اگر والدين به قوانين تربيتي اسلام آشنا باشند و از آنها در تربیت کردکان خود مدد گيرند بسياري از نارساييهاي تربیتی جبران پذير است. به سخني ديگر، چنان چه به هر وسيله اي زمينه شقاوت در كودك به وجود آمده باشد، تربيت صحيح اسلامي عاملي است براي از بين بردن آن زمينه.به طوري كه حتي محيط فاسد، رفيق بد، معلم بي دين و....در انحراف انسان كارگر نيفتد. بنابراين "تربيت "عامل اصلي و اساسي است و بايد بدان توجه بسيار شود. والدين بايد اصول تربيت در اسلام را بياموزند ودر مراحل مختلف زندگي كودك،آن اصول را به كار گيرند.
از بدو تولد برخي از استعدادهاي بالقوه انسان رو به فعليت مي گذارد و بعضي ديگر همچنان باقي مي ماند. مثلا در ساعات نخستين تولد استعداد غذا خوردن طفل به فعليت مي رسد و از مادر شير مي مكد تا سير شود. غرايز حقيقت جويي ،علم يابي و.... همه بالقوه هستند و به مرور زمان به فعليت مي رسند. از حديث شريف اطلب العلم من المهد الي اللحد استفاده مي شود كه آغاز تربيت و تعلم كودك از بدو تولد آغاز مي شود.
اولين غريزه طفل پس از تولد احساس گرسنگي و سيري است. حقيقت جويي و تعلم نيزاز ديگر غرايز اوليه است كه پس از آن به فعليت مي رسند و غرايز بالقوه ديگر كودك در طول زمان بروز خواهد كرد. اما والدين بايد غرايز و استعداد كودكان خويش را به خوبي شناسايي و ارزيابي كنند و آنها را با الهام از تعاليم الهي تحت تربيت صحيح اسلامي قرار دهند.
يكي از مصاديق تربيت درست غرايز اين است كه در جهتي گام بر داريم كه غرايز فرزندانمان در موقع معين طبيعي و فطري آنها به فعليت برسند و از انجام اموري كه باعث شكوفايي غير طبيعي غرايز مي شود خودداري نماييم. مثلا قبل از رسيدن كودكان به سن بلوغ نبايد با صحنه هاي جنسي برخورد كنند يا در برابر آنها از اين موضوع گفتگو شود يا عكس و فيلم هاي مهيجي ببينند. چون در آن صورت كودكان دچار "بلوغ زودرس" مي شوند. يعني در سنين پايين تر ازسن طبيعي بالغ مي شوند. اين امر موجب مي شود كه برخي از استعدادهاي كودكان از بين برود، به ذهن و حافظه آنها نيز زيان برسد و علاوه بر آن، بسياري از ارزشهاي انساني و معنوي فدا شود.
از اين رو روانشناسان تاكيد دارند كه غرايز كودكان نبايد زودتر از حد معمول و طبيعي به فعليت برسد و هنگام شكوفايي نيز بايد تعديل شوند. پس لازم است كه حالت نشاط و شادابي كودك همواره حفظ شود تا غرايز او كشته نشود يا به مسير انحرافي نيفتد.
از جمله غرايز بسيار مهمي كه از اوان كودكي و بلكه طفوليت بايد بدان توجه شود، غريزه"مذهب گرايي" است. امروزه براي همه مسلم شده است كه انسان غريزه اي به نام "مذهب گرايي "دارد كه فطري است و قرآن شريف به فطري بودن آن تصريح فرموده است. لذا بر والدين است كه كودكانمان را از ابتدا به خواندن نماز تشويق و ترغيب كنند. البته، تشويق بايد همواره با تلطف بسيار و مهرباني شاياني همراه باشد، به گونه اي كه كودكان به طور خودكار و طبيعي نماز خوان شوند نه با زور و بد اخلاقي و عصبانيت.
بنابراين مذهب را گر چه بايد از دوران طفوليت در كودك پروراند، اما اين امر نبايد به شيوه هاي غير اسلامي انجام شود. مثلا كودك ده ساله ضعيف را نبايد وادار كنيم كه در هواي داغ تابستان 30 روز روزه بگيرد. اين راه تربيت و رشد غريزه مذهب نيست، بلكه بايد كودك را تشويق و ترغيب و تلطف تربيت كرد و غرايز او بر اين اساس رشد كند و هدايت شود. براي اين كار روزه هاي چند ساعته كه ميان كودكان مرسوم است مفيد و مناسب است. با همين نوع روزه مي توانيم كودكان را به اين عبادت بزرگ تشويق كنيم و غريزه مذهبي آنان را رشد دهيم.
بنابر اين اگر بتوانيم هر كدام از غرايز را در مسير به فعليت رسيدن به خوبي رشد و هدايت كرد، فرزندان ما مسلمان و مفيد به حال جامعه خواهند شد و به شخصيت كودكانمان بايد به ديده احترام نگريست و با تلطف و مهرباني با آنان رفتار كرد. در غير اين صورت فرزندان ما لجوج و عقده اي و متكبر و ظالم بار خواهند آمد و خود در اين سو تربيت مقصريم چون در اثر سو تربيت، فرزندان خود را به شقاوت و خسران دنيا و آخرت ره برده ايم.