توانستم در این چندین و چند سال مخاطبم را حفظ کنم و هدفم این است که بزرگترها را هم جذب برنامهام کنم.
* هدف شما از جذب مخاطب بزرگسال برای برنامه کودک چیست؟ آیا میتواند دلیلش این باشد که کودک در حین شنیدن برنامهاش نیاز به توضیحاتی از جانب بزرگترش دارد؟
- من نوهای دارم که زمان تماشای تلویزیون به راحتی شبکهها را انتخاب میکند. ما بزرگترها به سختی میتوانیم شبکهمان را انتخاب کنیم چون باید حدس بزنیم کدام برنامه از کدام شبکه پخش میشود مگر آن که آنونسی پخش شود و کار انتخاب را تسهیل کند ولی برای کودک این انتخاب به راحتی صورت میگیرد. ضمن آن که من گاهی اوقات میخواهم درباره موضوعی صحبت کنم که نیاز به همکاری والدین کودک یا یکی از بزرگسالان خانواده اوست. مثلاً من میخواهم درباره ایران صحبت کنم و از بزرگترها میخواهم که اگر نزدیک بچهها هستند نقشه ایران را جلوی آنها بگذارند تا دربارهاش صحبت کنیم و این گونه بزرگترها را درگیر برنامه میکنم.
*هر کسی دوست دارد در عین این که آموزش میدهد چیزی نیز بیاموزد و این انتقال دانش و آموزش یک طرفه نباشد. آیا شما در حین اجرای برنامههای خاص کودک و به ویژه "سلام کوچولو" چیزی هم از کودکان یاد میگیرید؟
- من ایده و سوژه را از بچهها میگیرم مثلاً میگویم بچهها امروز دوست دارید مامان غذا چی درست کنه؟ و مثلاً بچهای میگوید: "ماکارونی، ولی ماکارونی را بابام میپزه" و من میگویم مگه بابا بلده ماکارونی درست کنه؟ و او میگوید: "فقط ماکارونی بلده و خوب درست میکنه، خیلی سس میزنه" و من متوجه میشوم در بعضی از خانوادهها پدر در امور منزل سهیم است و این را از زبان بچه میشنوم و پدر را تشویق میکنم و به آن بچه میگویم که ما فردا به خانه شما میآییم برای نهار.
*با توجه به این که در رادیو تنها صداست که نقش دارد و گاهی نیز موسیقی به کمک مجری می آید ولی در تلویزیون مولفه های بسیاری همچون نور، دکور، پوشش مجری و حرکات بدن او در اجرا تاثیرگذار است، شما این محدودیت را در رادیو چگونه مدیریت می کنید؟
- گاهی خنده بهجا، گاهی سکوت بهجا، گاهی اصواتی که از دهان برمیآید برای نشان دادن تعجب یا حرکت هایی که شنونده آن را حس می کند، این محدودیت را جبران می کند. اگر این تدابیر صورت گیرد، اجرا طبیعی و بیان زیبا باشد شنونده حالت را حس می کند. مثلاً من به بچه ای می گویم: "مامانتو چقدر دوست داری؟" و او می گوید خیلی و من حرکتی می کنم که شنونده احساس کند کودک دستانش را بسیار باز کرده و من سرم را کنار می کشم تا دستانش با سر من برخورد نکند. مجموع این بیانات، جای رنگ، نور و دیگر مولفه ها را می گیرد و به کار تنوع می بخشد. اگر این بیانات و حرکات به حد طبیعی باشند، شنونده آن را باور می کند.
* چه فرآیندی برای انتخاب بچهها در برنامه "سلام کوچولو" طی میشود؟
- روند انتخاب بچهها به این صورت است که ابتدا تماس میگیرند و در صورتی که فرد برای اجرا مناسب تشخیص داده شد و یک بار تست داد میگوییم یک ماه دیگر برای ضبط برنامه بیاید، بعد از مدتی این فاصله زمانی را به 3 هفته کاهش میدهیم و در نهایت به یک هفته. چون ممکن است بعد از چند بار اجرا احساس کنیم کودک خسته شده و فقط برای بار اول و دوم خوب بوده است.
بعد از کشف استعداد کودک از بزرگتر او میخواهیم اگر میتواند فرزندش را برای اجرا به استودیوی برنامه بیاورد و تنها کسانی که دوست دارند کودکشان مجری باشد او را به برنامه میآورند چون برنامه در قبال اجرای کودک به او هیچ مبلغی پرداخت نمیکند. این روند تا 6 سالگی کودک ادامه دارد و بعد که 7 ساله شد و به مدرسه رفت و باسواد شد دوست دارد متنی را که جلوی من است بخواند و من چراغ استودیو را خاموش میکنم که متن را نخوانند و آنها چشمهایشان را ریز میکنند تا متن را ببینند و من یا دستم را روی متن میگذارم و یا کنار استودیو میایستم تا متن را نبینند.
*در حین اجرای برنامه "سلام کوچولو" این هدف را لحاظ میکنید که بعد از این که استعداد کودکی را کشف کردید، روی او سرمایه گذاری کنید تا مجری آینده برنامه شود؟
- وقتی که بچه به کلاس دوم رفت اگر صدایش مناسب بود او را برای خوانندگی میگذارم و اگر نتها را نمیشناخت میگویم به کلاس موسیقی برود. هر کودکی را برای برنامه خاصی در نظر میگیرم و زمانی که بزرگ شدند میتوانند فعالیت رادیوییشان را به عنوان شغل ادامه دهند. خانم مژگان عظیمی یکی از همین کودکان است. او حدود 40 سال است که در رادیو است و هنگام اجرای برنامه به من سر میزند و گاهی با کمک او ایدهای را پیاده میکنم.
*آرزویتان برای رادیویی که تازگیها 73 ساله شده است، چیست؟
- من همیشه گفتهام کسانی که قرار است در رادیو کار کنند باید عاشق آن باشند چون آدم عاشق هر مشکلی باشد آن را تحمل میکند. دوست دارم تمام عوامل رادیو صادق و هدفمند باشند، به مخاطب احترام بگذارند، ادب و اخلاق را رعایت کنند و زبان فارسی را پاس بدارند.
--------------------------
گفتگو از شیرین هلالی