قم - خبرگزاری مهر: اینكه چه عواملی در پیروزی انقلاب اسلامی و واژگونی رژیم 2500 ساله شاهنشاهی، نقش اصلی و اساسی داشته‌اند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، که در کنار مدد الهی و رهبری امام خمینی(ره) می‌توان به حضور مردم اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، اینکه امام خمینی(ره) رهبری انقلاب اسلامی را در روزگار خفقان به عهده گرفت، سبب بیداری مردم و تلاش برای تغییر فرهنگ حاکم بود، روحیه ولایتمداری و پیوند با مرجعیت مردم بود که یکی از  مهم ترین عوامل شکل گیری این قیام شد و مردم را در مسیر ولایت قرار داد.

از سال 1341 كه نهضت مقدس امام خمینی(ره) آغاز شد، تا سال 1357 كه این نهضت به ثمر رسید با ظهور انقلابی بی نظیر كه ثمره آن تحقق نظام جمهوری اسلامی بود، همواره تنی چند از عالمان مجاهد، با یاری مردم فقیر و زجر كشیده، خود را به آتش و خون زدند و با تحمل سختی های بسیار مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه دادند.

در طی این سال ها، ضمن نبرد نابرابر ایمان و كفر، منادیان حق و حقیقت دینی، با الگو قرار دادن مبارزات صدر اسلام و با جدیت وصف ناپذیر، نهضت مقدس امام خمینی(ره) را استمرار بخشیدند و روحیه سلطنت ستیزی را تقویت كردند و در هر مناسبتی با نام رهبر تبعیدی خود حركت انقلابی جمعیت های تظاهر كننده را پرشتاب و با توان ساختند.

"قیام 15 خرداد در قم" نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران است، كه رهبری امام خمینی(ره) و یاری روحانیون انقلابی در تداوم آن، طی یك دوره 15 ساله، نقش اساسی داشته است و در همه آن سال ها، سالروز 15 خرداد هیچ گاه در سكوت و خاموشی سپری نشد، زیرا كه 15 خرداد برای امت ایران، از اهمیت و اعتبار ویژه ای برخوردار بود.

15خرداد، روز قیام خونین مردم جان بر کفی بود که، به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند و علیه نظام ستمشاهی شوریدند.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد چهل اخترانی، یکی از آنهایی است که این روز را درک کرده است، شاهد درگیری ها و کشمکش های ماموران رژیم ساواک با مردم بوده است، در جمع علاقه مندان به امام شعار "یا مرگ، یا خمینی" سر داده است و پا به پای درخت انقلاب و مبارزه علیه ظلم پرورش یافته است.

او که 8 سال است مسئولیت شورای هیئات مذهبی قم را بر عهده دارد، با اینکه در 15 خرداد سال 42، جوانی 16 ساله بوده است، اما دلاوری ها و استقامت مردم را خوب به یاد دارد آن زمانی که مردم کوچه و بازار برای حفظ جرقه‌های انقلاب جان بر کف به دنبال رهنمودهای امام خمینی(ره) حرکت می‌کردند.

شرکت در درس امام خمینی(ره) در محله یخچال قاضی

چهل اخترانی می‌گوید: 15 خرداد سال 42 یعنی چیزی در حدود 50 سال قبل است، این تاریخ مصادف با ماه محرم بود، امام خمینی(ره) شب ها به محله های مختلف می رفتند و در مراسم عزاداری تکایا شرکت می کردند، امام شب عاشورا به هیئت چهل اختران تشریف آوردند.

هیئت حضرت موسی مبرقع (ع) چهل اختران با حدود یک قرن فعالیت در عرصه های مذهبی، اجتماعی و فرهنگی از نخستین هیئت های مذهبی قم است که در زمان سلاطین قاجار و پهلوی با وجود مخالفت های شدید به آرمان خود که همان زنده نگه داشتن قیام سرخ عاشورای حسینی است جامه عمل پوشانده و با حفظ اصالت سنتی خود دارای مشتاقان زیادی از سال های دور تا به امروز است.

جوان 16 ساله، 15 خرداد 42، می گوید: امام خمینی(ره) دو روز بعد از روز عاشورا، یعنی همزمان با 12 محرم، سخنرانی کردند و همین سبب شد که ایشان را شبانه دستگیر و به سمت تهران حرکت دادند، شخصی به نام محمدی که نگهبان درب خانه امام بود، به درب منزل ما در محله چهل اختران آمد و موضوع را با مرحوم پدرم در میان گذاشت.

رئیس شورای هیئات مذهبی قم با نگاهی به فعالیت مرحوم پدر خویش تصریح می‌کند: پدرم از فدائیان اسلام و از شاگردان مرحوم آیت‌الله کاشانی بودند، زمانی که آیت‌الله در بیمارستان فیروز آبادی تهران بستری شدند، همراه با برادر بزرگ و دیگر برادرانم، در خدمت پدرم به عیادت آیت الله کاشانی رفتیم، بحث شد، آقای کاشانی سئوال کردند، درس کدام یک از آقایان می روید، که برادرم گفت، درس آقایان گلپایگانی، نجفی و حاج آقا روح‌الله. ایشان سه مرتبه گفتند: "حاج آقا روح الله، خیلی خوب است".

پدر و برادرانم شاگرد آقا بودند و در منزل ایشان واقع در یخچال قاضی رفت و آمد داشتند، جمعیت بسیاری از تهران می آمدند و پای درس امام و فرمایشات ایشان حاضر می شدند.

سخنرانی امام خمینی(ره) در فیضیه دل مردم را تکان داد

چهل اخترانی که به تاسی از پدر و برادرانش در برنامه‌های سخنرانی امام در قم شرکت می‌کرد، می‌گوید: مهم‌ترین حادثه سال 42، سخنرانی امام خمینی(ره) در مدرسه فیضیه قم و پخش خبر آن در کشور بود، امام خمینی(ره) در این سخنرانی به شدت و به صراحت به شاه و اسرائیل حمله کرد و اظهار داشت که دستگاه سفاک ایران با اساس (اسلام ) مخالف است و اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت احکام اسلام جاری باشد، او ضمن نصیحت به شاه، وی را به عبرت گرفتن از سرانجام پدرش فرا خواند.

به دنبال این سخنرانی، امام خمینی(ره) در سحرگاه 15 خرداد در منزل خود در قم دستگیر و به تهران منتقل شد، همزمان با دستگیری امام، آیات عظام حاج آقا حسن قمی در مشهد، حاج شیخ بهاءالدین محلاتی در شیراز و تعدادی از علما و وعاظ در تهران و برخی از شهرها دستگیر شدند، با انتشار وسیع و سریع این خبر بلافاصله بازار تهران تعطیل شد و مردم همان روز در قم و تهران و دیگر شهرها به خیابان‌ها ریختند و قیام 15 خرداد شکل گرفت.

وی با یادآوری روز سخنرانی امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه و اتفاقاتی که در حواشی این مراسم رخ داد، ادامه می‌دهد: امام خمینی(ره) دو روز بعد از شب عاشورا سال 42، در مدرسه فیضیه سخنرانی کردند، در حال که بر پیشانی گل مالیده بودند. حضور مردم در سخنراني به اندازه‏اي بود که تمام صحن فيضيه و دارالشفاء، صحن حرم حضرت معصومه (س)، ميدان آستانه و اطراف، مملو از جمعيت بود. ایشان طي سخنان کوبنده‏ای، ضمن انتقاد شديد از رژيم پهلوی و اربابان آمريکايی و اسرائيلی شاه ايران، پرده از جنايات طاغوت برداشتند.

حجت الاسلام چهل اخترانی همچنین به خاطر دارد که برق فیضیه را قطع کردند اما چون پیش بینی این اتفاقات شده بود، باطری‌های تعدادی ماشین را آوردند و از آنها استفاده شد، سحر 13 محرم 42 ، امام دستگیر شد.

خون مردم از دستگیری حاج آقا روح‌الله به جوش آمد

رئیس شورای هیئات مذهبی قم با یادآوری جز به جز اتفاقات شب دستگیری امام خمینی(ره) بعد از سخنرانی کوبنده ایشان در مدرسه فیضیه یادآور می‌شود: شام شب 12 محرم، یک خیمه از خیابان آذر به منظور برگزاری مراسم عزاداری به سمت منزل آقا بردند، اما آن شب، ماموران ساواک به درب منزل ایشان آمده و دو نفر به نام‌های مشهدی حسین نوین روز و مشهدی حسین کلهر را که خیمه پا بودند و شب‌ها پای خیمه می‌خوابیدند کتک زدند، امام از منزل خارج شد و فریاد زد: "روح الله من هستم، با آنها چکار دارید" و ایشان را سوار بر ماشین کرده و بردند.

آقای محمدی به نزد پدر من آمد و این موضوع را گزارش داد، جمعیت زیادی در چهل اختران جمع شد و تا کلانتری پامنار حرکت کردند.
هنوز چند ساعتی از اين حادثه نگذشته بود که فرياد مردم معترض و انقلابی، عليه حکومت ديکتاتوری شاه بلند شد و خواستار برقراری حکومت اسلامي و پايان دادن به رژيم ستم‌شاهی شدند.

عموی بنده، آقای سید مهدی چهل اخترانی قد رشیدی داشت و پدرم گفت، آ سید مهدی برو جلو. جمعیت زیادی آمده بودند و یکپارچه فریاد می‌زدند "یا مرگ، یا خمینی"، پدرم سفارش کرد، هرچه دارید با خود به همراه بیاورید تا قضیه فیضیه دوباره تکرار نشود.

قیام مردم همان روز در داخل صحن مطهر کریمه اهل بیت(س) ادامه پیدا کرد، علما در صحن ساعت ایستاده بودند، حاج آقا مصطفی سخنرانی کردند و جمعیت از درب مقابل قبله خارج شدند و از خیابان بهار به سمت مسجد اعظم عبور کردند.

وی به خاطر دارد که شخصی به نام حسن کلهر روی پل خیابان بهار به سمت مسجد اعظم شهید شده است که عکس این شهید در هیئت چهل اختران موجود است. همچنین سید حسین روزنامه فروش که در سطح شهر روزنامه می‌فروخت در این حرکت مردمی به شهادت رسید.

رفتن به عراق و بهره مندی از محضر امام خمینی(ره)

جوان سال‌های 42 و پیرمرد این سال‌ها، تعریف می‌کند که، از روی پل رودخانه به سمت سه راهی خورشید عبور کردیم و از آنجا به سمت چهار راه غفاری که آن زمان به چهار راه شاه معروف بود، رفتیم، نیروهای ارتش هم از طرف پادگان منظری آمدند، نیروهای ارتشی زیاد بود و در مقابل مردم به صف ایستاده بودند، فرمانده ارتش چند قدمی از مقابل مردم عبور کرد و پشت به مردم ایستاد و به نیروهای خود دستور متفرق کردن آنها را داد و بعد که ایستادگی مردم را دید، دستور تیر را داد.

ابراهیم فخار، دوست من بود سر چهار راه شاه، به سمت کوچه آبشار می رفتیم که سر چهار راه جلوی چشمان من شهید شد، او که خانواده‌اش در مشهد بودند از علت شهید شدن و نحوه شهادتش با دیگران سخنی نمی‌گفتند.

عمو مهدی آمد و اشاره کرد که به سمت قبرستان نو رفته و آنجا متفرق شویم، به طرف قبرستان رفتیم، همزمان تیراندازی آغاز شده بود. از پس کوچه‌ها می‌رفتیم. ساعت 3 بعدازظهر حکومت نظامی اعلام شد و دیوار صوتی را شکستند، آن سال خیلی از مادران باردار فرزند خود را از دست دادند.

همان سال، من به همراه پدر و برادرانم فرار کردیم و به عراق رفتیم، امام خمینی(ره) که به ترکیه تبعید شدند، پس از مدتی به عراق آمد و آنجا از محضر ایشان استفاده کردیم.