بلقیس سلیمانی در جلسه نقد مجموعه داستان «عکاسخانه آدم‌های خوشبخت» گفت: داستان‌های خوب این کتاب، داستان‌هایی هستند که در گروه داستان‌های شهری جا می‌گیرند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «عکاسخانه آدم‌های خوشبخت» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه نویسندگان ترکیه با ترجمه سیدمهدی مدیر واقفی عصر دیروز سه‌شنبه 4 تیر با حضور امیرعلی نجومیان، بلیقیس سلیمانی، سلیم اوزبان و مترجم اثر در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

نجومیان که در غیاب علی‌اصغر محمدخانی، مدیریت اجرای این جلسه را به عهده داشت، در ابتدای این برنامه گفت: انتخاب داستان‌های این کتاب برای ترجمه، توسط آقای مدیر واقفی انجام شده است و اکثر داستان‌ها هم مربوط به دهه‌های 30 و 40 خورشیدی است. وقتی این داستان‌ها را با آثار نویسندگان دوران طلایی داستان‌نویسی ایران در دهه 30 مقایسه‌ می‌کنیم، به نظرم تا حدی مایوس‌کننده هستند.

وی افزود: ادبیات جهان در هر کشوری با فراز و نشیب‌هایی روبروست. اتفاق‌هایی هم که در سطح اجتماع می‌افتد بر ادبیات یک کشور تاثیر دارد. دهه‌های 30 و 40 خورشیدی، تحت تاثیر اتفاقات بزرگ سیاسی در ایران و ترکیه بود. جدا از این، ترجمه آثار مدرنیستی غرب و نویسندگانی که در غرب زندگی می‌کردند و به ایران برگشتند یا همان‌جا کار داستان‌نویسی را دنبال کردند، همه بر دوران طلایی داستان‌نویسی ایران تاثیرگذار بودند.

این منتقد گفت: اما به این مجموعه داستان برگردیم. اوکانر نویسنده ایرلندی می‌گوید داستان کوتاه، داستان آدم‌های تنهاست. اگر هم کسی از من بپرسد داستان کوتاه چیست، نه می‌گویم از داستان بلند، کوتاه‌تر است و نه شخصیت‌هایش کمتر یا بیشترند. بلکه می‌گویم داستان کوتاه، بیشتر حول تنهایی یک شخصیت دور می‌زند.

نجومیان در پایان سخنانش گفت: اما داستان‌های کتاب «عکاسخانه خوشبخت» ما را به آن فضای داستان‌های مدرن دهه 30 نمی‌برند.

در ادامه بلقیس سلیمانی گفت: ادبیات ایران و ترکیه همیشه به نوعی مشابه هم بوده‌اند. علت این تشابه هم، اقلیم جغرافیایی مشابه این دو کشور و اتفاقاتی است که در هر دو کشور رخ داده و به واسطه این اتفاقات، دو کشور بر هم تاثیرگذاری داشته‌اند. چیزی که برای ادبیات ترکیه مهم است، فروپاشی امپراطوری عثمانی است. چیزی که در ترکیه اتفاق افتاد، یعنی انقلاب مشروطه و اصطلاحاتی که در حکومت عثمانی رخ داد، تقریبا مقارن با حوادث دوران مشروطه در ایران بود اما کمی پیش‌تر و در این زمینه ترکیه کمی جلوتر از ما بوده است.

این نویسنده گفت: تقریبا می‌شود گفت آشنایی ایرانی‌ها با داستان و ادبیات غرب، کمی بعد از ترکیه اتفاق افتاد. بعد از دوران امپراطوری عثمانی، چیزی که بسیار اهمیت پیدا کرد، غربی شدن ترکیه بود که از زمان آتاتورک شروع شد. همه با کارهایی که آتاتورک در ترکیه و مشابهش رضاخان در ایران انجام داد، آشنا هستیم. اما به نظر می‌رسد آتاتورک در اهدافش از رضاخان موفق‌تر بوده است. چنین مسائلی بلافاصله خود را در ادبیات را نشان می‌دهد. یک عده از نویسندگان ترک، تحت تاثیر ادبیات فرانسه با داستان‌نویسی غربی آشنا شدند؛ یعنی همان‌طور که نویسندگان ایرانی با این مقوله آشنا شدند. بعدها هم ادبیات شهری در ترکیه به وجود می‌آید که دو مشخصه را با هم دارد: یکی دلتنگی برای حکومت و شوکت عثمانی‌ و دیگری تمایل به پیشرفت و غربی‌شدن.

نویسنده رمان «به هادس خوش آمدید» ادامه داد: داستان‌های خوب مجموعه‌ای که پیش رو داریم، شهری هستند. یکی از ویژگی‌های داستان‌های شهری، نشان دادن انسان‌های دوران مدرن است. در داستان اول این کتاب‌ هم،‌ مهم‌ترین عنصر پرسه‌زدن است. چیزی که من و شما هم به عنوان شهرنشین تجربه می‌کنیم و برای یک انسان روستایی چنین چیزی بی‌معنی است. پرسه‌زدن جایی به وجود می‌آید که انسان بدون مقصد، راه برود. اما در دل این پرسه‌زدن داستان اول کتاب، یک اتفاق تراژیک رخ می‌دهد. قصه پایان بدی دارد. چند داستان از این کتاب هم هستند که پایان‌بندی کلاسیک دارند و مدرن نیستند.

سلیمانی گفت:‌ همه چیز شهر استانبول جان می‌دهد برای پرسه‌‌گردی و گم شدن در آن. من احتمال می‌دهم ادبیات مهاجرت در ترکیه، خیلی قوی باشد و نسبت به ما بهتر باشد چون ترک‌ها از ما مهاجرتر هستند. داستان دوم کتاب «عکاسخانه آدم‌های خوشبخت» درباره مهاجرت است. این داستان هم داستان شهری است و پایان‌بندی بدی دارد و متاسفانه خواننده را دست کم می‌گیرد. داستان اورهان کمال از این کتاب، با این که کلاسیک است ولی داستان خوبی است و یکی از بهترین پایان‌بندی‌ها را داشت.

وی در بخش پایانی سخنانش گفت: در زندگی شهری چیزی که خیلی مهم است، روزمرگی زندگی است؛ چیزی که در آثار نویسندگان جوان ما دیده می‌شود. داستان «مفت‌خور» از این کتاب این‌گونه است و دو عامل قهوه‌خانه و روزمرگی زندگی شهری را می‌توان در آن‌ دید. قهوه‌خانه هم یکی از عواملی است که در داستان‌های شهری دیده می‌شود. نویسنده‌ای که قهوه‌خانه یکی از محورهای همیشگی داستانی‌اش بود، احمد محمود بود.