خرم آباد - خبرگزاری مهر: هفتم تیرماه هر سال یادآور خاطره غمناک پرواز غریبانه 72 شهید حزب جمهوری اسلامی است، کاروانی که دو شهید لرستانی را نیز با خود همراه کرد تا روایت مردان بزرگی که "فخر لرستان" نام گرفتند ماندگار شود.

به گزارش خبرنگار مهر، هفتم تیرماه سال 1360بود که تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، هیئت دولت و اعضای حزب جمهوری وارد سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران واقع در سرچشمه تهران شدند ولی تنها دقایقی گذشت تا 72 پرنده عاشق به سوی آسمان پر بگشایند که در این کاروان آسمانی نام دو مسافر از دیار غیورمردان لرستان وجود داشت.

شهید حجت الاسلام سید فخرالدین رحیمی و شهید حجت الاسلام محمد حسین صادقی لرستانی های قافله شهدای هفتم تیر بودند. شهید رحیمی در آن زمان نماینده مردم ملاوی در مجلس و شهید صادقی نیز نماینده مردم دورود ازنا بود.

شهید فخر الدین رحیمی؛ مردی که فخر لرستان شد

شهید حجت الاسلام سید فخرالدین رحیمی در سال 1323 هجری شمسی در شهر خرم آباد و در یک خانواده روحانی متولد شد. پدرش حجت الاسلام سید علی اکبر رحیمی از علمای بزرگ شهر بود که نسب او به حضرت امام موسی بن جعفر (ع) می رسید.

شهید سید فخرالدین پس از پایان تحصیلات مقطع ابتدایی تحت تکفل برادر بزرگ و روحانی خود شهید حجت الاسلام حاج سید نورالدین رحیمی قرار گرفت. سید نورالدین برای ادامه تحصیل دروس حوزوی به قم مشرف شد و به همین دلیل شهید سید فخرالدین نیز به همراه او به شهر خون و قیام قم رفت و بطور رسمی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد.

وی در این مدت در درس خارج فقه و اصول از محضر اساتید حوزه علمیه قم از جمله آیت الله شهید مدنی استفاده برد. وی همچنین مدتی را نیز در حوزه علمیه کمالیه خرم آباد به همراه برادرش سید نورالدین و آیت الله سید حسن طاهری خرم‌ آبادی، شیخ فرج الله عباسی، شیخ محمدرضا عباسی، شیخ محمدرضا آدینه وند به تهذیب نفس خود پرداخت.

وی در مسجد علوی خرم آباد به ارشاد جوانان می پرداخت و‌ آنان را با اصول دین و روشهای مبارزه با ظلم و عصیانگری آشنا می ساخت.

او مظهر اراده و تقوا بود و هرجا که سخن از حق و حقیقت به میان می آمد از جان و آبروی خود مایه می گذاشت. او در جوانی توانست به مدارج بالای علمی حوزوی و اجتهاد نائل گردد. سراسر وجود و زندگی او مبارزه بود و هم اکنون نیز هرگاه نام سید فخرالدین که در میان مردم غیور آن خطه به "فخر لرستان" مشهور است به میان می آید، ناخودآگاه ذهن همه به سوی مبارزات سترگ آن روحانی مجاهد سوق داده می شود.

شهید رحیمی همزمان با ماجرای مدرسه فیضیه و حمله دژخیمان پهلوی و شهادت طلاب بیگناه حوزه علمیه قم،‌ به صف مبارزان نهضت امام خمینی(ره) پیوست و یک روز در حالیکه مشغول چسباندن اعلامیه حضرت امام راحل بر روی دیوار بود، در حلقه جلادان پهلوی گرفتار و به شش ماه زندان محکوم شد.

افشاگری شهید رحیمی از فساد دربار پهلوی

سید فخرالدین پس از طی دوران محکومیت به زادگاهش بازگشت و در مسجد علوی پایگاه نوین و فعالی را برای مبارزه رژیم پهلوی بنا نهاد. پس از تبعید حضرت امام راحل، برای دومین بار به علت برداشتن تابلو خیابان ششم بهمن شهر خرم آباد و نصب تابلو با نام خیابان علوی به جای آن، دستگیر و به تحمل شش ماه حبس دیگر محکوم شد.

شهید رحیمی یکبار نیز به دلیل تهیه نامه های تند علیه رژیم و ارسال آن به محضر مبارک امام راحل و مرحوم آیت الله علی مشکینی رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری که در نجف اشرف اقامت داشتند بازداشت شد و شهید که افشاگری علیه فساد دربار را بی هیچ ترس و اضطرابی ادامه می داد پس از آزادی از حبس، طی سخنانی در مسجد علوی خرم آباد به اشرف پهلوی حمله کرد و در پی این سخنرانی آتشین و افشای چهره فاسد خاندان پهلوی به تحمل دو ماه زندان خرم آباد و چهار ماه زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری در شهربانی تهران تحت شدیدترین شکنجه های بدنی و روحی و روانی محکوم می گردد.

سید فخرالدین یکبار نیز به علت حمله به دولت و رژیم دست نشانده پهلوی و تغییر تاریخ اسلامی به شاهنشاهی که در اواخر اسفند سال 1354 تصویب و در سال 1355 به مرحله اجرا درآمد دستگیر و زندانی شد.

شهید رحیمی و فعالیتهای مبارزاتی در کنار آیت الله خامنه ای

شهید رحیمی پس از پایان دوران حبس، ممنوع المنبر شد و چون تمامی وجودش عشق به اسلام و آگاهی دادن به مردم مسلمان بود، به روستاهای اطراف خرم آباد و میان عشایر لرستان می رفت و ضمن ارشاد آنها به تعالیم دین مبین اسلام، آنها را به شورش علیه رژیم پهلوی تشویق و ترغیب می کرد. او حتی در اجتماعات کوچکتر نیز پرده از ماهیت رژیم بر می داشت.

در پی گزارشهای مختلف ساواک، رژیم او را در سال 56 دستگیر و پس از مدتی آزار و شکنجه به سه سال تبعید در ایرانشهر از توابع استان سیستان و بلوچستان محکوم می کند. شهید رحیمی در ایرانشهر فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را در کنار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای از سر گرفت و به واسطه نشر احکام غنی اسلامی و کسب محبوبیت در میان مردم به ویژه برادران و خواهران اهل تسنن، ساواک با احساس خطر از روشنگری های این دو شخصیت جلیل القدر، شهید رحیمی را به شهر دیگری تبعید کرد.

شهید سید فخرالدین رحیمی در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب نقش موثری در کنترل اوضاع شهر به نفع انقلابیون مسلمان داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) روح آزادگی و سرافرازی بر خطه قهرمان پرور لرستان نیز دمیدن گرفت و رایحه دل انگیز تولد صبح و انفجار نور، قلوب مردم وفادار و روحانیت مبارز این سامان را پرتلالو ساخت.

سید فخرالدین رحیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شکل گیری حزب جمهوری اسلامی به عضویت در این پایگاه سیاسی و اسلامی درآمد و برای برنامه ریزی در مسیر استقلال و شکوفایی سیاسی و ... کشور فعالیت کرد.

با برگزاری نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، شهید رحیمی از سوی مردم ملاوی لرستان، برگزیده و به خانه ملت راه یافت. او در سنگر خانه ملت برای پاسداری از انقلاب اسلامی تلاش می کرد و همواره برای توسعه و آبادانی کشور و حوزه انتخابیه خود کوشش می نمود.

شهید حجت الاسلام سید فخرالدین رحیمی، پس از سالها مجاهدت در مسیر الله به هنگام انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در شهر خرم آباد به خاک سپرده شد.

شهید صادقی؛ مرد روزهای سخت انقلاب

شهید حجت الاسلام محمد حسین صادقی مسافر لرستانی دیگر کاروان شهدای هفتم تیر است که از او به عنوان یکی از اولین مبارزان نهضت امام خمینی(ره) در لرستان یاد می شود.

حجت الاسلام محمدحسین صادقی فرزند "ملامحمد آقا" در سال 1302 هـ.ش در روستایی بنام مشگک، از توابع الیگودرز در استان لرستان متولد شد.

در هجده سالگی برای تحصیل معارف اسلامی به شهر مقدس قم وارد شد و ابتدا در محضر اساتیدی چون امام موسی صدر، حاج شیخ حسن قمی(ره)‌ و حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در پی رحلت حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) در محضر درس پر بار حضرت امام خمینی (ره) و آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی و اراکی و حاج اقا ابوالفضل زاهدی و حاج آقا فرید محسنی اراکی تلمذ کرد.

پس از حادثه آتش سوزی سینما رکس آبادان،‌ با سخنرانی دلنشین، پرده از چهره تزویر پهلوی برداشت و مردم را با حقایق بیشتر آشنا کرد. در پی آن مأموران ساواک الیگودرز به خانه شهید صادقی یورش برده و او را دستگیر و زندانی کردند.

در سال 1341 (هـ .ش) که مراجع عظام تقلید و روحانیت مبارز، مخالفت خود را با لوایح شش گانه موسوم به "انقلاب سفید" شاه مخلوع ابراز داشتند، با درایت و تیزبینی به تبیین اهداف ضددینی و ضد مردمی ولی در عین حال فریبنده محمدرضا پهلوی پرداخت.

شهید صادقی در یکی از تظاهراتی که به مناسبت اعتراض به برگزاری "رفراندوم" شاه برپا شده بود، در چند نقطه از خیابان های شهر قم در حالیکه قرآن به دست داشت فریاد می زد: "ما تابع قرآنیم، رفراندوم نمی خواهیم."

او در همان روز با نطقی آتشین ‌در برابر گارد شاهنشاهی به انتقاد از رژیم پرداخت و بواسطه آن،‌ در مقابل حرم مطهر کریم اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س)، دستگیر و پس از تحمل سه روز شکنجه در زندان شهربانی قم به زندان قزل قلعه تهران منتقل شد.

شهید صادقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی "ازنا" را عهده دار شد و همچنین طی حکمی از سوی مرحوم آیت الله مشکینی (ره) به ریاست دادگاه انقلاب الیگودرز منصوب شد.

شیوه دادرسی او در محاکمات وابستگان رژیم و مأموران ساواک نمونه برجسته ای از عدالت اسلامی را به منصه ظهور کشاند و تحسین دست اندرکاران امر قضا را برانگیخت.

او در بخشی از سخنان خود که در اولین جلسه دادگاه الیگودرز، در حضور انبوه مردم ایراد کرد، همه را به رعایت تقوا و گذشت دعوت کرد و گفت:‌ "با وجود اینکه خود من توسط افرادی که امروز محاکمه می شوند دستگیر و زندانی شده ام اما نسبت به اینها هیچ شکایتی ندارم و آنها را می بخشم."

شهید صادقی در ازنا بارها از سوی گروهک های ضد انقلاب تهدید شد، اما گویا خداوند می خواست او را در قربانگاه دیگری ببیند. وی با توجه به اهمیت حزب جمهوری اسلامی در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و نقش موثر آن در سازماندهی و شکل بخشیدن به نیروهای اصیل و خط امام،‌ از بدو تشکیل حزب همکاری و ارتباط نزدیکی با دفتر مرکزی آن برقرار کرد و شعبه حزب جمهوری اسلامی را در ازنا تأسیس کرد.

در انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم دورود و ازنا برگزیده شد و به عضویت کمیسیون امور اوقاف و خدمات کمیته های امداد و خیرات درآمد.

حجت الاسلام محمدحسین صادقی سرانجام پس از عمری مجاهدت در برپایی احکام اسلامی، در هفتم تیر سال 1360 همراه هفتاد و تن دیگر از یاوران و همراهان امام و انقلاب در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به دست منافقین به شهادت رسید.