یک تحلیلگر و کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگو با مهر تاکید کرد که تمامی تنش های گذشته و فعلی در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی جدی نبوده و بر اساس یک محاسبه دقیق و راهبرد مدون بوده است.

در خصوص فراز و نشیب های سال های اخیر در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی خبرنگار خبرگزاری مهر مصاحبه ای با آقای "صادق ملکی" کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه داشته است که مشروح این گفتگو در ذیل آمده است:


خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: با وجود میانجیگری اوباما و عذرخواهی رژیم صهیونیستی از ترکیه این روزها شاهد رفتارهای ضد و نقیض مقامات ترکیه و این رژیم درخصوص عادی سازی روابط هستیم. بطوری که از یک سو شاهد سفر هیئتی از رژیم صهیونیستی به استانبول به بهانه پرداخت غرامت به بازمانده های قربانیان کشتی مرمره هستیم که با هدف هموار کردن راه برای عادی سازی روابط است اما از سوی دیگر با سفر اردوغان به غزه مخالفت می شود. علت این رفتارهای ضد و نقیض چیست؟


صادق ملکی: نه تنها این رفتارها ضد و نقیض نیست بلکه بسیار محاسبه شده، دقیق و حاصل یک راهبرد مدون است. عادت داریم تحولات سیاسی را چون پدیده های اجتماعی سیاه و سفید ببینیم اگر نگاهمان را به ترکیه خاکستری کنیم در آن زمان نه حادثه داووس را چرخش راهبردی باید تلقی می کردیم و نه روند عادی شدن روابط آنکارا – تل آویو برایمان شوک آور می شد. روابط کشورها براساس منافع و جایگاه آنان در نظام جهانی شکل می گیرد.  همان زمان طی مقاله ای اظهار داشتم که حرکت اردوغان نمایشی و اقدامی تاکتیکی است و دیر یا زود روابط عادی خواهد شد و امروز آن روز است. ترکیه در تمامی ساختارهای داخلی و خارجی خود در حال باز تعریف سیاست های خود بوده و می باشد. روابط با تل آویو نیز باید از فیلتر این بازتعریفی عبور می نمود. ترکیه ای که پس از دهه ها دوری ازخاورمیانه، به آن روی آورده، نمی تواند روابط با تل آویو را مورد بازبینی و تجدیدنظر قرار ندهد. بخش مهمی از تحولات روابط آنکارا – تل آویو و چالش های آن حاصل بازتعریف سیاست خارجی و رویکرد ترکها به خاورمیانه بود. البته این رویکرد نیز خود در بخش مهمی در هماهنگی با غرب بود که در اینجا جای بحث آن نیست.


تحولاتی چون حادثه داووس، کشتی مرمره، عذرخواهی نتانیاهو از ترکیه و سفر آتی اردوغان به غزه همگی حاصل این باز تعریف است. تحولات سال های اخیر  هیچگاه به روابط راهبردی آنکارا – تل آویو صدمه جدی نزده است. در واقع ترکیه به همراه اسرائیل همچنان مهمترین متحد راهبردی غرب به ویژه امریکا در خاورمیانه بوده و هست. همانطور که عذرخواهی انجام شد، موضوع خسارات نیز حل شده و فرمول سفر نیز پیدا خواهد شد. نکته ای که افکار عمومی توجه کمتری به آن داشت این موضوع بود که روابط اقتصادی ترکیه و اسرائیل در چند سال اخیر بحران نه تنها کاهش نیافت بلکه افزایش نیز داشته است. باید بدانیم در موضوع فلسطین ترکیه بدنبال آشتی حماس با دولت خودگردان است. ترکیه سعی دارد حماس را از یک حرکت انقلابی به یک حزب سیاسی در چارچوب نرم های بین المللی تغییر ماهیت داده و پس از آشتی فلسطینی ها،  با پشتیبانی امریکا، نقش میانجیگری خود میان اسرائیل  و فلسطین  را احیا نماید. البته در شرایط جاری نه اسرائیل و نه حماس در این ارتباط علاقه ای به ایفای این نقش از سوی آنکارا نشان نداده اند. ایفای نقش میانجیگری فارغ از ارتقای موقعییت ترکیه در عرصه منطقه ای و بین اللمی تا حدودی می تواند ملاحظات ترکیه در ارتباط با رقابت های منطقه ای و نگرانی هایی که نسبت به برخی از فعالیت های رژیم اسرائیل در شمال عراق را دارد، تامین نماید. ترکیه پس از داووس، حادثه کشتی مرمره و از همه مهمتر عذر خواهی نتانیاهو از اردوغان، بهتر از یک دولت لائیک می تواند عامل مشروعیت و عادی سازی روابط اسرائیل با منطقه باشد. نکته مهم دیگر آنکه اردوغان در سه سال آینده سه انتخابات را در 2013 (شهرداری ها) 2014 (ریاست جمهوری) وسراسری (2015) را پیش روی دارد لذا ترمیم روابط با تل آویو با توجه به حساسیت بستر اجتماعی ترکیه  باید بسیار محاسبه شده باشد. به هر حال روابط ترکیه و اسرائیل نباید جدا از روابط راهبردی این دو با غرب ارزیابی گردد.

- برخی منابع فاش کردند که یکی از درخواست های رژیم اسرائیل از ترکیه در دور اول مذاکرات دریافت غرامت، گرفتن مجوز استفاده از پایگاه های هوایی ترکیه علیه ایران بوده است. تا چه حد این مسئله را محتمل می دانید؟


- در عرصه نبرد منافع و در صحنه سیاست هر امری محتمل است. فارغ از نگرانی های ایران، حزب جهموریخواه خلق که حزب اپوزیسیون در مجلس ترکیه می باشد بارها استقرار سپر موشکی و پاتریوت ها در خاک ترکیه را اقدامی علیه ایران و در خدمت اسرائیل ارزیابی نموده است. منابعی که سئوال شما مبتنی بر آن است منابع اسرائیلی است و این خود از زوایه ای قابل تعمق است. در روابط ترکیه و اسرائیل در حالی که همیشه آنکارا سعی داشته به واسطه ملاحظات داخلی و حساسیت برخی از کشورها چراغ خاموش حرکت نماید، تل آویو با تبلیغی نمودن و مانور روی آن، از زوایای مختلف به آن پرداخته است. هدف مطلوب اسرائیل دور نمودن ترکیه از کشورهای اسلامی است و با تبلیغی نمودن روابط، این امر تا حدود زیادی تحقق می یابد. با درک روابط آنکارا-تل آویو نباید به این هدف اسرائیل کمک نمود.


- با توجه به اینکه امسال برای اولین بار به ده ها گروه خارجی اجازه داده شد در مراسم سالگرد کشتار ارامنه در ترکیه شرکت کنند، آیا فکر نمی کنید دولت ترکیه قصد دارد به تدریج در این موضوع هم مثل مذاکره با پ.ک.ک که تابویی برای ترک ها بود کوتاه بیاید تا موانع همگرایی با غرب و اروپا را از سر راه بردارد؟

- ترکیه در همه عرصه های سیاست خارجی و داخلی خود با باز تعریف مفاهیمی که تا دیروز برای این کشور تابو بود، دست به انقلابی آرام زده و سعی دارد بسیاری از تهدیدات را تبدیل به فرصت نماید. نمود بارز این رویکرد را در تحولات کردی که منجر به مذاکره آنکارا با پ.ک.ک شده شاهد هستیم. در ارتباط با ارامنه نیز ترکیه چند سال است که اجازه می دهد مراسم 24 آوریل در استانبول برگزار گردد. روسای جمهور ارمنستان و ترکیه نیز در قالب دیپلماسی فوتبال سفرهای متقابل داشته اند. تحولات رخ داده در روابط ایروان – آنکارا (هرچند اندک) و اجازه به برگزاری مراسم یادبود کشتار ارامنه و اظهارات نماینگان کرد در مجلس ترکیه مبنی به لزوم عذرخواهی ترکیه از ارامنه نشانه های روشن تغییر نگاه آنکارا است. بنظر می رسد دیر یا زود ترکیه نگاه سنتی خود به کشتار ارامنه را نیز تغییر خواهد داد. شتاب روند دموکراتیزه شدن در ترکیه و همراهی با نظام جهانی بسیاری از تحولات در عرصه سیاست داخلی و خارجی ترکیه را اجتناب ناپذیر نموده و ترکها با درک شرایط سعی دارند، خود تغییرات را از بالا مدیریت نمایند. ترکیه تا چندی پیش اگر تجمع 24 آوریل در کشوری انجام می گرفت به آن اعتراض می کرد و امروز خود اجازه به برگزاری تجمع در این موضوع می دهد. این تحول از بسیاری از ابعاد، قابل اهمیت و محل تعمق است. پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا مهمترین هدف سیاست داخلی و خارجی ترکیه است و این هدف تحقق نمی یابد مگر آنکه این کشور بر مشکلات داخلی و تنش های خود در عرصه سیاست خارجی فائق آید. تغییر موضع هر چند نسبی ترکیه در موضوع کشتار ارامنه در این راستا قابل تحلیل است. نکته مهم آنکه ترکیه با تن دادن به تغییرات در سیاست داخلی و خارجی ضمن آنکه از تهدیدات، فرصت می سازد زمینه ساز ظهور چهره ای قدرتمندتر از خویش در عرصه داخلی، منطقه ای و بین الملی می گردد که این امر بر همه همسایگان آن و روابط پیرامونی تاثیرگذار خواهد بود.

-------------------------

گفتگو از پیمان یزدانی