به گزارش خبرنگار مهر، مراسم جشن 80 سالگی دکتر رضا داوری اردکانی استاد فلسفه دانشگاه تهران و رییس فرهنگستان علوم یکشنبه شب 16 تیرماه در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد.
محمد رضا سعیدآبادی دبیر کل کمیسیون ملی یونسکوی ایران در این مراسم گفت: علمی که بر دل زند علم عاشقی است و علمی که بر تن زند علم غافلی است، یکی هفتاد سال علم آموخت، چراغی نیفروخت؛ یکی در همه عمر یک حرف شنید، همه را از آن بسوخت.
وی تصریح کرد: علم یزدانی سخنش دلکش است و حدیثش بی غل و غش چرا که به موهبت عشق مزین و آراسته است.او را که دل از عشق مشوش باشد/هر قصه که گوید همه دلکش باشد. صاحبدلی فرمود از آن بوستانی که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ بدو گفتم به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم دامنی پر کنم هدیه اصحاب را، چون برسیدم بوی گل چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.
وی تأکید کرد: رایحه عطراگین و دلکش سالها طی طریق جناب استاد داوری اردکانی در بوستان و گلستان علم و ادب و فرهنگ و دانش، رهاوردی معطر از نفحات انس کوی یار را به مشام جان رهنمون می سازد. زهی سعادت که در این محفل انس بر خان گسترده عالمان عاشقی نشسته ایم که ساقی شیدا و شورمندش استادی فرزانه و عالم عاشقی است که چه نیکو خود در نامه دعوتش اشارت به مفهوم بلند "موتو قبل ان تموتو" دارد. دور مجنون گذشت و کنون نوبت ماست/ هر کسی پنج روزه نوبت اوست.
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکوی ایران در ادامه یادآور شد: جناب استاد داوری قدر این پنج روزه عاشقی را به خوبی ادراک کرده است. تلاش های مستمر و پیگیر ایشان در طول چند دهه، میراثی سترگ و پرارج برای اصحاب علم و دانش ایران زمین به ارمغان آورده است. آنچه که موجب افتخار و احتشام اینجانب به عنوان دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو است؛ آن است که استاد داوری در طول تاریخ درازآهنگ حیات علمی و فرهنگی خویش؛ از بنیان گذاران کمیسیون ملی یونسکوی ایران در بعد از انقلاب اسلامی ایران نیز به شمار می روند.
وی تصریح کرد: فیلسوفی که آموخته های فلسفی خویش را در خدمت تحلیل و مسئله شناسی معضلات پیش روی فرهنگ و زندگی ما ایرانیان به کار گرفته است. چه شوق انگیز است فیلسوف فرهنگ و زندگی بودن؛ هنگامی که دکتر داوری در کتاب " فلسفه در دادگاه ایدئولوژی" می پرسد: " می خواهم بدانم در کجای تاریخ قرار داریم و در کدام راهیم و به کجا می رویم و از خطرهای راه و مقصد چه خبر داریم".
وی افزود: استاد داوری اردکانی در طول حیات خویش همواره بین دو موهبت الهی عقل و عشق در وجد و سماع بوده است. گاهی دستی به جام باده برده است و گاهی دستی به زلف یار، زمانی بر مرکب عقل دوراندیش نشسته و ایامی بر توسن خنیاگر عشق، و زهی سعادت که لذت بخش ترین لحظات و لمحات حیات آدمی نقد چنین ایامی است که بر این مدار می گردد و می رود؛ آن گونه که جناب جامی می فرماید: نقد اوقات را محاسبه کن/سر مقصود را مطالبه کن؛ باش در هر لحظه ز اهل شعور/ که به غفلت گذشته است یا به حضور.
سعیدآبادی یادآور شد: چه زیبا فیلسوف و حکیم اسپانیایی جرح سانتیانا از امتزاج عقل و ایمان می گوید و چنین وصفی، زیبنده استاد داوری اردکانی است. "فرزانگی آن نیست که تنها به خرد بسنده کنیم و چشمها را بر شهود درون فرو بندیم؛ بلکه باید دل را باور کنیم که فرزانگی این است. دانش ما مشعلی است با کلاهی از دود که در پهنه تاریک و وهم انگیز جهان تنها یک گام فرا روی را روشن می کند. پس فروغ بی پایان ایمان را بخواه تا چون خورشید بتابد، یگانه راهنما اوست".
وی افزود: استاد داوری بر این بنیان به تعبیری نیکو به سان درختی کهنسال و تناور است که ریشه هایش خرد و عقلانیت است، ساقه و تنه اش چرایی، پرسشگری و تفلسف و میوه مینویش عشق و شیدایی است و ما بر خود می بالیم که در سایه سار این درخت تناور نشسته ایم و از امتزاج نیکو و الهی سه عنصر یزدانی خرد، عقلانیت و عشق برخلاف آنچه که برخی اصحاب علوم مادی قائل به مرزبندی و کرانمندی میان آنان هستند، بهره می بریم.