خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: مشارکت سیاسی به مانند سایر مفاهیم حوزه علوم انسانی دارای غنای مفهومی است و مدلولهای گوناگونی را می توان به این دال نسبت داد.

همین غنای مفهومی باعث می شود تا دسته بندی های گوناگون و مختلفی از مشارکت سیاسی داشته باشیم. در یک تعریف گارد و بیسر بیشتر به بعد عمل و تعهدآمیز مشارکت توجه کرده اند، آنان مشارکت را چنین تعریف می‌کنند: مشارکت را می‌توان به صورت “ تعهد مشترک در پرداختن به مسائل توسعه براساس تقسیم توافق شده وظایف و مسئولیت‌ها ” تعریف کرد.

مشارکت‌ها حول هدف‌های مشترک شکل می‌گیرد و شرکاء پیگیری یک یا چند فعالیت را در راستای یک هدف، به صورت مشترک یا به صورت ردیفی، به عهده می‌گیرند. مشارکت‌ها ممکن است بسته به هدف مورد دستیابی، موقت یا برای مدتی طولانی باشد.

بر اساس یک دیدگاه مشارکت یک حرکت آگاهانه، فعال، آزاد و مسئولیت آوری است که برای پیشبرد امور جامعه ضروری است. بر‌این اساس، تعاریف جدید مشارکت از نوعی رابطه همکاری به بنیادی اساسی برای برنامه‌های توسعه و از عملی صرفاً منفعلانه به کنشی فعال و اگاهانه تغییر کرده است.

برخی از اندیشمندان نیز به بعد فعال مشارکت توجه نموده و آن را از نظر تعهد بررسی می‌کنند به نظر این عده "مشارکت در کارهای  اجتماعی به معنی نوعی تعهد و قبول مسئولیت فردی و اجتماعی است که هر کدام از ما ناگزیریم آن را بپذیریم. این تعهد و مسئولیت می‌تواند در شکل کار و فعالیت معین یا نامحدودی صورت پذیرد که شمار زیادی از‌این وظایف جنبه اخلاقی و اجتماعی داشته و تعدادی نیز فرم حقوقی و اقتصادی به خود گیرد."

در بين انديشه‌هاي حاكم بر جامعۀ نوين، مشاركت سياسي دخالت هر چه بيشتر مردم و گروههاي اجتماعي در مسائل سياسي به صورت مستقيم یا غيرمستقيم دانسته مي‌شود. مشاركت سياسي در اين معنا نوعي اختيار و آزادي عمل فردي است كه بوسيله آن نوعي اعمال اراده و قدرت تصميم گيري جمعي كه مشروعيت حكومت را تضمين مي‌كند، ديده مي‌شود.

  كنار گذاشتن خشونت و نارضايتي و عمل كردن فرد بر اساس رفتارها و فراگردهاي جمعي كه نوعي برابري همگاني را مي‌طلبد جداي از سياست مربوط به دخالت شركتها و يا كليسا در امور سياسي مشاركت سياسي ناميده مي‌شود.

رابطه متقابل و انتظار از يكديگر حوزۀ گسترده‌اي براي مشاركت سياسي فراهم ساخته كه عملكرد فرد در سازمانها و نهادهاي جامعه را در گسترۀ مشاركت سياسي قرار مي‌دهد.

مشاركت سياسي داراي دو تقسيم بندي يا نوع است: 1- مشاركت مستقيم؛ 2- مشاركت غيرمستقيم.

دخالت در تعيين سرنوشت وانتخاب ونظارت بر نظام سياسي حاكم بر خود به صورت رأي دادن در چارچوب احزاب فراگير را مي‌توان مشاركت سياسي مستقيم ناميد، همچون انتخابات مجلس و رياست جمهوري در ايران.

اما مشاركت سياسي غيرمستقيم، راهكاري برای دخالت مردم در امور سياسي است به طوری که در اين سيستم سياسي، فعاليتهاي حزبي اولويت اول را داراست.

در اين سيستم،  نظام سياسي و دولت حاكم بر آن، برآمده از راي مستقيم و انتخاب رهبر سياسي كشور به وسيله مجلس مي‌باشد، مانند انتخاب رئيس جمهور در آمريكا و چين. در آمريكا به عنوان نظام سياسي دو حزبي، مشاركت سياسي در قالب دو حزب نمود مي‌يابد و در چين فعاليت در حزب كمونيست و انتخاب دبير كل حزب به عنوان رهبر سياسي از ديگر مصاديق مشاركت سياسي است.