فاضل نظری می‌گوید: شاید کسانی که به دنبال شکل خاصی از شعر باشند، نتوانند آن را در «ضد» پیدا کنند، اما به نظر خودم اشعار «ضد» اشعار امیدوارانه‌تری است. البته من هیچگاه در شعرهایم مایوسانه حرف نزده‌ام.

فاضل نظری که رهبر معظم انقلاب، روز گذشته در بازدید از نمایشگاه کتاب، تازه‌ترین اثر وی را تهیه کردند، در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به انتشار تازه‌ترین مجموعه شعر خود با عنوان «ضد» که از سوی انتشارات سوره مهر در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ارائه شده است، گفت: توجه مقام معظم رهبری به این کتاب برای من مایه افتخار است و طبیعی است که در پوست خود نگنجم. اینکه ایشان با این همه مشغله سیاسی و اقتصادی و ... آن هم در شرایط فعلی کشور، ذره‌پروری کردند و کتاب مرا ورق زدند و به آن عنایت داشتند برای من مایه خوشحالی فراوان است.

وی در ادامه با اشاره به اشعار این مجموعه شعر گفت: جمع شدن اشعار «ضد» چهار سال طول کشید و انتشار آن هم چندان زمانی نبرد. اشعار این مجموعه به نظر من در ادامه اشعار سه‌گانه من است، مثل خشتی کنار خشت دیگر. به همین خاطر در «ضد» هم اشعار عارفانه هست و هم اشعار عاشقانه، یکی دو ملمع به زبان عربی و فارسی و یکی دو شعر آیینی.

نظری افزود: دوست دارم کسانی این مجموعه را بخوانند که سه گانه مرا خوانده‌اند؛ چون به نظرم این اشعار در کنار اشعار سه گانه من است که معنا پیدا می‌کند.

این شاعر افزود: شاید کسانی که به دنبال شکل خاصی از شعر باشند، نتوانند آن را در این مجموعه پیدا کنند، اما به نظر خودم اشعار «ضد» اشعار امیدوارانه‌تری است. البته من هیچگاه در شعرهایم مایوسانه حرف نزدم.

«گریه‌های امپراطور» مربوط به دوره عاشقانگی من است

سراینده مجموعه شعر «گریه‌های امپراطور» افزود: من نمی‌توانم بگویم که یک اثر من از اثر دیگر بیشتر فروش کرده است، ولی مجموعه شعر اولم به خاطر اینکه قبلا توسط دو ناشر دیگر هم منتشر شده بود از اقبال بیشتری برخوردار بوده است، ولی در مجموع فروش همه آنها چندان فاصله‌ای باهم ندارد.

نظری ادامه داد: شعرهای سه گانه من برای سه دوره خاص از زندگی من هستند. شعرهای گریه‌های امپراطور برای دوران دبیرستان و اوایل دانشگاه من بود که به آن می‌گویم دوره عاشقانگی و بی‌پروایی برای گفتن برخی از حرف‌ها و موضوعات. در دوره‌های بعد آدم می‌آموزد که به موضوعات دیگری محتاط‌تر نگاه کند و به موضوعات دیگری بیشتر فکر شود. مثلا در دوره‌های رفته بر شاعری‌ام، فهمیدم که شاید مفهومی زیبا باشد، اما بر اعتقاد مردم تاثیر بگذارد؛ چون مردم همیشه شعر را به عنوان شعر نمی‌بینند، بلکه آن را دلیلی برای توجیه رفتارهای دیگران نسبت به خودشان می‌سنجند.

وی همچنین گفت: من به همین خاطر در دوره‌های بعدی شعرم تنها به دلنشین بودن توجه نکردم. الان شاید بیت‌های بسیار زیبایی در ذهنم باشد که آنها را هرگز منتشر نکنم، چون شعر باید به باور مردم کمک کند. نمی‌شد به دلیل زیبا بودن شعر، هر حرفی را با آن زد.

غزل باید به عشق وفادار باشد

نظری در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره متمرکز شدن بیشتر اشعارش به غزل و توانایی این قالب در بازتاب دادن موقعیت زیستی خود گفت: غزل قالبی نیست که در برابر شرایط جامعه تغییرات آنی نشان دهد. در طول صدها سال گذشته مگر غزل چقدر انعطاف نشان داده و یا تغییر فرم ایجاد کرده است که بخواهد در چند سال اخیر این تغییرات را بپذیرد؟ به اعتقاد من غزل باید به جانمایه اصلی خودش ـ که عشق است ـ وفادار باشد و اگر می‌خواهد به حوزه‌های دیگر سرک بکشد باید این کار را مانند حافظ انجام دهد.

این شاعر افزود: غزل باید ریشه در خاک عشق داشته باشد، اما شاخه‌هایش به فرهنگ و اجتماع و حتی سیاست هم سرک بکشد. به نظر من غزل سیاسی یعنی قیدی برای محدود کردن شعر. غزل می‌تواند به سیاست بپردازد، اما این قید محدودش می‌کند؛ کما اینکه حافظ هم غزل عاشقانه دارد و هم غزل عاشورایی که هر کدام برای خود علاقه‌مندانی دارد، ولی منجر نشده غزلیات او طبقه‌بندی شود.

نظری ادامه داد: به هر روی، نمی‌شود آدم در اجتماعی زندگی کند و از آن تاثیر نپذیرد. تاثر من نسبت به پدیده‌های پیرامونم اگر در حوزه تاثیرپذیری از کلمات باشد، باید از کلماتی استفاده کنم که مردم به کار می‌برند، اما اگر از کلماتی که این روزها ساخته شده و به کار می‌رود، کمتر استفاده کنم، به معنی بی‌توجهی من به دیگر کلمات نیست. کلمه امروز کلمه‌ای است که زمان استفاده از آن در حال حاضر است. اگر تاثیر پذیری هم در حوزه مفاهیم و اخلاقیات و ... است که امروز بیش از هر چیز دیگری به آن نیاز داریم و موضوعی کهن نیست.

اخلاق گمشده امروز جامعه ماست

وی خاطرنشان کرد: اخلاق گمشده امروز جامعه ماست و  اگر به آن می‌گویند مفهومی کهن، من دوست دارم از مفاهیم کهن بهره ببرم و خودم را موظف می‌دانم که درباره چیزی که در درونم نسبت به آن احساس نیاز می‌کنم، حرف بزنم.

سراینده مجموعه شعر اقلیت در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره رویکرد شاعران جوان کشور به قالب‌های کهن گفت: به نظرم در غزل در سال‌های گذشته درهای تازه‌ای باز شده است. غزل در حال حرکت به مسیر بن‌بستی بود که آخرش خستگی و دست کشیدن و کنار آمدن بود، اما در سال‌های اخیر مسیر تازه‌ای در این رودخانه باز شد و امروز نشاط بیشتری در آن شاهدیم. این به خاطر کشف ظرفیت‌های تازه‌ای در غزل است.

نظری تاکید کرد: باید این واقعیت را پذیرفت که زبان فارسی با عروض عربی واقعا نسبت پیدا کرده است و غزلی که پریزاده شعر فارسی است، این تجلی را در بالاترین شکل خود نشان می‌دهد.

عاشق باید مثل امیر مؤمنان علی (ع) باشد

وی افزود: عشق چیزی نیست که انسان بتواند آن را فراموش کند. عشق دلیل خلقت است و ما به دنیا آمده‌ایم تا عاشق باشیم ولی نتوانسته‌ایم معشوق واقعی‌مان را پیدا کنیم، هرچند دنبالش گشتیم. اگر کسی روی زمین به دنبال معشوقش می‌گردد، باید حواسش باشد که معشوقی را پیدا کند که او را به سمت آسمان هدایت کند. آدمی این کار را نکرد، ولی کسانی مانند امیر المومنین علی (ع) این چنین معشوقی روی زمین داشتند.

نظری ادامه داد: از عشق نمی‌توان صرف نظر کرد. زندگی بدون عشق که دیگر زندگی نیست و به خاطر همین غزل هم هنوز در حال نفس کشیدن است. به عبارت ساده‌تر، غزل به موضوعی پیوند خورده است که فراموش شدنی نیست.

این شاعر تاکید کرد: فکر می‌کنم اگر آدمی پیر شود و بمیرد، اما هیچوقت عشق را تجربه نکرده باشد، عاشق نبوده باشد و هیچ وقت یاد نگرفته باشد در دوست داشتن، ثروت و دانایی است که در حسادت کردن نیست؛ یاد نگرفته باشد که در از دست دادن به دست آوردن بزرگ‌تری نهفته است؛ مغبون و زیانکار زندگی کرده است و غزل به نوعی تمرین حضور در چنین فضایی در فضای ذهنی انسان است.

وی در پایان گفت: در غزل است که به معشوق می‌گوییم همه دارایی ما تقدیم به تو. در غزل است که معشوق را مانند سرو بلند بالایی می‌بینیم که جهان بهانه‌ای است برای آفرینش او. حالا هر چه مقام آن معشوق را بلندتر ببینیم، جهانی که با آن معشوق را ترسیم می‌کنیم، بلندتر، زیباتر، آراستنی‌تر و دلخواسته‌تر می‌شود.

--------------------------------
گفتگو از: حمید نورشمسی