به گزارش خبرگزاری مهر، کلوپ با بودجه سالیانه 40 میلیون پوند تیمی جوان ساخته و اکنون تنها یک بازی با پادشاهی در اروپا فاصله دارد. آنها 8 سال قبل در آستانه ورشکستگی بودند و وقتی در سال 2008 کلوپ وارد این باشگاه شد با کسب عنوان یازدهمی به کار خود پایان دادند.
دورتموند سال گذشته و سال قبل از آن دو بار پیاپی به عنوان قهرمانی بوندس لیگا دست پیدا کردند. این تیم سال قبل با شکست بایرن مونیخ با نتیجه 5 بر 2 در جام حذفی، در فوتبال آلمان به دوگانه رسید. کلوپ اکنون در لبه بزرگی میایستد.
روزنامه سان مصاحبه ویژهای را با این مربی انجام داده است، کسی که سال گذشته گزینه جانشینی "روبرتو دی ماتئو" در تیم فوتبال چلسی بود اما قرارداد خود را با دورتموند تمدید کرد. او در خصوص فلسفه، سبک، روابطش با بازیکنانش و خیلی چیزهای دیگر صحبت کرده است.
* آیا بیطرفها از تیم شما حمایت خواهند کرد؟
- اگر میخواهید یک داستان جدید و ویژه داشته باشد در این لحظه از فوتبال جهان روز شنبه شما باید از تیم ما طرفداری کنید. وقتی که ما چهار - پنج سال قبل کار خود را شروع کردیم، هیچ هدفی در کوتاه مدت پیش رویمان نبود فقط میخواستیم فوتبال بهتری ارائه کنیم و به مردم کمک کنیم تا عصرهای شنبه در ورزشگاه وستفالن از فوتبال لذت ببرند.
* شما به عنوان یک پدر هستید و یا یک رئیس؟
- من واقعاً یک آدم معمولی هستم. گاهی اوقات دوست آنها هستم و گاهی اوقات آموزگارشان. آنچه را باید انجام بدهیم را به آنها میگویم. خیلی مشکل نیست که شما در یک لحظه یک دوست و در لحظه دیگر در نقش یک معلم ظاهر شوید.
بزرگترین مهارت من، قضاوت صحیح است. زندگی را درک میکنم، فوتبال بخشی از زندگی است. من به آنها میگویم که چطور میتوانند آنچه را اتفاق میافتد را دریابند. بازیکنان من جوان هستند و به مانند ابر ستارهها رفتار میکنند. آنها نیاز دارند که راه صحیح را پیدا کنند و شغل من این است که آن راه را به آنها نشان دهم.
* دورتموند باشگاهی عظیم با 82 هزار طرفدار در هر هفته است. چرا بازیکنان این باشگاه را ترک میکنند؟
- برای بازیکنان ساده نیست که باشگاهی دیگر با اینچنین حجمی از تماشاگر پیدا کنند اما غیرممکن هم نیست. آنها رویاهای متفاوتی دارند. رویاهای خودشان و یا رویاهای پدر و مادرشان، من نمیدانم. این واقعاً طبیعی است آدمها بخواهند در جهتهای متفاوت حرکت کنند. کما اینکه شما به سویی میروید که فکر میکنید بهتر است و زمانی هم هست که شما میبینید "اه، این مسیر به آن خوبی نیست که فکر میکردم".
* شما یک بار در پیش فصل تیم قدیمیتان ماینتس را به یک دریاچه در سوئد بردید.
- آنجا هیچ امکاناتی نبود، حتی برق و غذا هم وجود نداشت. ما پنج روز در آنجا بودیم. آنها میبایست خودشان ماهی میگرفتند. همین شد که برای نخستینبار در 100 سال با تیم ماینتس به بوندس لیگا صعود کردیم. اگر میخواهید نتایج ویژهای کسب کنید باید حس ویژهای هم نسبت به مسائل داشته باشید و همچنین کارهای ویژه انجام دهید. شما میتوانید در خصوص جرات صحبت کنید و یا میتوانید با آن زندگی کنید. مشخص بود که ما وضعیت خیلی مشکلی در آن فصل داشتیم، من میخواستم آنها این احساس را داشته باشند که میتوانند بر هر چیزی غلبه کنند، البته این را به آنها نگفتم.
اگر شما چیزی را حس میکنید، نباید در خصوص آن صحبت کنید. ما به همراه یک نقشه سوار قایق شدیم و سعی کردیم یک جزیره را پیدا کنیم. اول که وارد شدیم یک آتش درست کردیم و آب جوشاندیم، پیوسته باران میبارید و پس از اینکه بعد از 5 ساعت بارش باران متوقف شد، پشهها از راه رسیدند. آرزو میکردیم که دوباره باران بگیرد. تیم ما تیم فوق العادهای بود. پس از این اتفاقات ما شبیه شجاعدل ها شدیم، به بوندس لیگا صعود کردیم و با کسب عنوان یازدهم به کار خود پایان دادیم.
* اولی هوینس رئیس باشگاه بایرن مونیخ علاقمند بود شما را به خدمت بگیرد.
- او به من زنگ زد قبل از تعطیلات زمستانی فصل 2007-2008 و زمانی که هدایت ماینس را بر عهده داشتم. اما او به من نگفت که قرار است مربی باشم. او گفت "ما دو گزینه را مد نظر داریم که شما یکی از آنها هستید." چند هفته بعد من ساعت 9 صبح تماسی از هوینس دریافت کردم و او گفت "امروز صبح تصمیم گرفتیم با یورگن دیگری به توافق برسیم." آنها با کلینزمن وارد گفتگو شده بودند اما برای یک مربی دسته دومی چندان بد نیست که از تیم بایرن مونیخ پیشنهاد داشته باشد.
* تیم شما با هزینه سالانه 40 میلیون پوند بسته میشود، این در حالی است که رئال مادرید 200 میلیون پوند هزینه میکند اما شما این تیم را حذف کردید.
- پول مهم نیست، پول امکان موفقیت را افزایش میدهد اما نمیتواند تضمینکننده موفقیت باشد. ما یک سوپر مارکت نیستیم. آنها میدانند که ما نمیتوانیم به بازیکنانمان پول زیادی بپردازیم و این شیوه ما نیست. نمیتوانیم به مانند رئال مادرید و بارسلونا به بازیکنان خود پول بپردازیم. باید با جدیت کار کنیم. اگر بتوانیم این پول را به دست بیاوریم پرداختهایمان را بالا میبریم.
* وقتی که بازیکنان خود را از دست میدهید، چه احساسی دارید؟
- واقعاً سخت است. سال گذشته "شینجی کاگاوا" که از نظر من یکی از بهترین بازیکنان جهان است، را از دست دادیم. او اکنون در بال چپ بازی میکند، وقتی بازیهای او را تماشا میکنم قلبم میشکند برای من بسیار دشوار است اما او گفت "میخواهم تجربه جدید با منچستر یونایتد داشته باشم." برای مردم ژاپن بازی کردن در منچستر یونایتد اتفاق بزرگتری نسبت به بازی کردن در دورتموند است.
من نمیتوانم به ژاپن بروم و بگویم "لطفاً شینجی را تنها بگذارید. به شینجی بگویید که شما میخواهید او در دورتموند بازی کند." ما 20 دقیقه در آغوش هم گریستیم. پرسیدم "چرا میخواهی از اینجا بروی؟" سال قبل هم نوری شاهین از تیم ما جدا شد و به رئال مادرید رفت چون که رئال بزرگترین باشگاه فوتبال جهان است.
* شما برای "ماریو گوتزه" هم گریه خواهید کرد؟
- نه، این فرق دارد. هیچکس فکر نمیکرد که او از تیم ما برود. این به مانند یک حمله قلبی بود. من یک روز بعد از اینکه تیم مالاگا را شکست دادیم، این خبر را شنیدم. فقط یک روز برای جشن گرفتن فرصت داشتم و آن وقت یکی آمد و فکر کرد که این برای من کافی است و مرا نقش بر زمین کرد. باید بگویم که این خیلی غم انگیز بود. صبح روز بعد کمی بهتر شدم، فرصت بیشتری در اختیار داشتم برای اینکه بتوانم با این موضوع کنار بیایم اما برای تیم باور این قضیه سخت بود.
* آیا بازیکنان هم از شدت ناراحتی نخوابیدند؟
- بله درست است. من با 6 یا 7 تن از بازیکنان تماس گرفتم زیرا میدانستم کدام یک از بازیکنان دلشکسته هستند. آنها احساس کردند جدایی او به خاطر تیممان بود. ما به اندازه کافی خوب نیستیم. اما به نظر من این دلیل اصلی نیست. "پپ گواردیولا" دلیل اصلی است. گوتزه گفت "آنها به من گفتند یا الان یا هرگز" من هم به او گفتم "آنها سال آینده باز خواهند گشت و یا در دو سه سال آینده. " اما او 20 ساله است و الان میخواهد به خواستهاش برسد.
* در خصوص ساختن تیم جوانانتان بگویید.
- ما به قدر کافی شجاعت داشتیم تا بتوانیم تصمیمات ویژه بگیریم. به عنوان مثال مدافعان 18، 19 ساله مثل "هوملس" و "سوبوتیچ" را به بوندس لیگا آوردیم و من فکر نمیکنم تجربه تنها، مهمترین چیز باشد. شما باید شجاع باشید و کار خود را با جوانان آغاز کنید و ما این کار را انجام دادیم.
* بوندس لیگا میتواند به مانند لیگ اسکاتلند فقط یک مدعی قهرمانی و آن هم بایرن مونیخ داشته باشد؟
- این چیزی است که بایرن میخواهد. چنین به نظر میرسد. این به مانند جیمز باند است اما آنها جیمز باند نیستند و یک نفر دیگر هستند. آنها میخواهند از این به بعد یک دهه به مانند بارسلونا حکمفرمایی کنند. اوکی، آنها پول دارند و احساس، اما ما هم میخواهیم فصل آینده حریف بهتری برای آنها در بوندس لیگا باشیم. میتوانیم از پس انجام این کار برآییم. 25 امتیازی که در حال حاضر بین آنها و ما فاصله است به خاطر اشتباهات خودمان است و نه برتری بایرن.
* در شروع فصل شما گفتید که ما می توانیم قهرمان لیگ قهرمانان اروپا و شویم و آن را ببریم؟
- دو سال قبل بعد از اینکه من اولین قهرمانی بوندس لیگا را با دورتموند به دست آوردم به آنها گفتم که میخواهیم در سال جدید، هم بوندس لیگا و هم جام حذفی را ببریم و موفق به انجام این کار هم شدیم. نمیدانم سال آینده چه میخواهم بگویم. در حال حاضر این مشکل من است. (باز میخندد).
* چطور میتوانید گوتزه و لواندوفسکی را برای بازی فینال ترغیب کنید، درحالیکه میدانید این دو بازیکن فصل آینده در بایرن بازی خواهند کرد؟
- اول اینکه آنها مطمئن نیستند که بار دیگر این فرصت را خواهند داشت که در فینال بازی کنند، دوم اینکه مطمئن نیستم روبرت فصل آینده در بایرن بازی کند. او یا به عنوان کسی که هر سه جام را برده به بایرن میرود و یا نه. او میتواند با جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا به بایرن برود. بنابراین اگر شما به اندازه کافی باهوش باشید میتوانید این جام را با خودتان به رختکن تیم جدیدتان ببرید و آن را روی میز بگذارید. قطعی نیست که بازیکنان بتوانند در ورودشان به جایگاهی در تیم دست پیدا کنند. شما باید به همراه خود چیزی بیاورید. و بهترین چیز قهرمانی لیگ قهرمانان اروپاست.