خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: فلسفه به مجموع آراء و نظریات اندیشمندان درباره هستی یا جهان، شناخت و ارزش اطلاق می‌شود. در این معنا فلسفه، رشته‌ای از دانشهای بشر تلقی می‌گردد. باید دید آیا کودکان از لحاظ توان عقلی در سطحی قرار دارند که بتوانند با آراء و نظریات فیلسوفان آشنا شوند؟

در وهله اول باید معنای آموزش فلسفه به کودکان را بیان نمود.فلسفه به مجموع آراء و نظریات اندیشمندان درباره هستی یا جهان، شناخت و ارزش اطلاق می‌شود. در این معنا فلسفه، رشته‌ای از دانشهای بشر تلقی می‌گردد. باید دید آیا کودکان از لحاظ توان عقلی در سطحی قرار دارند که بتوانند با آراء و نظریات فیلسوفان آشنا شوند؟بدون تردید طرح نظریات فلسفی یا آنچه در مکتبهای مختلف فلسفی مطرح شده است برای کودکان و نوجوانان نه جالب است و نه با سطح رشد عقلانی آنها تناسب دارد.

“فلسفه برای کودکان " يک برنامه آموزشی است که اين امکان را فراهم می آورد تا کودکان و نوجوانان افکار پيچيده خود را شکل دهند. از اين رهگذر استدلال، تفکرات انتقادی، خلاقانه و نوعدوستی آنها نيز زياد مي شود. اين برنامه نظام مند و تدريجی است که بيشتر برای کار روی کودکان 4 تا 18 ساله طراحی شده است.

با در نظر داشتن علايق کودکان و با توجه به اين موضوع که آنها را بيشتر تحريک کنند و اين مساله با کارهای روش مند به اجرا در می آيد. اين برنامه به گونه ای طراحی شده است که کنجکاوی و اعجاب کودکان را بر انگيزد.

هدف اين است که به بالاترين ميزان فکر سامان يافته، در مجموعه ای از سئوالات دست پيدا کرد. اين برنامه در جوامعی اجرا می شود که اعضای آن جامعه به سختی کار می کنند به منظور اين که چيزهای بيشتری بدانند، به علاوه قصد دارند که به معنای جهان و جامعه ای که در آن زندگی می کنند نيز پی ببرند.

از آنجا که هدف فلسفه برای کودکان توليد رفتارهای فلسفی در آنهاست تا آنها بتوانند آمادگی قابل قبول در بيانات کلامی داشته باشند، مناسبترين روش شناسی تربيتی و آموزشی، بحثهای فلسفی است. با وجود منابع مختلف، شروع کردن از پايه مکالمه و ديالوگ بهترين راه است. چرا که کلاسهای گفتگو و بحث آزاد مناسب ترين محيط برای بچه هاست تا با افکار يکديگر آشنا شوند. ادب گوش دادن به صحبتهای طرف مقابل را فرا گيرند و بر احساس نادرست خود که آنچه را که می خواهند بگويند نامعقول و نابجاست، فائق آيند به گونه ای که تجربه ای که از ديگران به دست می آورند برای آنها همانند يک درس باشد.

تغيير شکل يک کلاس به جلسه پرسش و پاسخ امری ضروری به نظر ميرسد، زيرا بچه ها را بر می انگيزد تا در سطحی بالاتر از آنچه به تنهايی انجام می دادند. فکر و عمل کنند. يک جلسه پرسش و پاسخ واقعی بر مبنای احترام متقابل شکل می گيرد و بطور معمول اعضای آن داوطلبانه به دنبال قبول مسووليت می روند.

با گفتگوها و بحثهای فلسفی در جلسه پرسش و پاسخ، ممکن است که کودکان به نتايج خاص خودشان دست يابند. فلسفه روی يک منطق محکم پافشاری دارد، اما تنها بعنوان وسيله ای که منجر به تفکر کار او و موثر شود نه به معنی دستيابی به يک تطابق کلی ميان تمام نظرات. اين برنامه روی روند گفتگو تاکيد دارد نه روی رسيدن به يک نتيجه خاص ( روند کار با ارزش است، نه محصول آن ). با اين که هيچ موضوع فلسفی آموزش داده نشده است، معلم بايد از راههای فلسفی معمولی و عادی برای فک کردن و سئوال کردن استفاده کند. بتدريج دانش آموزان پی می برند که بحثهای فلسفی الگوهای متفاوتی از بحثهای ديگر دارند. آنها می فهمند که می توانند نظرها، تجربه ها و ديدگاههای خود را با يکديگر رد و بدل کنند. آنها ياد می گيرند که به آرای ديگران احترام بگذارند و اهميت اين موضوع را که بايد برای پيشنهادهای خود دليل بياورند، در می يابند.