زن مسئوليت دشواري را به عهده دارد كه در راس آن ايجاد سكون و آرامش در محيط خانوادگي و تعليم و تربيت كودكان يا به عبارت ديگر انسان سازي است.

به گزارش خبرگزاری مهر، امروزه قشر وسيع و گسترده اي از زنان در امور اجتماعي مشاركت دارند و اين امر از اين باب است كه ضرورت زندگي آنان را واداشته همانند مردان به كار و تلاش بپردازند. اشتغال زنان مي تواند داراي معايب و محاسني باشد و اگر زنان بتوانند با برنامه ريزي صحيح در عين حال كه براي جامعه مفيد واقع مي شوند در امور خانوادگي نيز موفق و با برنامه باشند خانواده در اين مواقع دچار خسران نخواهد شد.

البته در صورت تامين شايد بسياري از زنان در امور اجتماعي مشاركت نمي كردند و خويشتن را به رنج و تعب نمي افكندند، اما هستند زناني كه بدون برنامه ريزي صحيح بيشتر وقت خود را در محيط كار به سر مي برند و خسته، كوفته و كسل وارد محيط خانه مي شوند و حتي حاضر نيستند به خاطر مشغله كاري بچه دار شوند و ابراز مي كنند اگر بخواهم مادر شوم بايد از كار چشم بپوشم و با اين كارصفا و صميميت، سكون و آرامش، خنده و نشاط و شادي و شادماني را از زندگي زناشويي سلب مي كنند. در صورتي كه زن مسئوليت دشواري را به عهده دارد كه در راس آن ايجاد سكون و آرامش در محيط خانوادگي و تعليم و تربيت كودكان يا به عبارت ديگر،انسان سازي است.

براي پي بردن به ارزش و كمال اين رسالت همين بس كه روانشناسان همه اتفاق نظر دارند كه هرگونه جرم و بزه و فساد و تباهي كه در محيط اجتماعي به وجود مي آيد، بيشترآنها از محيط خانوادگي نشات مي گيرد. كمبودهايي كه در محيط خانوادگي ايجاد مي شود، خود زمينه ساز مشكلات اجتماعي است. روي اين اصل نمي توان رسالت هاي اصيل خانوادگي را كه بر عهده زنان است، امري سهل وساده و بي ارزش تلقي كرد. بلكه در پرتو تلاشها و كوششهاي مادران دلسوز و آگاه است كه فرزندان برومند و سالم پرورده مي شوند و به زندگي اجتماعي قدم مي گذارند.

بنابراين آنان كه كار زنان را در خانه سبك و ساده برآورد مي كنند سخت در اشتباه هستند. همان طور كه هيچ چيز جاي شير مادر را نمي گيرد، هيچ كس نيز نمي تواند جايگاه مهر و محبت مادر را پر كند. يك لبخند مادر به مراتب از چهره خندان هزار مربي موثرتر است.

خانواده سازماني است كه از زن و مرد تشكيل شده و بين آنان حق و حقوقي برقرار است. عواملي كه منافي مصالح خانوادگي مي باشد اموري است كه موجب سستي يا از هم پاشيدگي زندگي زناشويي مي گردد،در حالي كه زن و مرد مكلف به تشييد و استواري مباني آن هستند. البته تشخيص عمل و كاري كه منافي مصالح خانوداگي مي باشد و يا به حيثيت زن و شوهر لطمه مي زند با عرف است، زيرا تشخيص موضوعات با عرف است. ناگفته نماند كه حيثيات افراد به اعتبار موقعيتهاي اجتماعي و خانوادگي آنها متفاوت است و به اعتبار زمان و مكان نيز فرق مي كند. اشتغال زن از نظر قانوني منعي ندارد، ولي اگر شالوده و اساس خانوادگي را متزلزل سازد ممنوع خواهد بود

از یک نظر زن آفريده شده كه در محيط خانوادگي به تربيت فرزندان خود مشغول باشد علاوه بر اين بخش مهمي از رسالت زن معطوف ايجاد آرامش و سكون براي همسرش مي باشد. بديهي است كوفتگي و خستگي حاصل از كار در خارج از محيط خانوادگي اين دو اصل اساسي را تحت الشعاع قرار مي دهد و در نتيجه زن خانه نمي تواند مادر مهرباني براي فرزندان و همسري دلسوز براي شوهرش باشد.از همه اينها گذشته فشار كار بيش از اندازه به تدريج سلامت جسم و روان او را بر هم مي زند و نشاط و خرمي را از وي سلب مي كند.

برچسب‌ها