فرزان سجودی در جلسه نقد کتاب «درآمدی به فلسفه‌ زبان» گفت: بخش عمده‌ای از نظریات فلسفه زبانِ قاره‌ای در این کتاب غایب است. به این ترتیب طبیعتا نظریه پساساختارگرایی هم در کتاب جایی ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «درآمدی به فلسفه‌ زبان» نوشته‌ ویلیام. جی. لایکن با ترجمه میثم محمدامینی عصر دیروز سه‌شنبه 21 خرداد با حضور ضیا موحد، فرزان سجودی، حسین شیخ‌رضایی، علی‌اصغر محمدخانی و مترجم اثر در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

محمدامینی در ابتدای این برنامه گفت:‌ این کتاب یک معرفی اجمالی از فلسفه زبان برای پایان دوره کارشناسی است. زبان همیشه به عنوان یک سیستم پیچیده که برای انسان‌ها جذابیت داشته است، کنجکاوی فیلسوف‌ها را برانگیخته است و از دوران باستان و نوشته‌های افلاطون تا امروز می‌توانیم درگیری تفکر و اندیشه‌های مختلف را درباره فلسفه زبان ببینیم. با این حال وقتی بحث از فلسفه زبان می‌‌شود، مراد پژوهش‌های یکصد سال گذشته است. و مهمترین نکته در این زمینه توجه به منطق ریاضی در این بحث است.

وی افزود: اگر بخواهیم یک برداشت کلی از بحث داشته باشیم و بگوییم که فلسفه زبان چیست، باید به 4 سوال اصلی و اساسی اشاره کنیم. اولین سوال این است که ماهیت معنا یا سرشت معنی چیست؟ کتاب با این پرسش شروع شده است. سوال دوم این است که فهم چگونه اتفاق می‌افتد و فهم یک عبارت زبانی چیست؟ سوال سوم رابطه جهان با زبان و سوال چهارم هم کاربردشناسی است و نظر به جنبه‌های اجتماعی دارد.

در ادامه این برنامه موحد گفت: هر دو نگرش فلسفی مهمی که اوایل قرن بیستم وجود داشتند، با معنا درگیر هستند و سوال اصلی‌شان این است که هویت یعنی چه؟ یک راه این است که بیایند معنا را با الفاظ غیرمعنایی بسنجند. یعنی معنا را به عنوان یک هویت تلقی کنند. ممکن است که از موضع اول شخص یا سوم شخص به آن نگاه شود. اگر از موضع سوم شخص نگاه کنند، معنا در تصورات ذهنی شکل می‌گیرد. این نظریه البته وجوه مختلف دارد چون تصورات من و شما با هم فرق دارد. بنابراین این نظر، شخصی و زمانی است در حالی‌که به نظر می‌رسد زبان یک مورد سوبجکتیو است.

این شاعر گفت: نوع دیگر نگرش، تحقق‌پذیری است. یعنی بگوییم معنا ریشه صدق و درستی یک قضیه است. این موضع البته معنا را محدود می‌کند. دیویدسون می‌گوید اگر می‌خواهید ببنیند که یک جمله چه معنایی دارد، ببینید در چه شرایطی صدق می‌کند. او در بیان نظریه‌اش از خاصیت ترکیب‌پذیری زبان استفاده کرده است. دیویدسون به معنا، به معنی ِ معنی نگاه نمی‌کند و طی 20 سال تحقیق و نظریه‌پردازی این موضوع را دنبال کرد.

موحد گفت: پس در برخورد با این قضیه یک راه این است که زبان را به چیزهای دیگر تعمیم بدهیم و راه دیگر هم این است که بگوییم زبان کاهش‌ناپذیر است. زبان خود اصل موضوع است و نمی‌توان آن را تجزیه یا تعریف کرد؛ همان‌طور که در هندسه نمی‌توان چیزی را تعریف کرد. یک موضع دیگر هم در این زمینه وجود دارد و آن این است که وقتی نتوانستیم زبان را رازآمیز کنیم یا نتوانستیم از آن استفاده کنیم، بگوییم عالم معانی وجود ندارد. فِرده می‌گوید ما مبانی زبان را ابداع نمی‌کنیم، کشف می‌کنیم. یکی دیگر از فیلسوفان هم در این باره گفته است که ما یک گالری داریم پر از مبانی، که هر کسی یک برچسب بر دیوار آن می‌زند.

وی در پایان سخنانش درباره کتاب «درآمدی به فلسفه زبان» گفت: این کتاب، اثر جالبی است و مخاطب را با مسائلی آشنا می‌کند که آقای حدادعادل درباره آن‌ها کار کرده است. این کتاب زمانی یکی از منابع درسی من بود. ترجمه‌اش هم خوب است ولی فکر نمی‌کردم زمانی به فارسی ترجمه شود.

سجودی نیز در بخشی از این برنامه گفت: بخش عمده‌ای از نظریات فلسفه زبانِ قاره‌ای در این کتاب غایب است. به این ترتیب طبیعتا نظریه پساساختارگرایی هم در کتاب جایی ندارد. البته این حرف‌ها از اهمیت کتاب کم نمی‌کند بلکه چون این مباحث از نظریه‌های معناشناختی بودند این مساله را یادآور شدم.

این نشانه‌شناس گفت: من فصل‌های 6 و 7 کتاب را انتخاب کردم تا نگاه جزئی به آن‌ها داشته باشم. این دو فصل، فصل‌هایی هستند که به کاربردشناسی می‌پردازند. این نوع نگاه به زبان، یک جنبه دیگر از مطالعات معاصر را نادیده می‌گیرد چون از یک منظر یک نگاه انتقادی، این نگاه محافظه‌کارانه است. یعنی به گفتمان‌های کلان اجتماعی نگاه نمی‌کند. در فصل ششم هم نویسنده نظریه‌ بازی‌های زبانی ویکتنشتاین را مطرح کرده است. من مشکلی که با فلسفه زبان قاره‌ای دارم این است که درباره‌اش ساده‌انگاری می‌شود و گاهی اوقات آن را خیلی ساده فرض می‌کنند در حالی که فیلسوفانی چون ویکتنشتاین درباره‌اش، مفصل داد سخن داده‌اند.

وی گفت:‌ در بخشی از کتاب اشاره به بدیع بودن جملات می‌شود. به نظر من هیچ جمله بدیعی وجود ندارد. چون هر جمله‌ای می‌تواند بدیع باشد اما جملات به ساختار زبان وصل هستند. بدیع بودن هم به این معنا نیست که چیزی باشد که تا به حال استفاده نشده است. مثلا یک بار معلم مدرسه به فرزند خواهر من گفته بود: «لوله پولیکا». این بچه‌ هم با گریه به خانه آمد و اشک می‌ریخت. موضوع این است که بچه هم از لحن معلم فهمیده است که دارد توبیخ می‌شود و مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد چون لفظ لوله پولیکا به خودی خود چیز تازه‌ای نیست. یک نکته دیگر هم درباره مواضع این کتاب بگویم. من اعتقادی به این موضوع ندارم که معنی کلی جمله، حاصل معنای تک تک حروف است مگر این‌که همان نگاه منطق صوری را در این زمینه به کار بگیریم.

محمدخانی بعد از سخنان سجودی گفت: آقای سجودی از منظر متفاوتی به کتاب نگاه کردند. البته «درآمدی به فلسفه زبان» در حوزه فلسه تحلیلی جا می‌گیرد که به قول ایشان جایش در کتاب خالی است.

حسین شیخ‌رضایی نیز در ادامه این جلسه به بیان سخنانی پرداخت.