به گزاش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی سه رمان نوجوانان منتشر شده در طرح رمان نوجوان امروز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان با عنوان «گردان قاطرچیها» نوشته داوود امیریان، «بازیها و لحظهها» نوشته حسن احمدی و «باغ کیانوش» نوشته علیاصغر عزتی پاک با حضور شهرام شفیعی به عنوان منتقد، صبح امروز سهشنبه 31 اردیبهشت در محل خبرگزاری فارس برگزار شد.
در ابتدای این نشست، شفیعی در سخنانی با اشاره به لزوم تهیه خلاصه رمان توسط نویسندگان اظهار داشت: من در سالهای گذشته به ناشران پیشنهاد میکردم که از نویسندگان به ویژه نویسندگان کتاب اولی بخواهند که در کنار تحویل متن اثر به آنها، یک برگ از خلاصه داستانشان را هم به آنها ارائه دهند.
وی افزود: در داستاننویسی برای کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان گاهی نگاه ساختاری به نویسندگی وجود ندارد. در واقع ما تعریف درستی از ساختار نداریم و ترمینولوژی دقیقی هم از آن پیش روی ما نیست. همه اینها یعنی تصویر صحیح از معنا و ساختار داستان پیش روی بسیاری از داستاننویسان ما نیست. این در حالی است که وقتی نویسنده تعریف درستی از داستان داشته باشد، بدون شک به ساختار داستانی که خلق کرده نیز اشراف دارد و این ارتباط و الگوی ساختاری است که کار او را اصولی به جلو پیش میبرد. این مانند همان علم بررسی و تحلیل رفتار متغییرها در ریاضی است.
علیالله سلیمی و شهرام شفیعی
نداشتن ساختار، ادبیات دفاع مقدس را تهدید میکند
شفیعی ادامه داد: داستاننویس کسی است که روابط میان متغییرهای خود را به صوت آگاهانه و با نظم پیش میبرد و ارائه خلاصه داستان ویترین این نظم و همگنی را نشان میدهد. متاسفانه در ادبیات دفاع مقدس نیز خطر نداشتن این ساختار بسیاری از آثار ما را تهدید میکند؛ هرچند برخی از آثار آن نیز از این منظر قوت دارند. در میان این سه اثر نیز کار آقای امیریان از منظر ساختار و سیناپْس داستانی کمی با مشکل روبرو است.
وی ادامه داد: داستاننویسان بزگ میگویند که ساختار، بزرگترین محصول بشر در حیطه کتابت است. هرچند که اثر حجیم نوشتن مایه پیشرفت نیست. من از خواندن کار آقای امیریان این نتیجه را گرفتم که آدمی به خاطر زمینه بیرونی و دمدستی گاهی به خلق اثری دست پیدا میکند که هم داستان هست و هم نیست.
سردبیر ماهنامه رشد دانشآموز در بخش دیگری از سخنان خود به لزوم توانمندی سلبی در ادبیات دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: هنرمند باید در نوشتن، خود و تعلقش را از کار داستانیاش بیرون بکشد و بگذارد داستان به معنی داستان، خودش جلو رود. این حرف به معنی آن است که داستان باید از روایت مستندات بگذرد و اجازه بدهد قصه خودش رشد کند و چیزی به واقعیت بیفزاید. اگر داستاننویس بگذارد شخصیتها روند طبیعی خود را طی کنند و داستان از کهن الگوی نهاده بر غریزه آدم پیروی کند، میتواند مخاطبان خودش را پیدا کند.
علیاصغر عزتیپاک، محمد مهدوی شجاعی و حسن احمدی
این نویسنده تاکید کرد: در داستان برخی قواعد ازلی و ابدی داریم که یکی از آنها توانمندی سلبی در نوشتن و خلق اثر ادبی است، اما متاسفانه در برخی آثار داستانی دفاع مقدس با فراموش کردن این واقعیت به جای روایت داستانی به گزارش کردن روی آوردهایم. به هر حال وقتی صحبت از داستان میشود باید همه تصورات و توقعات از داستان نوشتن را مد نظر داشته باشیم که معمولاً نهادهای سفارش دهنده به آن توجهی ندارند.
وی تاکید کرد: وقتی کاری مثل کار آقای امیریان را میخوانیم، باید باور کنیم که شیوه روایت آن بهترین شیوه روایت برای این قصه بوده است و راه بهتری برای آن وجود نداشته است. این کار دارای راوی سوم شخص است؛ در حالی که به نظرم با توجه به ساختار داستان بهتر بود از شیوه من راوی برای روایت در آن بهره ببریم؛ چون راوی سوم شخص رابطه صحیح میان راوی و داستان را شکل نمیدهد.
فروش کتاب لزوماً دلیل بر موفقیت یک کتاب نیست
نویسنده کتاب «قصههای غرب وحشی» ادامه داد: اینکه ما درباره یک اثر به دلیل میزان استقبال از آن صفت «موفق» را به کار ببریم به نظرم چندان صحیح نیست. گاهی نقد یک اثر فراموش شده کار را به اندازهای دوباره معرفی میکند که یک اثر فراموش شده را به اثری پرفروش مبدل میکند، اما در مود این سه کتاب باید بگویم که وجوه تمثیلی آثار آقای امیریان و این اثرشان گاهی مرا نگران میکند. به نظر من نوشتن داستان به سبک کمدیهای اسلپ استیک آن هم با اضافه کردن قاطرهایی که در تمام 24 ساعت شبانه روز مشغول تولید سرگین هستند، بیشتر شبیه شوخیهای مبتذل است و نمیتواند خیلی اسم ادبیات داشته باشد. نباید فراموش کرد که تنها به دلیل صرف خنداندن نمیشود همه چیز را حول یک موضوع مانند این متمرکز کرد.
شفیعی همچنین با اشاره به رمان «بازیها و لحظهها» گفت: در این اثر دو چیز مشخص وجود دارد. نخست ایده تیپیکال زنده شدن یک شیء و یا بیرون آمدنش از قاب عکس که بیشتر منشاء سینمایی دارد و فورمولش برگرفته از آثار سینمایی است و دیگری تعدد شخصیتها که به نظرم میتوانست اینگونه نباشد و کمی مخاطب را راحتتر با قصه روبرو کند.
«باغ کیانوش» رمانی سالم و کمادعاست
وی همچنین به رمان «باغ کیانوش» اشاره کرد و گفت: کار آقای عزتی به نظر من رمانی سالم و ساده و کم ادعاست که ایدهای ژنریک دارد. من خودم همیشه ادعا داشتم که ای کاش بچهها به بهانه دیگری غیر از بهانه موجود در باغ کیانوش جمع میشدند و کاش موقعیتی انتخاب میشد که موقعیت توصیفی بهتری از آن توسط نویسنده به ما ارائه میشد و امکان بازی گفتن بیشتری از اشیاء به نویسنده ارائه میداد.
«گردان قاطرچیها» نسخه ادبی «اخراجیها» است
همچنین علیالله سلیمی، مجری و کارشناس این نشست در سخنانی با اشاره به این سه رمان گفت: کار آقای احمدی برای مخاطب نوجوان سنگین است و نمیتواند مخاطب عام بپذیرد. اما در مقابل کار آقای امیریان از نظر میزان پذیرش مخاطب مانند فیلم سینمایی اخراجیهاست و باید آن را اخراجیهای ادبیات بدانیم. کار آقای عزتی نیز نه سنگین است و نه کوچه بازاری و به مولفههای داستان وفادار میماند و اساسا نگاه این نویسنده به داستان نگاهی نظاممند است. در واقع آقایان عزتیپاک و احمدی خط واحدی را در داستانهایشان دنبال میکنند که یک اندیشه را از نسلی به نسل بعد منتقل میکند.
در پایان این نشست حسن احمدی از نویسندگان حاضر در این نشست نیز در سخنانی اظهار داشت: در این کتاب راوی من گاهی مریی است و گاهی نامریی است. من خودم حس کردم که این مریی شدن و نشدن به اندازه کافی و مناسب بود.
وی افزود: بهترین قاضی برای یک رمان به نظر من مخاطبانش هستند و بسیاری از نوجوانان امروز هم آثار ما را آثاری سطح پایین میدانند و در نتیجه اینکه برخی میگویند کار من برای نوجوان سنگین است را نمیتوانم بپذیرم. این رمان نخستین مجلد از یک سهگانه است و شخصیت اصلی آن نیز شهید بهروز مردای است که من خلق کردم.