به گزارش خبرنگار مهر، بعضی از افراد در تاریخ جهان هستند که به واسطه جاه طلبی، خود را در دل مردم جا کردهاند و آنقدر که به فکر محبوبیت خودشان بودهاند به مردمشان فکر نکردهاند. "خوزه مورینیو" مربی بزرگ و موفقی است اما تا قبل از اینکه با رئال مادرید مقابل دورتموند شکست بخورد همواره از سومین قهرمانی خود در اروپا با سه تیم متفاوت دم میزد و نامی از دهمین قهرمانی رئال نمیبرد. هوادار رئال شاید هرگز از مورینیو به عنوان یک مربی اسطورهای برای تیمش یاد نکند.
در این خصوص مثال برعکسی هم وجود دارد. نام "سرادموند هیلاری" در عرصه ورزش کوهنوردی نامی آشناست. این کوهنورد نیوزلندی در سال 1953 به همراه "تنزینگ نورگای"، شرپای نپالی، فاتح قله اورست شد. جالب است بدانید این کوهنورد بنام و همراهش فقط 15 دقیقه روی قله حضور داشتند. در آن لحظه سر ادموند هیلاری از نورگای خواست که به بالای قله برود تا عکسی از او به یادگار بگیرد. اما نورگای هرگز نتوانست عکسی از کوهنورد نیوزلندی بگیرد چون عکاسی بلد نبود و عکسی از این کوهنوزد به ثبت نرسید.
نورگای در خودنوشتنامه خود به نام "مرد اورست" نوشت: "از هیلاری خواستم عکسش را بیندازم اما او پیشنهادم را رد کرد. به سویش حرکت کردم تا عکسش را بگیرم اما بنا به دلایلی سرش را تکان داد و نخواست این کار را انجام دهم."
این مثال از این جهت بود که این کوهنورد که همواره از او به عنوان یک مرد بشردوست نیز یاد میشود، بیآنکه خود را اسیر جاه طلبی کند به این مقام و منزلت دست پیدا کرده و لقب سِر را از آن خود کرده است. صعود به بلندترین قله جهان از او مردی فروتن بار آورد.
مهدوی کیا در بازی پرسپولیس - سپاهان قرار بود برای پنج دقیقه به میدان برود و پس از آن همیشه از دنیای فوتبال خداحافظی کند. ابتدا قرار بود این بازیکن فقط پنج دقیقه نخست بازی و بدون اینکه یار تعویضی محسوب شود به میدان برود. بعد موضوعاتی از سوی مدیرعامل پرسپولیس مطرح شد مبنی بر اینکه سپاهانیها برای این حرکت ستاد تشکیل داده اند
. پرسپولیس در حالیکه در چند نقطه زمین به شدت احساس ضعف میکرد و مهدوی کیا در تمام این پستها میتوانست در زمین حاضر باشد و اتفاقا بازی خوبی هم ارائه کند اما به میدان فراخوانده نشد. این بازیکن زمانی به بازی گرفته شد که در آستانه ضربات پنالتی بود و بوی باخت استشمام میشد.
مهدوی کیا از حضور در زمین امتناع نکرد. برای مهدوی کیا هوادار در اولویت بود و هست. گفته بود میآید در فینال جام حذفی پایی به توپ بزند و برود. گفته بودند فقط پنج دقیقه. مهدوی کیا هم قبول کرده بود که همان پنج دقیقه به میدان بود. اما کدام پنج دقیقه؟
اما او پای حرفش ایستاد. بازیکنان اینچنینی آیا به اندازه انگشتان یک دست در فوتبالمان داریم؟ مهدوی کیا در این مدتی که در پرسپولیس به بازی گرفته نشد دم برنیاورد. حال آنکه به زعم بسیاری از کارشناسان جزو بهترینهای تیم بود. اما با نظر کادر فنی باید بیرون مینشست تا اینکه دست آخر به جای اینکه صدای او دربیاید صدای کادر فنی درآمد و اخراجش کردند.
اما باز هم برگشت. مرد قرن فوتبال هامبورگ ثابت کرد هوادار برای او جلوتر است. اگر پرسپولیس جامی بالای سر نبرد و باخت در عوض شان مهدوی کیا که در باخت تیم هم پای هوادار و همبازیانش ایستاد بالاتر رفت.
اسطوره بودن به جاه طلب بودن نیست. به واسطه اخلاق میتوان جاودانهتر بود. مهدوی کیا برای فوتبال ایران که رنگ مادیات و ابتذال گرفته نعمت بود و امید که این فوتبال زخم خورده از چنین نعماتی محروم نماند.