بهترین تصمیم برای برخورد با کره شمالی چیست؟ واشنگتن، پکن ومتحدانشان هیچ ایده جدیدی جهت برخورد با نظام کره شمالی ندارند ولی کمی تحلیل اقتصادی قادر به تغییر فضا می باشد.
اگر تمام موضع گیری های سیاسی و برآوردهای استراتژیک را در خصوص کره شمالی کنار بگذاریم وبه واقعیات نگاه کنیم، جنگ در شبه جزیره کره بدون توجه به اینکه چه کسی آن را شروع کند برای اقتصاد جهانی دارای هزینه خواهد بود.
زیرا خطوط کشتیرانی مختل خواهد شد، صادرات چین به کندی صورت خواهد گرفت ونرخ بهره و بیمه افزایش خواهد یافت وتجارت در همه جا پرهزینه تر می گردد و کره جنوبی که در رتبه ده کشور نخست صادر کننده و وارد کننده در جهان می باشد بیشترین خسارت جانی و مالی را متحمل خواهد شد.
این تاثیرات ممکن است احتمال درگیری را کاهش دهد. طبق برآوردها خسارات ناشی از درگیری حدود نیم درصد اقتصاد جهانی و یا به عبارتی حدود 350 میلیارد دلار خواهد بود.
آیا این هزینه هنگفت باعث جلوگیری از بروز جنگ خواهد شد؟ لزوما خیر.
کاهش این احتمال اساسا انتظار وقوع جنگ را بیشتر به آینده موکول می نماید؛ در واقع اگر هزینه وقوع جنگ به طور دائم بخشی از اقتصاد باشد. به طور مثال بالای 5٪،لازم است تفاوت رشد اقتصادی ونرخ تنزیل را که میزان ارزش اقتصادی حال در برابر آینده می باشد را محاسبه کنیم.
اگر سرعت رشداقتصادجهانی بیشتر از نرخ تنزیل باشد، به تعویق انداختن جنگ با صرفه تر خواهد بود. به عبارت دیگر به نرخ امروزی 5٪ اقتصاد جهانی در سال آینده با ارزش تر از همان میزان در سال جاری می باشد. ولی با استفاده از مفهوم هزینه- فایده دلایل روشنی وجود دارد که این میزان مساوی است.
به عبارت دیگر اگر بتوانیم بین آغاز جنگ در سال جاری و یا سال آینده انتخاب کنیم، امسال هزینه آن 350 میلیارد دلار می باشد ولی سال آینده هزینه آن بالاتر خواهد رفت. مطابق آخرین پیش بینی صندوق بین المللی پول 5٪ اقتصاد جهانی در سال 2014 مبلغ 363 میلیارد دلار خواهد بود.
بنابراین آیا بهتر است وقوع جنگ را به تعویق انداخت؟ اگر آنگونه عمل شود 350 میلیارد دلار بیشتر در اقتصاد جهانی سرمایه گذاری خواهد شد وبه احتمال زیاد ارزش آن در سال آینده 363 میلیارددلارخواهد شد واین مقدار درست اندازه مبلغی است که در اثر تعویق جنگ از دست خواهیم داد. پس با در نظر گرفتن رشد اقتصادی به عقب انداختن جنگ مزیتی ندارد.
البته در اینجا یک استثنا وجود دارد، تحلیل ارائه شده در سطور گذشته فرض می گیرد که کره شمالی برای همیشه به تهدیدات خویش ادامه خواهد داد و تغییر رژیم و یا تغییر اهداف آن غیر ممکن است.
برخی از صاحبنظران فکر می کردند که کیم جون یون ممکن است منشا تغییرات باشد ولی تا به حال به نظر می رسد که این کارشناسان در اشتباه بودند. ولی این احتمال هنوز ارزش بررسی را دارد. اگر به عنوان مثال فرض نماییم که وضعیت کره شمالی ظرف 50 سال آینده تغییر نماید، احتمال وقوع جنگ متفاوت خواهد شد، اگر چه نه به اندازه ای که شما انتظار دارید.
به عبارت دیگر کاهش احتمال درگیری از 10٪ به 5٪، تنها احتمال وقوع جنگ را طی 50 سال از 99٪ به 92٪ می رساند و انتظار می رود در نتیجه آن مبلغ 25 میلیارددلاری پس انداز گردد.
می توان اینگونه نتیجه گیری نمود که جهان در حال حاضر باید 25 میلیارددلار تحت عنوان غذاو یا دیگر کمک ها جهت کاهش احتمال بروز منازعه به کره شمالی کمک نماید.همچنین جهان میلیاردها دلار تا کنون به کره شمالی کمک نموده است ولی چنانکه مثال بالا نشان می دهد احتمال بروز جنگ هنوز بسیار بالاست.
البته کره شمالی تنها کشوری نیست که امکان وقوع جنگ را تعیین خواهد کرد. در طول این سالها کره جنوبی تحرکات پرهزینه ای را تحمل نموده است. در غیاب جنگ کره شمالی همسایه اش را با حملات کم شدت امتحان می نماید و اگر این حملات برای همیشه ادامه یابد و هزینه آن به اندازه نرخ تنزیل اجتماعی بالا رود، هزینه کل بی نهایت خواهد شد.دراین سناریو کره جنوبی در اسرع وقت به دنبال جنگ خواهد بود.
ترجمه: مهدی پورحسنی