به گزارش خبرنگار مهر، نخستین مجموعه داستان ضیاءالدین وظیفه شعاع با عنوان «درخت کج» در قالب مجموعه داستانهای اجتماعی و عاشقانه از سوی نشر روزنه منتشر شد. این مجموعه داستان دربرگیرنده هفت داستان کوتاه از این نویسنده جوان است که با عناوین خبر قهر پلیکانها، اسمع افهم یا فلا بن فلان، به تاریکی گوش کن: صدای پا میآدی، درخت کج، تسلسل نئونی و عادت دیرین نازنین، پیش از تولید مسیح و فیگور عاشقانه در این اثر درج شدهاند.
ناشر این مجموعه داستان در معرفی داستانهای آن در پشت جلد کتاب عنوان داشته است: دریاچه ارومیه پس رفته است. پلیکانها قهر کردهاند و دختر مرده است. خاطرات دو برادر هنوز اما زندهاند و مرور میشوند، در تبریز و در آمستردام. جایی دیگر مادربزرگ خوابیده است و خوابهای بدی می بیند. پدر در خواب مادربزرگ از بالای یک بنای آجری مخروطی پایین میپرد و تا به زمین برسد پیر میشود. پدربزرگ دکترها را دوست ندارد. میگوید: «ما که قدیمها پروستات نداشتیم.» گورکن پیکر جنازه را میتکاند و در گوشش میگوید: «بشنو و بفهم ای فلان بن فلان» سایانی پس از زلزله جلوی درخت کج ایستاده است و میگوید: «هنوز کسی نمرده، هنوز همه دارند زیر خاک نفس می کشند».
نازنین در اتاق خودش نشسته است و به این فکر می کند که بزرگ شده است و ترسهایش هم بزرگ تر شدهاند. میداند که دیگر یک ایمیل تند نوشته عاشقانه کار چندانی از پیش نمیبرد. نادر به او میگوید: «خانم! کاش می شد این گل زرد روسری شما را بو کرد» کمی آن سوتر امیر میخواهد برای تولد بیست و سه سالگی ژیلا هدیهای ببرد که «مال قبل از میلاد باشد، قبل از میلاد حضرت مسیح عزیز». آقای عکاس در سالن سردخانه از این حرف میزند که ديدن جسد يک موتورسوار بخت برگشته و بعد از آن هم جنازه پيرمردي که در روز تولد هفتاد و سه سالگي اش با يک ليوان شکسته خودکشی کرده کار چندان آسانی نيست و دختر در کوپه اختصاصی قطاری که دارد از میان بیابانی میگذرد با پسر از هر دری حرف میزند.
ضیاء الدین وظیفه شعاع، متولد 1364 در تبریز است. وی نوشتن داستان را از سال 1381 شروع كرده و رشته دانشگاهی او کارشناسی تاریخ است و «درخت کج» اولین مجموعه داستان اوست. این کتاب در 122 صفحه و با قیمت 5 هزار تومان از سوی نشر روزنه منتشر نشده است.