رامین مهمانپرست سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه کشورمان پیش از انصراف از کاندیداتوری ریاست جمهوری با حضور در خبرگزاری مهر به سئوالات این خبرگزاری در خصوص حضورش در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری پاسخ داد.
بخش هایی از این مصاحبه را در زیر بخوانید:
_ سئوالی که مااز همه کاندیداها این سئوال را مطرح می کنیم ، چه ویژگی را در خود دیدید که به این نتیجه رسیدید وارد عرصه انتخابات شوید؟
من فکر می کنم کسانی که می خواهند در صحنه کلان مدیریت کشور وارد شوند جدای از آنچه در اصل 115 قانون اساسی کشور اشاره شده است ، باید ویژگی های متمایزی داشته باشند.
تردیدی نیست که کسی که می خواهد وارد این عرصه شود باید کاملا معتقد به نظام و عاشق کشور و پایبند به اصول و قوانین آن باشد. اگر کسی تردیدی در این موارد داشته باشد حتی با وجود آراء بالا هم نمی تواند رئیس دولت خوبی باشد. باید برای این کشور از جان مایه گذاشت. کسی که وارد این صحنه می شود باید انقلاب را از خود بداند و حاضر باشد برای منافع ملی از همه چیز خود بگذرد.
این ویژگی ها لازم است اما کافی نیست. رئیس دولت باید از قدرت مدیریت بالایی برخوردار باشد و مدیریت کلان را باید خوب طراحی و اجرا کند.
بنده به دلیل سوابق خود این توانایی را دیده ام.
من فکر می کنم اگر صحنه را خالی کنیم و پا به عرصه نگذاریم غفلت کرده ایم. ممکن است بعضی ها بگویند تعداد زیادی وارد صحنه شده اند و شما به مراحل بالاتر وارد نمی شوید. اشکالی ندارد. ما وظیفه خود را انجام دادیم. ما برای کشور در هر زمانی که نیاز بوده است وارد صحنه شده ایم. مگر زمانی که در اوج فتنه 88 مسئولیت سخنگویی وزارت امور خارجه را به ما واگذار کردند کار آسانی بود. هیچ وقت نگفته ام که در این شرایط کار سختی است و پس از آرام شدن شرایط این وظیفه را قبول می کنم.
من در ان زمان هم گفتم ما مثل سرباز هستیم. هر جایی که بتوانیم کاری انجام دهیم، آماده ایم.
من تنها کسی بودم که با وجود عدم منع قانونی مسئولیت خود را واگذار کردم و از آنجا که سخنگویی وزارت امور خارجه دائما با خبرنگاران در ارتباط است و ممکن است این شبهه ایجاد شود که می خواهید از تریبون به نفع خود استفاده کنید از این مسئولیت استعفا دادم.
می توانید من را اصولگرا بدانید
- به عنوان یک کاندیدا علی القاعده باید به یکی از دو جریان سیاسی کشور اصولگرایان و اصلاح طلبان گرایش سیاسی داشته باشید. موضع شما در این زمینه چیست؟
کسی که از قبل از انقلاب در درگیری های سیاسی بوده نمی تواند بگوید که من سیاسی نیستم. طبیعتا اگر بخواهیم در وزارت امور خارجه کار انجام دهیم نباید درگیر مسائل سیاسی داخلی شویم.
ما در همه انقلاب درگیر مسائل سیاسی داخلی بودیم و آنچه به عنوان یک اصل به آن پایبند بوده ایم نظامی است که بر اساس ولایت فقیه بنا شده است و نظام ولایت فقیه را هم مطلقه می دانیم. ضمن اینکه بنده مقلد رهبرمعظم انقلاب هستم و تنها چیزی که برای من اهمیت دارد اجرای فرمایشات مقام معظم رهبری است.در کار خود نیز تنها تلاش کردم چارچوب های فکری ایشان را دنبال کنم حتی اگر تضاد و اختلافی با نظرات بعضی از مسئولین دیگر داشته باشد.
خدا را شکر می کنم که به دلیل همین طرز تفکر در حوادث مختلف بعد از انقلاب اسلامی در بحران ها و فتنه ها همیشه توانستم مسیر ولایت را دنبال کنم و هیچ وقت از این مسیر جدا نشدم. حالا تعریف این را اگر می خواهید اصولگرایی بگذارید می توانید من را در آن گروه قرار دهید.
اینکه در کارهای تشکیلاتی احساس کنیم هر کسی در یک گروهی قرار گرفت و تنها باید از افراد همان گروه استفاده کند، قبول ندارم. در برخی از کشورها افراد به صورت حزبی فعالیت می کنند و هر کسی در هر حزب و گروهی که هست باید به آن حزب و اساسنامه پایبند باشد. افرادی با جایگاه های مشخص در آن حزب و گروه قرار دارند و باید از آن افراد استفاده شود و به هر حال رقابت حزبی است. من به این قائل نیستم و معتقدم وجود تفکرها و تشکل های مختلف طبیعی است و باید در هر کشوری باشد . همه اینها هم زمانی که در یک چارچوبی باشند و اصول مشترک داشته و به نظام معتقد باشند، برای اینکه در همه کارها از همه ظرفیت ها استفاده کنیم کافی است. ممکن است کسی اصولگرا باشد ولی تشخیص دهد که برای کار اجرایی کشور فرد اصلاح طلب دارای صلاحیت است. باید از همه ظرفیت های کشور استفاده کنیم .
در وزارت امور خارجه یاد گرفتیم و تمرین کردیم که در حالی که خودمان گرایش های فکری مشخصی داریم در کار اجرایی ظرفیت های کشور را حذف نکنیم . از هر کسی که دارای توانایی است جدای از تفکر سیاسی وی به عنوان یک ظرفیت استفاده کنیم .
مشکل تحریم ها با پذیرش شروط طرف مقابل حل نمی شود
- شعارهایی که نامزدها در خصوص تحریم ها می دهند ، گاهی اوقات این شائبه را ایجاد می کند که آنها اطلاعی از وضعیت تحریم ندارند. شما به عنوان یک فرد مطلع فکر می کنید مسئله تحریم ها بر علیه ایران قابل حل است؟ در بحث هسته ای چه تصمیمی دارید؟
نکته اصلی در پرونده هسته ای ایران این است که به بهانه اینکه ممکن است جنبه نظامی پیدا کند ، فشار هایی از جمله تحریم ها و قطعنامه ها را وارد می کنند. اینکه تلاش کنیم تهدید را تبدیل به فرصت کنیم بحث دیگری است که در این زمینه تلاش کرده و رشد هم پیدا کرده ایم.
اما طبعا ما از هیچ تحریمی استقبال نمی کنیم و این کار را زشت و غیر قانونی می بینیم . اما باید توجه کنیم که این دعوا سیاسی است و با اهداف سیاسی نیز دنبال می شود. ما بر این اساس باید بدانیم وبه مردم هم بگوییم که فکر نکنند اگر اکنون وارد مذاکره شویم و یک سری شروط آنها را بپذیریم و از بخشی از حقوق خود صرف نظر کنیم مشکل حل می شود.
حتی اگر الان به این نتیجه برسیم که به فرض محال بگوییم تمام فعالیت های هسته ای خود را متوقف می کنیم تحریم ها به بهانه دیگری ادامه پیدا می کند.
با منطق قوی و برخورد تأثیر گذار انسانی می توانیم تأثیر بیشتری در عرصه مذاکرات داشته باشیم
- هیچ امکانی وجود نداشت که ایران هم بر خواست خود پافشاری کند. آیا مواضع تند مسئولان دولتی باعث نشد که طرفین تحریک شوند؟
در مرحله اول باید بدانیم که ابرقدرت هایی که منافعشان را در ایران از دست داده اند می خواهند به ایران فشار بیاورند . باید این امر با به عنوان یک اصل قبول کنیم .
اینکه چه بکنیم به شکل اساسی هم از حقوق خود بهره مند شویم و هم فشارها دیگر روی ما نباشد؟ باید گفت ما اهل مذاکره و دفاع منطقی از حقوقمان هستیم. اما باید دید چه زمانی مذاکره حقوق ما را تأمین می کند.
ما معتقدیم برای اینکه بتوانیم در دنیای امروز از حقومان برخوردار باشیم، فشار ها کاهش پیدا کند و بتوانیم مسیر خود را ادامه دهیم باید قدرتمند باشیم. به هر کشوری که ضعیف باشد فشار می آورند.
اما قدرت و اقتدار را باید ما در صحنه های داخلی و هم خارج از کشور ایجاد کنیم. در صحنه داخلی اگر کشوری می خواهد قدرتمند باشد باید مولفه های اقتدار را که شامل وحدت و انسجام ملی ، پایبندی به اصول و ارزش ها و داشتن یک فرماندهی واحد در کشور می شود را داشته باشد. ما بهترین زمینه را برای این وحدت و فرماندهی واحد با نظام ولایت فقیه در اختیار داریم و هم باید نظرات ایشان را به عنوان حرف آخر بپذیریم. البته این معنای این نیست که کارشناسی نداشته باشیم و نظر ندهیم.
هر موقع توانستیم این سه عامل را در کنار هم در کشور ایجاد کنیم به پیروزیهای بزرگ دست یافته ایم.
بخش دیگر هم به اقتدار ما در تحولات بین المللی باز می گردد. نباید اجازه دهیم هر تصمیمی ، با هر هدف و فتنه ای در منطقه شکل بگیرد.
اگر اقتدار ملی را در کنار اقتدار منطقه ای جمع کنیم ما را به عنوان یک قدرت می پذیرند. در این صورت در مذاکره می توانیم ادعا کنیم که از موضع برابر، احترام متقابل و به رسمیت شناختن حقوق صحبت کنیم .
این موارد اصول کار است و ما هم به این سمت حرکت می کنیم. امیدوارم ظرف ماه های اینده با توجه به انتخابات پیش رو و تحولات منطقه بتوانیم به نقطه ای برسیم که اقتدارمان را به نمایش بگذاریم و در مذاکرات از موضع مقتدرانه دسترسی پیدا کنیم .
البته ادبیات مختلف آثار مختلفی دارد . زمانی که بتوانید با یک منطق قوی ، برخورد تأثیر گذار انسانی حرف خود را منتقل کنید تأثیر بیشتری خواهد داشت. من معتقدم باید از بهترین روش در برخورد با افکار عمومی دنیا استفاده کنیم . رفتار انسانی و رعایت کرن اصول محترمانه که هیچ منافاتی با دفاع از منافع ملی و پایبندی به اصول ما ندارد، حتما اگر در افراد سیاسی مقابل ما اثر نگذارد در افکار عمومی تأثیرگذار خواهد بود و حقانیت ما به اثبات می رسد.
مدیران سیاست خارجی افراد مسلطی در مسائل داخلی هم هستند
- ولایتی ، متکی ، جلیلی ، روحانی و مهمانپرست همه دیپلمات هایی هستند که در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده اند. دلیل این حضور را چطور ارزیابی می کنید؟ آیا مشکل حادی در دیپلماسی داشته ایم که دیپلمات ها این طور آستین بالا زده اند و یا اینکه گمان می کنند گرایش ویژه ای در مردم به سمت سیاست خارجی وجود دارد.
چندین دلیل دارد و یکی از دلایل اینکه مسائل مهم داخل کشور ارتباط تنگاتنگی با سیاست خارجی دارد. ما یک کشور معمولی نیستیم. نظام جمهوری اسلامی هستیم که یک انقلاب اعتقادی و ارزشی داشته است. مخاطب ان هم مردم دنیا بوده اند و هم تأثیرگذاری بزرگی در عرصه های بین المللی و منطقه ای داشته است و هم هجمه های سنگینی در عرصه های بین المللی و منطقه ای برعلیه کشور ما انجام شده است.
خیلی از مسائلی که در کشور باید پیگیری شود ارتباط تنگاتنگی با مسائل خارجی دارد . یکی از توانایی هایی که به نظر می آید برای اداره کشور لازم است اشراف و تسلط به مسائل سیاست خارجی برای حل مسائل داخلی و ایجاد زمینه برای رشد است. هر چقدر ما بتوانیم دستگاه سیاست خارجی مقتدر تری داشته باشیم برای پیشرفت کشور شرایط بهتری فراهم می شود.
نکته دیگر این است که کسانی که در دستگاه سیاست خارجی پست مدیریتی دارند به عنوان حلقه رابط ارگان های داخلی با خارج از کشور باید از هم مسائل، تحولات و موضوعات اساسی کشور مطلع باشند، همه خواسته ها را درخارج از کشور تأمین کنند و هم زمینه های توسعه روابط باید در این حلقه واسط در سیاست خارجی شکل بگیرد. معمولا مدیران سیاست خارجی افراد مسلطی در مسائل داخلی هم هستند. دنیای امروز دیگر دنیایی نیست که همه مرزها را ببندیم و بگوییم در همه زمینه ها می خواهیم خودکفا شویم.خیلی اوقات اصلا مقرون به صرفه نیست که خود یک کاری را انجام دهید و بهتر است کالایی وارد شود و در بش دیگری کالایی صادر.
نکته سوم هم این است که حتما در یک تعامل با کشورهایی که در زمینه های مختلف پیشرفته تر باشند بهتر می توانیم برنامه های رشد و توسعه را ادامه دهیم.
ویژگی دیگر نیروهای دستگاه دیپلماسی این است که عادت کرده اند و یاد گرفته اند که از ظرفیت های ملی برای کار استفاده کنند. دیدگاه سیاسی، گروهی و جناحی نداشته باشند. این تربیت دستگاه سیاست خارجی می تواند برای کشور یک فرصت ایجاد کند.
ما در شرایطی هستیم که باید بهترین امکانات را با همه ظرفیت های داخل کشور به کار بگیریم تا بتوانیم به نقطه اوج مورد نظر برسیم. شاید این از نکات اصلی است که هم مردم توجه متمایزی به مدیران ارشد دستگاه دیپلماسی دارند و هم مدیران ارشد بیشتری در صحنه حاضر شده اند.