به گزارش خبرنگار مهر، «روزی روزگاری آسیابانی بود که سه پسر دالشت. او بسیار فقیر بود. وقتی که از دنیا رفت، چیزی جز یک آسیاب، یک الاغ و یک گربه از او باقی نمانده بود.
آسیاب را پسر بزرگتر برداشت. پسر دوم هم الاغ را برداشت و برای پسر سومی فقط گربه ماند. پسر سوم چارهای نداشت. گربه را برداشت. اما با غصه گفت: گربه چه فایدهای دارد. من آنقدر فقیرم که حتی نمیتوانم کمی غذا به این حیوان بدهم.
گربه، حرفهای پسر را شنید و گفت: آنقدرها هم بد نیست. نگران نباش سرور عزیز. یک جفت پوتین و یک کیف به من بده. به زودی میفهمی اوضاع ما عوض میشود.»
«گربه چکمهپوش»، عنوان هفتمین داستان از مجموعه «قصههای دوست داشتنی دنیا برای بچهها»ست. این داستان را ویرا ساوتگیت بازنویسی و جینو دیاکیل تصویرگری کرده است.
اما داستان دیگری از «گربه چکمهپوش» هم وجود دارد. اماجرای این داستان که به پویانمایی تبدیل شده، از زمانی شروع می شود که مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست شهر سنت ریکاردو، بچه گربهای سرراهی را پیدا و بزرگ میکنند. این بچه گربه در این مرکز با یک تخم مرغ به نام «هامتی الکساندر دامتی» آشنا میشود و با او پیمان برادری میبندد.
گربه چکمهپوش و هامتی، از همان کودکی در جستجوی لوبیای سحرآمیز بودند و برای به دست آوردن آن دست به هر کاری از جمله سرقتهای کوچک و بزرگ میزدند. این دو بارها دستگیر و به علت کم سن و سال بودن آزاد شدند تا اینکه در حادثهای، گربه جان مادر فرمانده را نجات میدهد و به عنوان قهرمان شهر از دست فرمانده مدال و از دست نامادری اش یک جفت چکمه چرمی جایزه میگیرد و....
پویانمایی رایانهای «گربه چکمهپوش» توسط استودیوی شرکت «دریمورکز» و به کارگردانی کریس میلر ساخته شده و در چهارم نوامبر ۲۰۱۱ به نمایش درآمده است. شخصیت اصلی این سریال گربه چکمهپوشی است که در مجموعه فیلمهای «شرک» ظاهر شده بود، اما کتاب«گربه چکمهپوش» با ترجمه سیدعلی کاشفی خوانساری که از سوی انتشارات قدیانی منتشر شده، داستانی متفاوت را بازگو میکند.
هفتمین داستان از مجموعه «قصههای دوست داشتنی دنیا برای بچهها» با عنوان «گربه چکمهپوش» را انتشارات قدیانی در 1100 نسخه ، 31 صفحه و به قیمت 1500 تومان منتشر کرده است.