حجت الاسلام اعرافی با تاکید بر گسترش ابواب فقهی در الگوسازی پیشرفت اسلامی-ایرانی تصریح کرد: اگر فقه ما بخواهد به الگوپردازی کمک کند باید بر اساس تجربیات جدید ابواب جدیدی را پایه گذاری کند.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام علیرضا اعرافی رئیس جامعةالمصطفی العالمیه در دومین کنفرانس الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت که روز چهارشنبه 18 اردیبهشت در کتابخانه ملی برگزار شد، طی سخنانی به موضوع «اجتهاد تمدن‌ساز» پرداخت و گفت: مفروض ما این است که اسلام دین تمدنی است و می تواند بشریت را در همه ساحت ها به شکل نظام وار هدایت کند و همچنین مفروض ما این است که انقلاب درصدد تحقق گفتمان تمدنی و بازتولید گفتمان اسلامی است. باور داریم هر کار در حوزه تمدنی مبتنی بر گسترش اندیشه و دانش است تا آنجا که به معارف اسلامی برمی گردد باید اجتهادی باشد.

وی افزود: اصطلاحی از اجتهاد امروز به عنوان «عملیةالاستنباط فی الحکام الفرعیه» رواج دارد، اما اجتهاد فراتری هم داریم که اگر بخواهیم به سمت الگوسازی و تمدن سازی حرکت کنیم این اجتهاد جامع تر را نیاز داریم. همه تلاش هایی که در این دهه ها در اسلام و در جهان اسلام شده مبارک است اما ما در زیرساخت ها کاستی داریم و اگر بخشی توسط حوزه و دانشگاه تامین نشود، نمی توان به الگوها دسترسی یافت.

حجت الاسلام اعرافی در ادامه به تشریح 9 محوری که روش اجتهادی خود را باید در آن گسترش دهیم، پرداخت و گفت: اولین مساله گسترش ابواب فقه است. فقه ما بسیار غنی است و از روش مندی استواری برخوردار است اما این دستگاه اجتهادی در پنجاه و چند باب فقهی می‌گنجد. من معتقدم اگر فقه ما بخواهد به الگوپردازی کمک کند باید بر اساس تجربیات جدید، ابواب جدیدی را پایه گذاری کند. نکته دوم مساله تعلیم و تربیت است که این مساله در فقه ما جایگاهی ندارد و باید فقه ما بابی در همین عنوان داشته باشد در روابط اجتماعی فقه ما توان پاسخ به نیاز امروز را ندارد بنابراین گسترش ابواب فقهی فراتر از ابواب موجود یک ضرورت است که بدون آن نمی توانیم به الگو و تمدن سازی برسیم.

رئیس جامعة المصطفی در ادامه تاکید کرد: در فقه ما و در مراجعه به منابع و استخراج احکام درباره حکم کلی خیلی کار شده است اما نگاه موضوع شناسانه بسیار کم است. دستگاه فقهی ما حتی در کتب فقهی موجود نیاز به بازسازی دارد. سومین نکته بحث اجتهاد نظام سازی است کاری که شهید صدر تا حدودی انجام داد. شهید صدر در آن زمان در کتاب «اقتصادنا» کار کرد، اما این نظام پردازی در این اثر تقریبا گم است. نکته چهارم بحث اجتهاد در حوزه اخلاقیات است متاسفانه دانش اخلاق اسلامی متناسب با گسترشی که فقه ما دارد، بسط نیافته است، اما در هر حال اخلاق اسلامی حوزه ویژه خود را دارد ما در بازشناسی فضیلت ها و رذیلت ها کم کار کرده ایم و طبقه بندی اخلاقی ما همچنان از فلسفه و تمدن یونانی متاثر است اما آنچه در ذخایر قرآن و روایات اسلامی داریم فوق العاده بیشتر از آن است که الان داریم.

وی به اجتهاد ناظر به حوزه توصیفات اسلام اشاره کرد و گفت: اگر به آنچه گزاره توصیفی اسلام در قرآن و حدیث توجه کنیم، خواهیم دید که دستگاه اجتهادی ما غالبا کم عمق کار شده است در حالی که همان موشکافی های موجود در فقه جواهری ما اگر وارد صحنه شود مطلقا در حوزه گزاره های توصیفی به توفیق می رسیم.

اعرافی به نکته ششم در حوزه نقش اجتهاد در تمدن سازی اشاره کرد و گفت: نکته ششم امتداد تفکر فلسفی اسلامی است که مقام معظم رهبری نیز بر آن تاکید دارند. ما فلسفه اسلامی داریم که اوج آن در تفکر صدرایی مشاهده شده است در واقع اجتهاد فلسفی برای گسترش تفکر حکمت الهی و فلسفه ما به قلمروهای دیگر نیاز داریم.

این شش محور کاری است که برای تولید الگوی پیشرفت بر عهده خود ما است. نکته هفتم بحث امتداد مجموعه آن چه که از اجتهاد جامع به دست آوردیم می باشد که باید در حوزه و دانشگاه بررسی شود.

نکته هشتم حوزه فناوری است که محصول علم است. از جمله در حوزه هنر، معماری و... ادواتی که از تجربه بصر تولید می شود در تولید این ها حتماً مناسباتی با اندیشه اسلامی وجود دارد.

حجت الاسلام اعرافی در پایان متذکر شد نکته آخر این است که حوزه الگوهای نرم افزارانه در حوزه الگوهای رفتاری مورد توجه قرار گیرد اما آن چه نتیجه می خواهیم بگیریم این است که طراحی الگوی اسلامی نیازمند توسعه ابعاد و ساحت های اجتهاد است. فکر می کنم نظام اسلامی و اندیشه های امام و رهبری و ظرفیت های گفتمان انقلاب این صلاحیت را دارد که ما را به سمت کلان پردازی ببرد که اجتهاد را در حوزه های مختلف توسعه دهد.

در بخشی دیگری از این کنفرانس حجت الاسلام  حمید پارسانیا عضو پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز به ارایه مقاله خود با عنوان روش شناسی نظریه های پیشرفت پرداخت و گفـت: تولید یک نظریه با روش و هویت علم و روشمند بودن شناخته شده است. باید به چگونگی شکل گیری نظریه های یشرفت و عملکرد نظریه تعامل و پیامدهای نظریه در جامعه هدف توجه کرد که هیچ نظریه ای بدون روش وجود ندارد.

وی تاکید کرد: در قرن 19 رویکرد پوزیتیویستی به علم وجود داشت بحث روش و روشمندی  علم مطرح نبود و علم مستقیماً با نگاه پدیده عینی به وجود می آمد.

حجت الاسلام  پارسانیا به مبادی شکل گیری یک نظریه اشاره کرد و افزود: دو دسته مبادی برای ایجاد یک نظریه وجود دارد که تکوین نظریه را فراهم می کند یکی مبادی معرفت شناسی و دیگری مبادی غیرمعرفتی است. واقعیت نظریه در هر محیط فرهنگی و تاریخی ریشه در عوامل معرفتی و غیرمعرفتی دارد. برای روش شناسی نظریه پیشرفت باید تکوین نظریه و محیط خود را مورد توجه قرار داد و همین طور به پیامدهای نظریه و تاثیرات کوتاه مدت و بلندمدت آن در همه حوزه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... توجه نمود.

حجت الاسلام  پارسانیا در پایان تاکید کرد: در محیط های علمی فقط نظریه درس ندهیم بلکه  زمینه های چگونگی ورود عوامل به پیامدهای معرفتی و غیرمعرفتی غیرنظریه ها شناخته شود.