تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۱

اگر افراد خانواده نتوانند به هم اعتماد كنند و افراد جامعه نسبت به يكديگر بدگمان باشند و اين بي اعتمادي به سطح ملت- دولت برسد اثرات ناگواري در حركت جامعه به سمت پيشرفت و تعالي بر جاي مي نهد.

به گزارش خبرگزاری مهر، ارتباط ميان افراد زماني به درستي شكل مي گيرد و به بالندگي خود نزديك مي شود كه احساس خوشايند خود را نسبت به طرف مقابل به او منتقل كنيم. به عبارت ديگر اين تنها كافي نيست كه نسبت به كسي احساس خوشايندي داشته باشيم، بلكه بايد اين احساس خوشايند را به او انتقال دهيم و بفهمانيم كه احساس ما در مورد وي چگونه است.

روشن است كه اين كار در وجود شخص مقابل اثر مثبتي مي گذارد و او را بر آن مي دارد و تشويق مي كند كه در ارتباط موردنظر فعال تر برخورد كند و سطح ارتباطي خود را به تراز بالاتري بكشاند.

در واقع انسان موجودي اجتماعي است و زندگي اجتماعي مستلزم همكاري است و ركن اول همكاري، اعتماد و مثبت نگري نسبت به ديگران است. گاهي انسان ناگزير است كه تصميم بگيرد با افراد ديگر همكاري كند يا رقابت.

ما ايرانيان همان طور كه داراي جامعه اي خود شيفته اي هستيم، جامعه بدبيني هم داريم در خود شيفتگي دچار نوعي انزوا مي شويم و همين امر باعث مي شود كه بي اعتمادي در جامعه رسوخ كند افراد به يكديگر بدبين شوند و به يكديگر اعتماد نكنند و هميشه اين احساس را داشته باشند كه يكي قرار است سر آنها كلاه بگذارد يا به آنها صدمه وارد كند.

در جامعه ايران به سبب همين بدگماني و سوء ظن در ارتباطات اجتماعي است كه افراد نمي توانند به يكديگر اعتماد كنند. آنها يا به طور مطلق تسليم مي شوند و ديگري را باور مي كنند يا اصلا نمي توانند باور كنند، لذا اعتماد نمي كنند. علت اين منفي نگري نسبت به ديگران خود شيفتگي است.

در سطوح پايين تر در بعضي موارد احساس حقارت فرد موجب عدم اعتماد به ديگران مي شود، مثلا پسري كه در دوران كودكي مادرش او را ترك كرده ممكن است اين احساس را داشته باشد كه هرزني او را ترك خواهد كرد و از آنجا بدگماني نسبت به زنان شروع مي شود.

اگر افراد خانواده نتوانند به هم اعتماد كنند و افراد جامعه نسبت به يكديگر بدگمان باشند و اين بي اعتمادي به سطح ملت- دولت برسد اثرات ناگواري در حركت جامعه به سمت پيشرفت و تعالي بر جاي مي نهد. بي اعتمادي به ديگران اغلب ناشي از مشكلات تربيتي در خانواده ها و در مقياس اجتماعي، ناشي از فرهنگ بدبيني و سوء ظن در جامعه است.

اشخاصي كه ديدگاه مثبت به ديگران دارند مي توانند سرمايه اي از حسن نيت را براي خود فراهم كنند و از اين سرمايه اجتماعي در جهت رسيدن به اهداف خود استفاده نمايند واقعيت اين است كه مردم دوست دارند با دوستان خود كه به آنها اعتماد دارند كار كنند.همچنين آشنايي افراد با انسان مزيتي به همراه دارد و شناخت مردم، مشخصا تفاوتي ايجاد مي كند. مردم به كساني كه خوب مي شناسند كمك مي كنند. هر قدر با مثبت نگري به ديگران ارتباط خود را با آنان قوي تر كنيم به همان نسبت  آنها بيشتر مايل خواهند بود كه با ما باشند يا امورشان را به ما بسپارند.

براي تقويت مثبت نگري به ديگران انجام دادن اين موارد توصيه مي شود: هركس را به همان گونه كه هست بپذيريم اين تصور كه هه انسان ها همان گونه كه ما مي خواهيم مي بايستي خوب باشند و هيچ عيب و ايرادي نداشته باشند تصوري غير واقعي است

با مثبت نگري و اعتماد به ديگران در آنها انگيزش كافي ايجاد كنيم و به گونه اي آنان را تحت تاثير قرار دهيم كه راهي را انتخاب كنند كه تلاش بيشتري براي رسيدن به هدفي كه مد نظر ماست، از خود نشان دهند.

براي اين كه اظهار نظر ما مفيد واقع شود آن را طوري بيان كنيم كه طرف مقابل احساس كند آن اظهار نظر براي سازندگي ارائه شده و روح حمايت و تشويق در آن نهفته است.

تا وقتي كه اطمينان نيافته ايم كه به ما دروغ مي گويند به افراد اعتماد كنيم. اگر هميشه به ديده ترديد به ديگران نگاه كنيم در اين صورت حتي هنگامي كه شخصي حقيقتي را بيان مي كند به نظرمان دروغ جلوه مي كند، چرا كه در واقع همن چيزي است كه ما دنبال آن هستيم.

گشاده رويي يكي از نشانه هاي مثبت نگري به ديگران است هركس بتواند بخش بزرگي از اطلاعات مربوطه به خود را كه ممكن است در فرآيند ارتباطات ميان فردي موثر واقع شود در موجب تسهيل آن گردد، مخفي كند و در نتيجه آن را از مسير طبيعي خود خارج سازد اگر ديدي مثبت به ديگران داشته باشيم با گشاده رويي مواجه مي شويم.

همدلي خود مي تواند يكي از جنبه هاي مثبت نگري باشد. همدلي كردن با كسي به مفهوم درك كردن احساسات آن فرد است و همدلي توانايي يك فرد است كه به گونه اي تجربي در مي يابد كه فرد ديگر چه تجربه اي در لحظه خاص و در يك چارچوب مشخص و با توجه به نظر خويشتن دارد.

برچسب‌ها