تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۱

زوج قاچاقچی که در جریان سرقت طلاهای پیرزنی در نارمک ، پسر او را خفه کرده بودند در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی دستگیر شدند.

به گزارش خبرنگار مهر، ساعت 6 عصر 22 آذر سال گذشته از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع يک فقره سرقت به عنف در خيابان گلبرگ خيابان ياري به کلانتري127 نارمک اعلام شد .

با حضور مأموران کلانتري و بررسي هاي اوليه مشخص شد دو نفر ناشناس وارد یک منزل مسکونی شده و با کشيدن گوني بر روي سرِ "مریم" 75 ساله اقدام به سرقت 5 عدد النگو و انگشتر وي کرده و هنگام سرقت نیز فرزند وی به نام "محمد" 37ساله را نیز مورد ضرب و شتم قرار داده که به علت شدت مصدومیت محمد به بيمارستان امام حسين(ع) منتقل شده است .

با حضور مأموران در بیمارستان ، از سوی تیم پزشکی بیمارستان اعلام شد که "محمد" فوت کرده است. بلافاصله موضوع به قاضی کشیک دادسرای جنایی اعلام و به دستور مقام قضایی جسد برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد .

با اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر اینکه علت مرگ ناشی از "کاهش اکسیژن تنفسی متعاقب غوطه وری سر و صورت در آب" بوده  ، پرونده به دستور شعبه چهارم بازپرسی دادسرای امور جنایی و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

مادر مقتول در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : حدود ساعت 17 و 30 دقیقه برای گرم کردن غذا در داخل آشپزخانه بودم که متوجه دو نفر در پشت سر شدم که بلافاصله یک گونی بر سر من کشیده و شروع به ضرب و شتم من کردند . با داد و فریاد ، از پسرم کمک خواستم که آنها لباس پسرم را بر سرش کشیده و او را نیز مورد ضرب و شتم قرار دادند و با طناب دستانش را از پشت سر بستند . سارقان چادری را به دور سرم بسته و با طناب سبز رنگی دست هایم را بستند و به زور 5 عدد النگو و انگشتر طلای داخل دستم را سرقت کردند .

مادر مقتول در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت :پس از تلاش زیادی توانستم طنابهای دستم را باز و از همسایگان کمک بخواهم . در حین سرقت ، شیرِ آب ظرفشویی باز بود و همین موضوع باعث جمع شدن آب در داخل آشپزخانه شده و محمد نیز در حالیکه آب زیادی در آشپزخانه جمع شده بود ، با دستان بسته و از طرف صورت بر روی زمین افتاده بود .

در ادامه رسیدگی به این پرونده ، کارآگاهان در همان تحقیقات اولیه متوجه شدند که مقتول و مادرش هر دو به مصرف موادمخدر از نوع هروئین اعتیاد داشته و محل سکونتشان نیز به مکانی برای تردد افراد معتاد و مصرف موادمخدر تبدیل شده است .

با توجه به شیوه و شگرد سرقت که سارقان تلاش زیادی داشتند تا مانع از دیده شدن خود از سوی مقتول و مادرش شوند ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سارقان از فرد آشنا و به احتمال بسیار زیاد از افراد معتادِ تردد کننده در محل سکونت مقتول و مادرش هستند .

همزمان با ادامه تحقیقات میدانی ، یکی از همسایگان در اظهاراتش عنوان کرد که فردی حدود 60 ساله را در حال خروج از منزل مقتول و مادرش مشاهده کرده است. این شخص در اظهاراتش به کارآگاهان  گفت : روز حادثه ، در حالیکه در پشت بام خانه مشغول دانه دادن به کبوترها بودم ، متوجه مردی حدود 60 ساله شدم که با حالتی هراسان از خانه همسایه کناریمان بیرون آمد و به سرعت از کوچه خارج شد .

با توجه به مشاهدات همسایه و با انجام چهره نگاری ، مادر مقتول موفق به شناسایی فردی به نام "حسن" شد که بر اساس اظهاراتش ، تا چندی پیش مواد مخدر مصرفی او و پسرش را تهیه می کرد . با بهره گیری از بانک اطلاعات مجرمان سابقه دار ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که حسن یکی از مجرمان سابقه دار در زمینه سرقت و مواد مخدر است که 15 بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف دستگیر و روانه زندان شده است . تصاویر "حسن" به همسایه نشان داده شد و حسن مورد شناسایی قرار گرفت.

همزمان با انجام تحقیقات میدانی ، کارآگاهان در بازرسی از محل جنایت کلاهِ مردانه ای را پیدا کردند که براساس اظهارات مادر مقتول متعلق به حسن بود و اظهار داشت : حسن همواره این کلاه را بر  سر خود داشت. 

کارآگاهان اداره دهم موفق به شناسایی مخفیگاه متهم در شهرک مارلیک کرج شده اما در ادامه تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردن که متهم از مخفیگاهش متواری شده و در حال حاضر بلامکان است .

در ادامه تحقیقات برای دستگیری متهم ، کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه متهم در منزل یکی از دوستانش در خیابان جمهوری شدند. اطلاعات به دست آمده در خصوص مخفیگاه متهم نشان داد که این محل به مکانی برای مصرف موادمخدر و انجام قمار تبدیل شده است. بلافاصله محل تحت مراقبت های نامحسوس پلیسی قرار گرفت و سرانجام حسن ساعت سه بعد از ظهر 15 اردیبهشت ، در خیابان جمهوری دستگیر شد .

"حسن" پس از دستگیری ، در اظهارات اولیه خود اعتراف کرد که موادمخدر مورد نیاز مقتول و مادرش را تهیه و در اختیار آنها قرار می داده اما مدعی هرگونه اطلاع از قتل شد !! .

در حالیکه حسن در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از وقوع جنایت بود ، اما به دلیل مدارک غیر قابل انکار از جمله کلاه کشف شده در محل جنایت ، به ناچار لب به اعتراف گشود و با معرفی همسر صیغه ای خود به نام ژاله به عنوان همدستِ زمان سرقت ، به درگیری با مقتول اعتراف کرد .

متهم در خصوص انگیزه خود برای سرقت گفت : صاحبخانه ژاله دو بار حکم تخلیه خانه را گرفته بود و پول ودیعه خانه نیز بابت کرایه عقب افتاده ، رفته بود و صاحبخانه قصد داشت تا اثاثیه منزل را بیرون بریزد. زمانیکه موادمخدر محمد و مادرش را تهیه و به خانه شان رفت و آمد داشتم ، النگوهای طلا را در دست مریم دیده بودم و همین موضوع را با ژاله مطرح کرد م . ژاله نیز همانند من به مصرف موادمخدر از نوع هروئین اعتیاد دارد و به همین علت ، هر دو نفر برای تهیه پول پیشِ خانه تصمیم به سرقت طلا و جواهرات مریم گرفتیم .

متهم در خصوص زمان سرقت نیز به کارآگاهان گفت : در خانه مریم همیشه باز است و به همین علت به راحتی وارد خانه اش شده و در پاگرد خانه پنهان شدیم. زمانیکه مریم به داخل آشپزخانه رفته بود ، ژاله از پشت سر یک گونی بر روی سرش کشید اما او شروع به فریاد و صدا زدن محمد کرد . محمد که صدای مادرش را شنیده بود ، به کمک او آمد و من برای آنکه شناسایی نشوم ، پارچه ای را روی صورتش انداخته و چون محمد سال ها به مصرف موادمخدر اعتیاد داشت و قدرت بدنی زیادی نداشت ، ناگهان از حال رفت !! . سرانجام  به همراه ژاله و پس از سرقت طلا و جواهرات و بستن دستان مریم و محمد ، از خانه خارج شدیم .

با شناسایی "ژاله" 55 ساله ، تحقیقات برای دستگیری وی آغاز و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی از محل سکونتش متواری شده است. تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه وی آغاز و کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه ژاله در منزل یکی از دوستانش در حاشیه تهران شدند . کارآگاهان با اطمینان از حضور متهم در محل ، وارد مخفیگاه ژاله شده اما در بازرسی اولیه ، دوست متهم مدعی شد که ژاله در آنجا نیست !  . در شرایطی که تمامی اقدامات پلیسی نشان از حضور متهم در محل داشت ، کارآگاهان به سیگارِ روشنی برخورد کردند که بر روی میز قرار داشت . در خصوص مصرف سیگار از سویِ صاحبخانه ، تحقیقات انجام اما او منکر هرگونه مصرف سیگار شد .

با توجه به دلایل بدست آمده و در بازرسی دقیق از محل ، سرانجام ژاله در داخل مخفیگاهش در زیر مقدار زیادی البسه و در  داخل یک کمد دیواری کوچک ، شناسایی و دستگیر شد. متهم پس از مواجهه حضوری با حسن صراحتا به مشارکت در سرقت منجر به جنایت اعتراف کرد .

سرهنگ کارآگاه آریا  حاجی زاده  ، معاون مبارزه با جرایم جنایی  پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعترافات صریح متهمان به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند .