به گزارش خبرنگار مهر، ایران در سالی که گذشت اتفاقات ورزشی خوبی را شاهد بود. قهرمانی کشتی فرنگی در بازیهای المپیک 2012 لندن، کسب 10 مدال طلا از بازیهای پارالمپیک لندن که پنج مدال طلا مربوط به رشته دوومیدانی بود و نیز کسب اولین مدال طلای تاریخ تیر و کمان و آن هم توسط یک بانو، نشان از پیشرفت ورزش ایران در دیگر رشتههای ورزشی کشور دارد.
در این بین، والیبال ایران دو سال قبل و در رقابتهای جام جهانی 2011 که در ژاپن برگزار شد، تیمهای بزرگی چون صربستان، مصر و آرژانتین را شکست داد. در آن زمان میشد اینگونه تصور کرد که این تنها موجی از موفقیت خواهد بود که چه بسا زودگذر هم باشد اما والیبال ایران در این دوره از رقابتهای لیگ جهانی نشان داد که جهش بلندی داشته و سزاوار اهمیتی بیش از این است.
چند سال قبل زمانی که ایران در رقابتهای جام جهانی فوتسال 1992 موفق شد در حضور بزرگانی چون اسپانیا، هلند و برزیل به عنوان چهارمی دست پیدا کرد، میشد این نوید را داد که در دورههای بعدی و با توجه به اینکه فوتسال به نوعی پرمخاطبترین ورزش کشور بود، بتوان در جایگاههای بهتری به کار خودمان پایان دهیم. اما مدیریت ورزش طی این سالها هرگز به گونهای نبود که این ورزش پرظرفیت را به جایگاههای بالاتر برساند. قهرمانی فوتسال ایران در بازیهای اخیر داخل سالن و نیز نایب قهرمانی فوتسال بانوان باز هم نشان داد که این رشته میتواند نام ایران را در کنار قویترینهای جهان قرار دهد.
امروز اما والیبال در حالی به موفقیت دست پیدا کرده که بسکتبال جوانان ایران برای نخستین مرتبه در جمع 12 تیم جهان قرار گرفته و این نشان میدهد که بسکتبال هم از چه پتانسیل بالایی برخوردار است. پیش از این گفته میشد ایرانیها فردگرا هستند و در رشتههای گروهی به توفیقی دست پیدا نمیکنند اما در همین یک ماه اخیر شاهد صعود تیم ملی فوتبال ایران به عنوان تیم نخست گروهش به جام جهانی 2014 بودیم. والیبال ایران مقابل تیمهایی چون ایتالیا، کوبا و صربستان به برتری رسیده و بسکتبال هم عملکرد خوبی در جمهوری چک داشته است.
وزارت ورزش و جوانان حال و وزارت ورزش و جوانان آینده باید پتانسیلهای موجود را شناسایی کرده و برای آنها برنامهریزی مدیریتی داشته باشد. آنچه در ورزش حرفهای حرف اول را میزند پول است چراکه موفقیت در ورزش حرفهای، امکانات میطلبد. اما اینجا بیشتر پولها صرف فوتبالی میشود که در حالت کلی بازدهی مناسبی ندارد.
فوتبال ما بیاغراق به لطف درخشش "رضا قوچان نژاد" به جام جهانی راه پیدا کرد، البته بیآنکه قصد این را داشته باشیم از نقش دیگر بازیکنان ایران بگذریم اما واقعیت این است که گوچی محصول این لیگ نیست؛ لیگی که چند سالی است پول بیحسابی از کیسه بیتالمال هزینه میکند اما خروجی آنچنانی ندارد.
اما این لیگ بدون خروجی، با هدایت مربی مطرحی همچون کارلوس کیروش و حمایت مسئولان فدراسیون فوتبال از برنامههای این مربی پرتغالی موفقیتی بزرگ را رقم زد و در ادامه والیبالیستها هم با هدایت یک مربی بزرگ به نام ولاسکو، موفقیتهای ورزش ایران و شادیهای مردم ورزشدوست را مضاعف کردند، مسائلی که نشان داد با داشتن مربی بزرگ و با برنامه و حمایتهای همه جانبه از برنامههای او میتواند پلههای موفقیت را یک به یک بالا رفت.
در این شرایط مسئولان وزارت ورزش و جوانان باید با پیدا کردن افرادی به مانند "خولیو ولاسکو" و حمایت از برنامههای آنها، باعث ارتقای سطح ورزش شوند و رشتههایی که ظرفیت بالایی دارند را زیر چتر حمایت خود قرار دهند. اکنون زمانی است که ورزش ایران گامی بلند در عرصههای بینالمللی بردارد و با توجه به اینکه ایران از جمله کشورهای جوان دنیاست، میتوان آیندهای روشن را برای ورزش کشورمان متصور دانست.