یونس شکرخواه استاد رشته روزنامه‌نگاری و از شاگردان پروفسور کاظم معتمدنژاد؛ او را مولد یک کهکشان ارتباطی که خودش (معتمدنژاد) نیز در حال تکثیر توسط آن است، توصیف کرد.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: مرور اخبار مهم حوزه رسانه را در هفته‌ای که گذشت با خبری درباره بدهی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به شرکت تعاونی مطبوعات آغاز می‌کنیم. آنگونه که مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات کشور  گفته، دیوان محاسبات طلب 4 میلیارد تومانی این شرکت تعاونی را از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد تائید و در این باره رای صادر کرده است.

علی‌اکبر بهبهانی گفت: دیوان محاسبات کل کشور طلب ما را که به دلیل دیرکرد در پرداخت اکنون به بالای 4 میلیارد تومان رسیده است، تائید کرده و در این باره رای صادر کرده است. در سال 83 که کاغذ وارد کشور می‌شد، ما در شرکت تعاونی مطبوعات کشور به عنوان نماینده معاونت امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این کاغذ را توزیع می‌کردیم و قرار بر این بود که درصدی از پول توزیع این کاغذها را به عنوان حق‌العمل کاری به ما بدهند که البته رقم بسیار ناچیزی بود و ما باید برابر آن را به شرکت «فار» که برای این کار سرمایه‌گذاری کرده بود، بازپس می‌دادیم.

آخرین وضعیت بدهی 4 میلیارد تومانی معاونت مطبوعاتی به شرکت تعاونی مطبوعات

مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات کشور اضافه کرد: در تمام این مدت معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به تعهدات خود عمل نکرده و این در حالی است که شرکت «فار» از ما شکایت کرده و حتی دستور توقیف ملک ما یعنی ساختمان شرکت تعاونی مطبوعات را هم اخذ کرده است.

بهبهانی گفت: البته ما این کار را نکردیم و چون خود را جزیی از وزارت ارشاد می‌دانیم، تا این لحظه از معاونت مطبوعاتی به مراجع قضایی شکایت نکرده‌ایم، ولی پیگیری‌های محاسباتی آن را انجام داده‌ایم که همانطور که گفتم طلب ما را تائید کرده‌اند و این مسئله را به اطلاع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم رسانده‌اند ولی تا جایی که من می‌دانم معاون مطبوعاتی و معاون اداری - مالی وزارت ارشاد و شخص وزیر ارشاد در حال بررسی مسئله هستند، ولی تا الان خروجی خاصی نداشته است.

شرکت تعاونی مطبوعات کشور با گستره فعالیت سراسر کشور و تاریخ ثبت نامحدود از سال 1367 توسط جمعی از صاحبان امتیاز و مطبوعات مستقل شروع به کار کرد و در حال حاضر قریب به 1700 صاحب امتیاز و مدیرمسئول مطبوعه در کشور عضو آن هستند.

«شهرزاد» موقتاً تعطیل شد

اما بشنوید از تعطیلی موقت مجله «شهرزاد» همزمان با جشن دهمین سالگرد انتشارش. آنگونه که یک عضو شورای سیاستگذاری ماهنامه شهرزاد گفته، انتشار این نشریه به منظور تغییر ساختار آن به یک موسسه، متوقف شده است.

سیدعلی کاشفی خوانساری گفت: «شهرزاد» از این پس تنها یک مجله نخواهد ماند. تصمیم داریم آن را به یک موسسه تبدیل کنیم که با موضوع فعالیت کودکیاری در کنار تمام خانواده‌های ایرانی باقی‌ بماند. این مجله اکنون در حال یک مهندسی مجدد است و دوره جدید آن پس از اعمال تغییرات از مردادماه منتشر خواهد شد. بدون شک آینده تاثیرگذاری نیز خواهد داشت.

6 روزنامه تذکر گرفتند

در هفته‌ای که گذشت، هیئت نظارت بر مطبوعات به 6 روزنامه تذکر داد. در جلسه اخیر این هیئت، گزارش عملکرد محتوایی شماری از نشریات مطرح و پس از بررسی مقرر شد به روزنامه‌های «بهار»، «تابناک»، «حزب الله»، «شهروند»، «کیهان»، «وطن امروز» و فصلنامه «زنده‌رود» به دلیل تخلف از ماده 6 قانون مطبوعات تذکر داده شود.

در ماده 6 قانون مطبوعات آمده است:

نشریات جز درمورد اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی و خصوصی که دراین فصل مشخص می شوند آزادند:

1. نشر مطالب الحادی و مخالف موازین اسلامی و ترویج مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد کند.

2. اشاعه فحشا و منکرات و انتشار عکس ها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی.

3. تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر.

4. ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه، به ویژه ازطریق طرح مسائل نژادی و قومی.

5. تحریص و تشویق افراد و گروهها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج .

6. فاش نمودن وانتشار اسناد و دستورها و مسایل محرمانه، اسرار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، نقشه و استحکامات نظامی، انتشار مذاکرات غیرعلنی مجلس شورای اسلامی و محاکم غیرعلنی دادگستری و تحقیقات مراجع قضایی بدون مجوز قانونی.

7. اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن و همچنین اهانت به مقام معظم رهبری و مراجع مسلم تقلید.

8. افترا به مقامات، نهادها، ارگانها و هر یک از افراد کشور و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی که حرمت شرعی دارند، اگر چه از طریق انتشار عکس یا کاریکاتور باشد.

9. سرقتهای ادبی و همچنین نقل مطالب از مطبوعات و احزاب و گروههای منحرف و مخالف اسلام( داخلی و خارجی) بنحوی که تبلیغ از آنها باشد.(حدود موارد فوق را آیین نامه مشخص می کند)

تبصره ـ سرقت ادبی عبارت است از نسبت دادن عمدی تمام یا بخش قابل توجهی از آثار و نوشته های دیگران به خود یا غیر، ولو به صورت ترجمه.

10. استفاده ابزاری از افراد (اعم از زن و مرد) در تصاویر ومحتوا، تحقیر و توهین به جنس زن، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیرقانونی، طرح مطالب موجب تضاد میان زن و مرد از طریق دفاع غیر شرعی از حقوق آنان.

تبصره ـ متخلف از موارد مندرج دراین ماده مستوجب مجازاتهای مقرر در ماده 698 قانون مجازات اسلامی خواهد بود و درصورت اصرار مستوجب تشدید مجازات و لغو پروانه می باشد.

11. پخش شایعات و مطالب خلاف واقع ویا تحریف مطالب دیگران.

12. انتشار مطلب علیه اصول قانون اساسی.

رونمایی از سردیس پدر علم ارتباطات با حضور چهره‌های ارتباطی

اما بشنوید از رونمایی سردیس پدر علم ارتباطات در ایران. آیین رونمایی از سردیس پروفسور کاظم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران، با حضور استادان رشته ارتباطات در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.

یونس شکرخواه، استاد ارتباطات و شاگرد پروفسور کاظم معتمدنژاد در این برنامه گفت: یک ویژگی عجیب که ما شاگردان استاد معتمدنژاد با همه وجود از او احساس کرده‌ایم، امید و روشن‌بینی است. این ویژگی او همیشه من را یاد عارفی می‌اندازد که به او گفتند آینده تاریک است و او گفت شاید، اما وظیفه ما روشن است.

وی افزود: معتمدنژاد هیچ وقت کسوت معلمی را با هیچ چیز عوض نکرد. یک ترسی که ما شاگردانش داریم درباره همین امید است. ما حق نداریم امید نشویم. حق نداریم کار ضعیف و بی‌کیفیت کنیم. استاد همیشه از کارهای ما اشکال می‌گرفت تا بهترشان کند. چند وقت پیش بود که در جمعی با خود استاد و دیگر شاگردان ایشان بودیم. من یک تحقیقی کرده بودم که آن را به ایشان دادم. چند دقیقه‌ای گذشت و ایشان چیزی نگفت. من هم نگاه معناداری به آقایان محسنیان راد، فرقانی و ... کردم که یعنی اشکال نگرفت. اما ایشان ناگهان گفت خودکارت را بده! گفتم خواهش می‌کنم نگویید که اشکال دارد! استاد معتمدنژاد گفت نه اشکال ندارد می‌خواهم با هم بهترش کنیم. به این ترتیب ایشان 8 تا 11 منبع جدید که من اصلا ندیده بودم، به من معرفی کرد.

شکرخواه: زندگی معتمدنژاد یعنی توسعه

این استاد ارتباطات ادامه داد: مطالب دانشگاهی و علمی به من آموخته که انسان‌ها را می‌توان از سه منظر بررسی کرد: اول این که چه می‌کنند؟ دوم این که چطور فکر می‌کنند و سوم این که محصولاتشان چیست؟ من از دانشجویان ارتباطات که کتاب‌های استاد را خواهند خواند، درخواست می‌کنم این مثلث را روی زندگی این مرد بگذارند و بررسی کنند. برای نکته اول باید بگویم که معتمدنژاد هیچ‌وقت جز معلمی کاری نکرد. برای مورد دوم که فقط به تربیت دانشجو فکر کرد.

شکرخواه گفت:‌ استاد معتمدنژاد دانشجویانی تربیت کرد که امروز خودشان قطب هستند. شیوه این تربیت هم این بود که من هیچ‌وقت حق نداشتم به جز وب و فضای مجازی به جای دیگر سر بزنم. یا آقای محسنیان راد یا فرقانی حق نداشتند درباره چیز دیگری جز حوزه خودشان تحقیق کنند. به این ترتیب، از دید من پروفسور کاظم معتمدنژاد کاری که کرد، تولید یک کهکشان ارتباطی بود و خودش را به وسیله آن تکثیر کرد. سومین فاکتور یعنی محصولات هم شاید بارزترین ویژگی معتمدنژاد باشد و امیدوارم گردهمایی های هفتگی‌مان را با سلامتی دوباره استاد، از سر بگیریم.

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: زندگی معتمدنژاد یعنی توسعه. برای من توسعه چیزی جز استمرار در یک مسیر نیست. معتمدنژاد همیشه در مسیر خودش حرکت کرد و توانست به شیوه خودش راه برود، به شیوه خودش فکر کند و به شیوه خودش تولید کند.

مهدی محسنیان راد استاد رشته علوم ارتباطات اجتماعی و از شاگردان پروفسور کاظم معتمدنژاد هم در این مراسم گفت: کجا دیده‌ایم که در کشورمان، مجسمه کسی را که زنده است، بسازند؟ این محبت است. یعنی این برنامه علت دارد و علت آن هم این است که استاد معتمدنژاد را خیلی دوست داریم. سعادت هم‌نشینی با استاد را آقای احمد میرعابدینی بیشتر از من داشته است و سه ماه است که کاملا در خدمت آقای دکتر است.

وی افزود:‌ چرا به کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات ایران می‌گوییم؟ ایشان که سنی ندارد. آقای معتمدنژاد 11 سال از من بزرگ‌تر است. دلیل این که ایشان را پدر علم ارتباطات ایران می‌نامند، این است که ایشان فعل پدری انجام داده است. او 23 سالش بود که برای دکترا وارد دانشکده حقوق می‌شود. در آن زمان هم هیچ کاری به ارتباطات نداشت. یک روز استاد حقوق ایشان یعنی استاد مصباح‌زاده که در موسسه کیهان آن زمان کار می‌کرده، سر کلاس می‌گوید کسانی که میل دارند بیایند کیهان، بیایند!

محسنیان‌راد: اگر دکتر معتمدنژاد در دهه 60 آن بردباری‌ها را نشان نمی‌داد، علم ارتباطات ایران به جایگاه امروزی نمی‌رسید

این استاد ارتباطات در ادامه گفت: معتمدنژاد کسی بود که بعد از دانشگاه و در اوقات فراغتش به روزنامه کیهان می‌رفت و از او خواسته می‌شود که روی روزنامه لوموند کار کند. او با این فضا کار ارتباطات را آغاز می‌کند. یکی از دلایلی که به واقع می‌توان معتمدنژاد را پدر علم ارتباطات ایران خواند، این است که او در سال‌های دهه 40 از هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران استعفا می‌دهد و عضو هیئت علمی موسسه عالی ارتباطات می‌شود. این موسسه، فقط یک موسسه بود نه دانشکده. اما معتمدنژاد یک سال بعد آن‌جا را تبدیل به دانشگاه کرد.

محسنیان راد گفت: معتمدنژاد درس‌های جدید را به دانشگاه آورد چون معتقد بود کشور ما به این درس‌ها نیاز دارد و شروع کرد به پرورش دانشجو. وقتی انقلاب پیروز شد، دانشکده ما را منحل کردند که روایت التماس‌هایمان را قبلا خوانده‌اید. خلاصه همه استادان رفتند. مثلا دکتر منصفی به آمریکا رفت و عکاسخانه به راه انداخت. دکتر معتمدنژاد هم به پاریس رفت؛ اما برگشت. او در سال 62 که دانشگاه باز شد، آمد. فرید قاسمی می‌گوید اسم «کاظم» برای دکتر بسیار به جا و فراخور است. چون کاظم یعنی بردبار. اگر ایشان در دهه 60 آن بردباری‌ها را نشان نمی‌داد، علم ارتباطات ایران به جایگاه امروزی نمی‌رسید.

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: استاد کاظم معتمدنژاد به واقع پدر علم ارتباطات ایران است چون ایشان مرکز تحقیقات رسانه‌ها را تاسیس کرد. اولین سمینار مطبوعات ایران را برگزار کرد که یک هیئت علمی سه نفره داشت و یکی از موضوعات آن سانسور در مطبوعات ایران بود. به یاد دارم که هیچکس در سمینار درباره این موضوع کار نکرده بود و استاد به من گفت برو درباره این موضوع کار کن. گفتم تا به حال در این زمینه کاری نکرده‌ام. گفت من کمکت می‌کنم. و دیگر این‌که ایشان فوق‌لیسانس ارتباطات را در ایران پایه گذاشت و بعد از آن هم دکترای این رشته را پایه گذاری کرد.

این پیشکسوت حوزه ارتباطات گفت: مجسمه عالی است، تقدیر عالی است، ستایش‌ها و محبت‌ها عالی است اما توجه داشته باشید که باید کمک کنیم تا تئوری کاظم معتمدنژاد اجرا شود. او طرح جامعی به نام طرح جامع رسانه‌ها در ایران دارد که جزئیاتش در هیئت دولت موجود است. او برای این طرح دو پیش‌نویس قانون نوشته است. اول استقلال حرفه‌ای روزنامه‌نگاران و دوم شورای عالی رسانه‌ها. قانون دوم اشاره به هیئت نظارت بر مطبوعات دارد. دکتر معتقد است قانونی که می‌گوید افرادی باید بر مطبوعات نظارت کند، برای زمانی بود که افرادی وجود داشتند که خشیت قرآنی داشتند. خشیت یعنی این‌که فرد بیش از این‌که نگران خودش باشد، نگران دیگران باشد. ببینید ما در چنین عرصه‌ای باید به حرف چنین آدمی گوش کنیم و آخرین مورد طرحش هم میثاق اصول اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاران است.