دهلران - خبرگزاری مهر: راضیه موسی زاده در شهرستان دهلران از جمله افرادی است که به رغم ناشنوا بودن توانسته موفقیتهای زیادی را در عرصه قهرمانی چه در زندگی و چه در ورزش کسب کند ولی سهل انگاری مسئولان در توجه به چنین افرادی جای بسی تاسف است.

به گزارش خبرنگار مهر، از کودکی جسارت داشت و به خوبی خواسته های خود را دنبال می کرد با اینکه گوش هایش نمی شنید ولی خوب متوجه حرف زدن دیگران می شد به خصوص گریه ها و مویه های مادری که فراغت از دست دادن شوهر از یک طرف و مشکل معلولیت دخترک از طرفی دیگر، زندگی سخت و دشورای را برایش ترسیم کرده بود.

ولی ذهن خلاق و هوش بالای دخترک کر و لال مرهمی بود بر تمام دردهای مادر، چرا که استعدادهای فراوان او در نقاشی، دومیدانی، تئاتر، والیبال، فوتسال و از همه مهمتر شاگرد اول بودنش و کسب مقام اول نقاشی در جشنواره بین المللی لبخند کودک در کشور ترکیه از بین 30 کشور جهان در سال 2005 و کسب مدال طلا برای کشور، اشک ها و مویه های مادر را به لبخند تبدیل کرد.

اما سهل انگاری مسئولین بهزیستی در ندادن حکم قهرمانی این معلول در  آن زمان که کشور ترکیه برای وی صادرکرده بود باعث شد تا حدی از انگیزه وی کاسته شود.

راضیه شاید کرولال باشد اما فرق بین تقدیرنامه و حکم قهرمانی را به خوبی درک می کند و از همه مهمتر می توان گفت کر و لال ها هم معنی دست به سر شدن را می فهمند چراکه  اگر این مسئله را درک نمی کردند راضیه چندین سال به دنبال حکم قهرمانی خود نبود و سالها چشمانش را به در حیاط منزل نمی دوخت به راستی راضیه سهل انگاری مسئولین را چگونه فریاد می کشید؟

دولت حاجی زاده مادر راضیه موسی زاده در این خصوص گفت: درسال 1372 شوهرم بر اثر تصادف جان خود را از دست داد و در آن زمان من سه ماهه حامله بودم و ازدست دادن شوهرم بسیار برایم سخت بود و زندگی دیگر برایم معنا و مفهومی نداشت و در آن زمان که من حامله بودم فوت همسرم باعث شد وضعیت روحی و روانی بدی را برایم رقم بزند و استرس و نارحتی هایم به حدی بود که بیان کردن آن برایم بسیار سخت است.

وی اظهار داشت: من چهار فرزند دارم که از آنها تنها راضیه معلول است و شاید استرس و مشکلاتی که من در زمان بارداری وی داشتم باعث شده وی کر و لال شود.

حاجی زاده اظهار داشت: زمانی که راضیه متولد شد تا حدودی وضعیت روحی که داشتم بهتر شده بود و بعد از دوسالگی منتظر حرف زدن او بودم اما هرچه زمان رو به جلو می رفت  راضیه نه حرفی می زد و نه صدایی می شنید.

این مادر بیان داشت: وقتی  راضیه به سن هفت سالگی رسید و به مدرسه رفت بسیار با علاقه  مسیر منزل تا مدرسه را طی می کرد و انگار نه انگار که کر و لال است چرا که
با شاگرد اول شدنش در مدرسه نشان داد که استعدادهای بالقوه ای دارد و در منزل طوری رفتار می کرد که باعث روحیه دادن به من هم می شد.

حاجی زاده تصریح کرد: استعداد راضیه در نقاشی باعث شد وی در مسابقات نقاشی استانی مقام اول را کسب کند و بعد از آن با شرکت در مسابقات کشوری هم مقام اول را کسب کرد و در سال 2005 بود که از طرف سازمانن بهزیستی به جشنواره بین المللی لبخند کودک که در کشور ترکیه بود اعزام شد که خوشبختانه در آن جشنواره هم توانست از بین 30 کشور حاضر در مسابقات مقام اول را برای کشورمان به ارمغان بیاورد و مدال رنگین طلا را به گردن بیندازد و به افتخارات نظلم مقدس جمهوری اسلامی بیفزاید.

وی افزود: حال با گذشت چندین سال از برگزاری این جشنواره متاسفانه مسئولین بهزیستی هنوز که هنوز است حکم قهرمانی که کشور ترکیه برای وی صادر کرده است را به وی نداده اند.

مادر این معلول گفت: بارها به بهزیستی شهرستان دهلران برای پیگیری حکم قهرمانی وی مراجعه کرده ام ولی هنوز نتیجه ای نگرفته ام و بعضی از آنها لوح تقدیر که مدیرکل به وی داده را حکم قهرمانی می دانند ولی خود راضیه به خوبی درک می کند.

خانم حاجی زاده اظهار داشت: توصیه دکتر در آن زمان این بود که با جراحی و استفاده از سمعک دیجیتال می توان امیدوار به شنوایی راضیه بود ولی به خاطر شرایط مالی که داشتم موفق به جراحی و خرید سمعک نشدم و در حال حاضر تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) هستم که به خاطر گرفتن یک میلیون توان وام ماهیانه تنها پنج هزارتومان به حساب من واریز می شود و در حال حاضر هم زندگی خود و بچه هایم را با یارانه که دولت پرداخت می کند، اداره می کنم.
 
خانم حاجی زاده اظهار داشت: راضیه چندین سال است که چشمهایش را به در حیاط منزل دوخته که شاید حکم قهرمانی که گرفته از طرف بهزیستی به دست وی برسانند و بر عکس دخترم، من هر شب به امید اینکه روز بشود تا شاید من صدای مادر  گفتن را از زبان وی بشنوم را سالها در رویای خود دارم رویایی که احساس می کنم با سمعک دیجیتالی به حقیقت تبدیل شود چرا که  این احساس را دارم که اگر بشنود می تواند سخن هم بگوید ولی عدم توان مالی باعث شده تاکنون این اتفاق نیفتد.
 
گفتگو : مجتبی کاور