مصطفی جمشیدی، همزمان با انتشار تازه‌ترین اثر خود با عنوان «وقایع‌نگاری یک زندیق» گفت: در این کتاب اگرچه فرم ابتدا جلوه‌گری می‌کند، اما ذات داستانگوی من بیشتر از سایر موارد خودش را نشان می‌دهد.

مصطفی جمشیدی که همزمان با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تازه‌ترین رمان خود را با عنوان «وقایع نگاری یک زندیق» از سوی انتشارات عصر داستان منتشر کرده است در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به این اثر اظهار داشت: این رمان یک کار تاریخی نیست و یک کار داستانی است و ساحت این دو موضوع از یکدیگر جداست. البته داستان و روایت تاریخی در بخش‌هایی دارای اشتراک نیز می‌شوند و من هم نمی‌خواهم بگویم که باید به تاریخ پشت کرد.

وی ادامه داد: برای من همیشه این سئوال مطرح بوده که چطور شهر تهران در قحطی گندم پیش آمده به دلیل حضور نیروهای متفقین در تهران در زمان جنگ جهانی دوم سه میلیون نفر کشته داد و چطور این کشتار خاموش در کشور من صورت گرفت. این داستان هم به نوعی برمی‌گردد به نوع روایت داستانی خاطره‌انگیز در این زمان.

جمشیدی افزود: پدر بزرگ من در زمان کوران قحطسالی آن سال‌های تهران خودش به سمت سرزمین‌های شوروی سابق کوچ کرد و  به همراه سایر مهاجرین بنادر و سرزمین‌های آن مناطق را ساختند. برای من این حرکت یک سویه بود که در این اثر نشست.

نویسنده رمان «شب رنج موسی» ادامه داد: این رمان، داستان سلوک دو شخصیت با عناوین فتحی و شریعت است که از منطقه غربی ایران یعنی زنجان و همدان به سمت شمال ایران کوچ می‌کنند و در واقع وارد یک سفر اودیسه‌وار می‌شوند و در این سفر فرهنگ شفاهی پدران ماست که توسط آنها روایت می‌شود.

وی همچنین گفت: این کتاب و فصل‌بندی‌هایش با عنوان رنج نامگذاری شده است. فصل اول رمان هم که به معرفی شخصیت‌ها می‌پردازد در واقع روایتی از زندگی این افراد پس از پایان سفرشان و حضورشان در اردوگاه‌های کار بازماندگان از جنگ است و در فصول بعدی با فلاش بک داستان این سفر روایت می‌شود.

این نویسنده همچنین گفت: در این کتاب اگرچه فرم ابتدا جلوه‌گری می‌کند، اما ذات داستانگوی من بیشتر از سایر موارد خودش را نشان می‌دهد و مخاطب را به روایت محض می‌رساند که گاه گاه هم غلطتیدن در یک سوررئالیزم را منجر می‌شود که می‌توانیم از آن به تخیل و رویا تعبیر کنیم. در واقع این کتاب ترکیبی است از رئالیسم و هزار توی داستانی و در نهایت هم اعجازی نامعمول را رقم می‌زند.