دکتر محمد بقایی ماکان در مورد اینکه عقل و خرد در زندگی فردی و جمعی انسان چه جایگاهی دارد به خبرنگار مهر گفت: اگر زندگی را به گردونه تشبیه کنیم مهار آن به دست عقل است. به همین سبب است که بسیاری از فلاسفه معتقدند که هر آنچه عقلی است واقعی است و هر آنچه واقعی است عقلی است. اما عارفان معتقدند که خانه تاریک عقل با چراغ عشق (قلب) روشن می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هدایت زندگی با آمیزه ای از عقل و عشق طریق مناسبتری را طی می کند.
وی در مورد اینکه جامعه ایرانی تا چه میزان در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی «عقلانیت» را مد نظر قرار می دهد هم افزود: ذهن ایرانی بر اساس شواهد تاریخی که می توان آنها را از میان متون ادبی یافت به شعر بیشتر علاقه دارد تا فلسفه. بنابراین اگر جامعه ایرانی را به گفته سعدی به یک شهر تشبیه کنیم بیشتر تمایل به امور عاطفی و قلبی دارد تا عقلی که نمونه های آن را در بسیاری از رویدادهای تاریخی و تصمیمات جمعی می توان یافت.
این محقق و پژوهشگر مسائل فرهنگی در مورد اینکه اگر بپذیریم که جامعه ما کمتر به عقلانیت تکیه دارد علل و ریشه های آن چیست هم گفت: علت این احوال می تواند سر در مسائل تاریخی و جغرافیایی داشته باشد که در تمامی جوامع بشری صادق است که نقشی مؤثر در تعیین ویژگی های روحی و اخلاقی آدمیان دارد. اگر یک جامعه را به خانواده ای تشبیه کنیم چنانچه افراد آن خانواده از آغاز تحت تأثیر فضایی اندوهبار و ناملایمات ناشی از ضعف مدیریت، عدم کیاست، عدم امنیت و مسائلی از این دست باشند طبیعتاً افرادی درون گرا می شوند که مدام سر در گریبان دارند و ذهنشان به امور عاطفی متمایل می شود که نهایتاً راه به تقدیرگرایی می برد که در آن عامل عقل هیچ کاره است.
این نویسنده و مترجم در مورد اینکه راهکار ارتقای عقلانیت در جامعه چیست هم یادآور شد: بنابراین مقابله با شرایط مذکور و تجدید نظر در ارزش های تثبیت شده که در طول تاریخ در قیاس با جوامع پیشرفته حاصلی از آن به دست نیامده می تواند اخطاری برای این معمای فروبسته باشد.